فضائل مدینه منوره و آداب سکونت و زیارت آن ()

عبد المحسن بن حمد العباد البدر

 

مدينة منوره و طيبة الطيبة شهر رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم ، محل نزول وحي، و جايي است كه جبريل امين عليه السلام خدمت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرود مي آمد، مدينه مركز ايمان و شهر ملاقات و زندگي مهاجرين و انصار است، شهر كساني كه مدينه و ايمان را بر گزيدند و بر همه چيز ترجيح دادند

|

 فضائل مدينة منوره

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله نحمده و نستعينه و نستغفره، و نعوذ بالله من شرور أنفسنا و من سيّئات أعمالنا، من يهده الله فلا مضلّ له، و من يضلل فلا هادى له، و أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له، و أشهد أنّ محمداً عبده و رسوله، و خليله و خيرته من خلقه، أرسله الله بين يدي الساعة بشيرا و نذيرا، و داعياً إلى الله بإذنه و سراجاً منيراً، فدّل أمّته على كل خير، و حذّرها من كل شرّ، اللّهمّ صلّ و سلّم و بارك عليه و على آله و أصحابه و من سلك سبيله و اهتدى بهديه إلى يوم الدّين أمّا بعد:

 مدينه اولين پايتخت اسلام

مدينة منوره و طيبة الطيبة شهر رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم ، محل نزول وحي، و جايي است كه جبريل امين عليه السلام خدمت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرود مي آمد، مدينه مركز ايمان و شهر ملاقات و زندگي مهاجرين و انصار است، شهر كساني كه مدينه و ايمان را بر گزيدند و بر همه چيز ترجيح دادند.

 مدينة منوره اولين پايتخت مسلمانان است كه پرچم جهاد في سبيل الله از آن افراشته شد، و كاروانهاي حق براي نجات بشريت از تاريكي هاي ضلالت و گمراهي، و هدايت آنان به نور حق رهسپار گرديد، از همين مدينه منوره بود كه  نور حق درخشيدن گرفت و جهان را با شعاع هدايت و ايمان روشن نمود.

مدينه منوره شهر هجرت مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم است، ايشان براي هجرت شان مدينه را انتخاب كردند، و تا آخرين رمق حيات در همين شهر مقدس زندگي نمودند، و نهايتا در همين شهر جان به جان آفرين سپردند، و در همين شهر دفن شدند، و از همين شهر بر انگيخته خواهند شد.

مرقد ايشان اولين قبري خواهد بود كه در روز محشر باز شده و ايشان از آن بر خواهند خواست، غير از قبر ايشان جاي قبر هيچ پيامبر ديگری به طور يقيني مشخص نيست.

اين مدينة مباركه شهري است كه خداوند به آن عزت و افتخار بخشيده و آنرا بر ساير شهرها برتري داده است. پس از مكة مكرمه خداوند اين شهر را بهترين جاي روي زمين قرار داده است.

 برتري مكه بر مدينه

 اينكه گفتيم مكه مكرمه بر مدينه منوره فضيلت و برتري دارد به دليل اين است كه وقتي كفار مكه رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم را از مكه مكرمه اخراج كردند، و ايشان عازم مدينه شدند، به مكه روي آورده و فرمودند:

(والله انك لخير أرض الله و أحب أرض الله إلى الله، و لو لا أني أخرجت منك ما خرجت) «اي شهر مكه! بخدا سوگند تو بهترين زمين خدايي، و بهترين و محبوبترين زمين خدا در نزد خدايي، و اگر من اخراج نمي شدم هرگز از تو بيرون نمي رفتم».

روايت از ترمذي و ابن ماجه است و حديث صحيح است.

و اما حديثي كه به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نسبت داده مي شود كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم  دعا كردند و فرمودند:

(اللهم إنك أخرجتني من أحب البلاد إلى يعني مكة فأسكني في أحب البلاد إليك يعني المدينة)

اين حديث موضوعي است.

اين حديث موضوعي است و معنايش درست نيست، زيرا از محتواي آن چنين برداشت مي شود كه خداوند يك چيزي را دوست دارد و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم چيزي ديگري را، و مشخص است كه محبت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم تابع محبت خداوند است و هرگز دوست داشتة خداوند از دوست داشتة پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم جدا نيست.

اينك به لطف خداوند تصميم گرفتم اين كتاب كوچك را در فضيلت اين مدينة مباركه به رشتة تحرير در آورم كه در آن ابتداء بخشي از فضائل مدينة منوره، سپس بخشي از آداب سكونت آن و در پايان بخشي از آداب زيارت آنرا ذكر خواهم كرد.

 فضائل مدينة منوره

###

 #مدينه حرم است؟

از فضائل اين شهر مقدس و مبارك اين است كه خداوند متعال آنرا حرم امن قرار داده  چنانكه مكة مكرمه را حرم امن قرار داده است.

از پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم روايت است كه فرمودند:

(ان ابراهيم حرم مكة، و إني حرمت المدينة)

صحيح مسلم.

يعني: «ابراهيم عليه السلام مكه را حرم قرار داده و من مدينه را حرم قرار مي دهم».

 مقصود از نسبت حرمت به ابراهيم و محمد عليهما السلام اظهار حرمت است و إلا عين تحريم يا حرمت از جانب ذات متعال خداوند است، اوست كه مكه و مدينه را حرم قرار داده است، از ميان تمام شهر هاي جهان خداوند متعال فقط اين دو شهر را به اين صفت اختصاص داده است.

بنابراين هيچ دليلي وجود ندارد كه خداوند غير از مكه و مدينه جاي ديگري را حرم قرار داده باشد، اينكه بعضي ها گمان می کنند مسجد الاقصي ثالث الحرمين است اشتباهي بيش نيست كه بر زبان بعضي مردم عوام جاري شده است، چون حرمين همين دو حرم است كه سومي ندارد، البته تعبير درستش اين است كه گفته شود ثالث المسجدين، يعني سومين مسجدي كه از طرف خداوند افتخار و عظمت و شرافت يافته اند.

 از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ثابت شده كه در بارة اثبات فضيلت اين سه مسجد و عزم و ارادة نماز در آنها فرموده اند:

(لا تشد الرحال إلا إلى ثلاثة مساجد، المسجد الحرام و مسجدي هذا والمسجد الاقصى) «عزم سفر به نيت عبادت جز سه مسجد به هيچ جاي ديگري جايز نيست، مسجد الحرام در مكه مكرمه و اين مسجد من و مسجد اقصي».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

مقصود از حرم در مكه و مدينه كل حدود حرم است، اينكه مردم فقط مسجد نبوي را حرم مي پندارند، اشتباه است، زيرا مسجد نبوي به تنهايي حرم نيست بلكه تمام مدينه حرم است  از كوه عير در جنوب تا كوه ثور در شمال، و بين دو پهلوي شرقي و غربي آن.

چنانکه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند: (المدينة حرم ما بين عير إلى ثور).

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

همچنين پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند:

(إني حرمت ما بين لابتى المدينة أن يقطع عضاهها أو يقتل صيدها) «من دو طرف مدينه را حرم قرار دادم، كه مبادا درخت آن قطع شود يا شكارش كشته شود».

 صحيح مسلم.

 همچنانكه روشن است اينك مدينه منوره در زمان ما گسترش يافته است و بخش هايي از آبادي از حدود حرم فراتر رفته است، لذا نمي توان گفت تمام ساختمانهاي موجود در مدينه حرم است، فقط بناهايي كه داخل حدود مدينه باشد حرم است، اما آنچه خارج از حدود حرم باشد ميتوان گفت از مدينه است ولي نمي توان گفت حرم است.

از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در بارة حدود حرم الفاظ مختلفي نقل شده گاهي «بين اللابتين» بين دو طرف مدينه گاهي «بين الحرتين» گاهي «بين الجبلين» و گاهي «ما بين عير إلى ثور» فرموده اند كه مفهوم اين الفاظ با هم تفاوتي ندارد،  زيرا حدود كوچكتر در حدود بزرگتر داخل است، بين دو لابه هم حرم است بين دو حره هم حرم است بين دو كوه هم حرم است بين عير تا ثور هم حرم است.

 اگر در مورد قسمتي مشخصي از مدينه پرسشي پيش بيايد كه اين بخش از حرم هست يا نيست در اين صورت مي توان آنرا از مشتبهات گفت و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روش برخورد با مشتبهات را بيان فرموده اند، و آن احتياط است.

 چنانكه رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در حديث صحيحي كه امام بخاري و امام مسلم آنرا به روايت نعمان بن بشير رضي الله عنه آورده اند مي فرمايند:

(فمن اتقى الشبهات فقد استبرأ لدينه و عرضه و من وقع في الشبهات وقع في الحرام) «پس كسي كه از شبهات بپرهيزد يقيناً دين و آبرويش را حفظ كرده است و كسي كه در شبهات بيفتد در حرام افتاده است».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

از فضائل ديگري كه در بارة مدينه منوره اين شهر مقدس و مبارك آمده اين است كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم آنرا طيبه و طابه ناميدند.

 بلكه در صحيح مسلم آمده است كه خداوند آنرا طابه ناميده است!! اين هر دو لفظ يعني طابه و طيبه از كلمة طيب به معني پاك گرفته شده است كه بر طيب و پاك دلالت ميكنند، پس طابه و طيبه دو تا از اسماي ديگر مدينه است. اينها دو كلمة پاك و پر طراوت هستند كه بر شهر و سر زمين پاك گذاشته  شده اند.

 #مدينه مركز ايمان

 از فضائل ديگر مدينه اين است كه ايمان، به مدينه باز ميگردد، چنانكه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(إن الايمان ليارز إلى المدينة كما تأرز الحية إلى جحرها)

«يقيناً ايمان به مدينه باز خواهد گشت هم چنانكه مار به سوراخش باز ميگردد».        

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

معنايش اين است كه سر انجام ايمان به مدينه باز خواهد گشت، و در مدينه باقي خواهد ماند و مسلمانان از سراسر جهان قصد سكونت مدينه را خواهند كرد، و انگيزة شان در اين امر ايمان و محبت اين شهر مقدس و مبارك  خواهد بود كه خداوند آنرا حرم قرار داده است.

 #دستور هجرت به مدينه

 از ديگر فضائل مدينة منوره اين است كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(أمرت بقرية تأكل القرى (يعني أمر بالهجرة إلى هذه المدينة) يقولون لها يثرب و هي المدينة) «بمن دستور داده شد به قريه اي هجرت كنم كه ساير قريه ها را خواهد خورد، مردم آنرا يثرب مي نامند، در حاليكه مدينه است».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

پس اين فرمودة رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم كه (تأكل القرى) تفسيرش اين است كه بر ساير شهرها پيروز خواهد شد يعنی سر انجام حتماً پيروزي از آن مدينه خواهد بود.

همچنين در معني و تفسير اين جمله گفته شده كه غنيمت هايي كه از جهاد در راه خدا بدست مي آيد به مدينه سرازير مي شود، و اين هر دو مورد اتفاق افتاد يعني هم مدينة منوره بر ساير شهرها پيروز شد، به اين صورت كه هدايت گران مصلح و مجاهدان فاتح از اين شهر مقدس براه افتادند و به حكم پروردگارشان انسانها را از تاريكهاي شرك و كفر و جهل و گمراهي به نور ايمان هدايت كردند، و در نتيجة تلاشها و زحمتها و فداكاريهاي آنان مردم به دين خدا گرويدند.

 بنابر اين ميتوان با قاطعيت ادعا كرد كه هر خير و نيكي و سعادت و رستگاري كه در سراسر جهان به انسانها رسيده منبع و سر چشمه اش اين مدينة طيبه و شهر مقدس رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم است.

پس جملة «تأكل القري»: «ساير شهرها را خواهد خورد» مصداق و تفسيرش فتوحات صدر اسلام است كه بدست پرتوان دلاور مردان و قهرمانان بي نظير تاريخ بشريت، صحابة بزرگوار رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم رقم خورد، آري بدست سرداران بزرگ اسلام خلفاي راشدين و ديگر افتخار آفرينان مكتب نبوت رضي الله عنهم أجمعين.

همچنين سرازير شدن غنيمت به مدينة طيبه نيز تحقق يافت، زيرا پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از خرج شدن خزانه هاي قيصر و كسرا در راه خدا خبر دادند، و اين امر متحقق شد و اين خزانه ها به شهر مقدس مدينة طيبه سرازير گرديد و توسط عدالت گستر بي نظير تاريخ حضرت عمر فاروق رضي الله عنه تقسيم شد.

 #جائزة سكونت در مدينه

از ديگر فضائل مدينة طيبه اين است كه پيامبر صلي الله عليه و آله سلم بر صبر و تحمل سختيها و دشواريهاي مدينة منوره ترغيب دادند، و فرمودند:

(المدينة خير لهم لو كانوا يعلمون)«مدينه بهتر است براي آنان اگر بدانند».

 اين مطلب را در مورد كساني فرمودند كه در فكر كوچ كردن از مدينه و جستجوي رفاه و آسايش و مال فراوان و روزي گسترده بودند، وقتي رسول مشفق صلي الله عليه و آله و سلم از تصميم آنان اطلاع يافتند فرمودند:

(المدينة خيرلهم لو كانوا يعلمون، لا يدعها أحد رغبة عنها، إلا أبدل الله فيها من هو خير منه و لا يثبت أحد على لأوائها و جهدها إلا كنت له شفيعاً أو شهيدا يوم القيامة) «مدينه بهتر است براي آنان اگر بدانند، هيچ كس نيست كه به قصد اعراض و روي گرداني مدينه را ترك كند مگر اينكه خداوند بجاي او كسي را در مدينه جاي ميدهد كه از او بهتر باشد، و هيچ كسي نيست كه بر سختي و دشواري مدينه صبر كند مگر اينكه در روز قيامت براي او شفيع و گواه خواهم بود».

صحيح مسلم.

اين حديث شريف مي رساند كه مدينة منوره چقدر فضيلت دارد و اينكه صبر و تحمل بر سختي  و دشواري و گرفتاري و تنگي معيشت اگر براي كسي پيش بيايد چقدر فضيلت دارد، اينگونه رنجها و مشقتها هرگز نبايد بهانه قرار گيرد كه كسي مدينه را رها كند و در تلاش روزي فراختر و رفاه و آسايش به جاي ديگري كوچ كند، بلكه شايسته است كه بر هرگونه رنج و مشقتي كه احياناً پيش خواهد آمد صبر كند كه خداوند در برابر اين صبر، اجر عظيم و پاداش فراواني به او وعده داده است.

 #خط قرمز مدينه

از ديگر فضائل مدينة منوره اين است كه، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از يك سو حرمت و عظمت آنرا بيان فرمودند و از سوي ديگر خطر بدعت گذاري و حمايت از بدعت را توضيح دادند لذا مي فرمايند:

(المدينة حرم من عير إلى ثور، من أحدث فيها حدثا أو آوى محدثا فعليه لعنة الله والملائكة والناس أجمعين لا يقبل الله منه صرفا و لا عدلا) «مدينه از كوه عير (در جنوب) تا كوه ثور (در شمال) حرم است، كسي كه در آن بدعتي ايجاد كند يا بدعت گذاري را پناه دهد پس لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر او باد، خداوند هيچ فرض و نفلي از او  نخواهد پذيرفت».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

 #بركت  مدينه

از ديگر فضائل مدينة منوره اين است كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم براي آن دعاي بركت نمودند از جمله مي فرمايند:

(اللهم بارك لنا في ثمرنا و بارك لنا في مدينتنا و بارك لنا في صاعنا و بارك لنا في مدنا) «پروردگارا! در ميوة مان بما بركت عنايت فرما، در شهر ما (مدينه) به ما بركت عنايت فرما، و در پيمانة ما به ما بركت عنايت فرما».

صحيح مسلم.

 #پاسداران مدينه

از ديگر فضائل مدينة منوره اين است كه دجال و وبا (يعني بيماري هاي واگير) به مدينه وارد نخواهد شد، چنانكه پيامبر گرامي صلي الله عليه وآله و سلم فرمودند:

(علي أنقاب المدينة ملائكة لا يدخلها الطاعون و لا الدجال) «يعني بر راههاي ورودي مدينه فرشتگاني مأمورند كه از آن حفاظت مي كنند لذا دجال و وبا به مدينه وارد نخواهد شد».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

 احاديثي كه در باب فضائل مدينة منوره آمده خيلي زياد است آنچه ما در اينجا ذكر كرديم فقط بخشي از رواياتي است كه يا در صحيحين يعني بخري و مسلم و يا در يكي از آنها آمده است.

بهترين كتابي كه در فضائل مدينة منوره نوشته شده كتابي است كه توسط دكتر صالح بن حامد الرفاعي نگاشته شده كه در اصل تز دكتراي ايشان از دانشگاه اسلامي مدينة منوره است، اسم كامل كتاب اين است:

 (الأحاديث الواردة في فضائل المدينة جمعا و دراسة)

كه بنده سفارشم به طلبه و علماء اين است كه حتما اين كتاب را داشته باشند، و از آن استفاده كنند.

 خصوصيات مدينه

###

 از ويژگي هاي اين شهر مقدس اين است كه در آن دو مسجد بزرگ يعني مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و مسجد قباء مي درخشد.

در بارة مسجد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم احاديث زيادي آمده است، از جمله اينكه رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(لا تشد الرحال الا الي ثلاثة مساجد، المسجد الحرام، و مسجدي هذا والمسجد الاقصى) «سفر مخصوص به نيت عبادت جز به سه مسجد به هيچ جاي ديگري جايز نيست، مسجدالحرام، و اين مسجد من و مسجد اقصي».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

پس در اين مدينة مقدس يكي از سه مسجدي است كه به دست پيامبران عليهم السلام ساخته شده است، و اين همان سه مسجدي است كه سفر به قصد ثواب و عبادت جز به اينها به هيچ جاي ديگري جايز نيست.

 فضيلت نماز در مدينه

همچنين در بارة فضيلت نماز خواندن در اين مسجد شريف روايات صحيح آمده است و اينكه يك نماز در مسجد شريف نبوي برتر از هزار نماز در غير آن است، چنانكه رسول مكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند:

(صلاة في مسجدي هذا افضل من الف صلاة في ما سواه الاالمسجد الحرام) «يك نماز در اين مسجد من بهتر از هزار نماز در غير آن است به جز مسجد الحرام».

 صحيح بخاري و صحيح مسلم.

پس فضيلت بزرگ و فرصت بسيار ارزشمندي است كه انسان براي آخرتش از آن بهره بگيرد و حد اكثر استفاده را بكند، فرصتي كه اجر و پاداش در آن افزايش مي يابد، نه ده برابر و صد برابر بلكه بيش از هزار برابر.

مشخص است كه تاجران و بازاريان ما در عصر حاضر اگر بدانند كه مالشان در فلان فصل يا فلان مناسبت و در فلان جا به فروش مي رسد، بدون چون و چرا به هر قيمتي شده خود را براي آن فصل و آن تاريخ آماده ميكنند، كه ممكن است استفادة شان به پنجاه در صد يا صد در صد برسد!.

 در حاليكه فايدة نماز در مسجد شريف نبوي دنيايي هم نيست، زايل شدني هم نيست، احتمالي و غير يقيني هم نيست، و پنجاه در صد و صد در صد هم نيست، بلكه «آخروي» و «ماندني» و «هميشگي» و «بيش از هزار برابر» است. پس كيست كه آستين بالا زند و با يقين و باور كامل به وعدة خدا و رسول صلي الله عليه و آله و سلم كمر همت ببندد و از اينگونه فرصتها استفاده كند.

 پاسخ چند سؤال مهم

###

در بارة اين حديث و مسجد شريف نبوي چند نكته قابل تذكر است:

 نماز نفل چطور؟

اول: اجر و پاداش در مسجد شريف نبوي كه به بيش از هزار برابر مي رسد به نماز هاي فرضي اختصاص ندارد بلكه نماز هاي نفلي را نيز شامل مي شود، زيرا پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم «صلاة» فرمودند، پس همچنانكه نماز فرض برابر با هزار نماز است يك نماز نفل نيز برابر با هزار نماز است.

 نماز در توسعه چطور؟

دوم: اجر مذكور در حديث يعني هزار برابر به مسجد خود حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم يا مسجد قديم اختصاص ندارد، بلكه همچنانكه مسجد قديم را شامل مي شود همه توسعه ها و اضافاتي كه چه تا كنون به مسجد ملحق شده و چه در آينده ملحق خواهد شد همه را شامل مي شود، به دليل اينكه دو خليفة راشد عمر فاروق و عثمان ذي النورين رضي الله عنهما مسجد شريف نبوي را از طرف جلو يعني قبله توسعه دادند.

 بنابر اين مشخص است كه امام و صفهاي جلو كه در توسعه واقع است خارج مسجد زمان خود حضرت صلي الله عليه و آله و سلم قرار ميگيرد، اگر توسعة مسجد حكم مسجد را نمي داشت آن دو خليفة راشد رضي الله عنهما مسجد شريف را بويژه از طرف جلو توسعه نمي دادند، در حاليكه هنگام توسعه حضرت عمر فاروق و عثمان ذي النورين رضي الله عنهما بسياري از صحابه رضي الله عنهم زنده و موجود بودند، اما هيچكس از آنان بر اين كار حضرت عمر و عثمان رضي الله عنهما اعتراض نكرد، پس اين موضوع خود دليل روشن و قاطع است كه اجر هزار برابر به مسجد زمان حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم اختصاص ندارد.

 بخشي از بهشت در مدينه!

سوم: در مسجد شريف قطعه يا بخشي است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آنرا باغي از بهشت توصيف نمودند، چنانكه فرمودند:

(ما بين بيتي و منبري روضة من رياض الجنة) «بين خانه و منبر من باغي از باغهاي بهشت است».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

طبيعي است كه اختصاص اين بخش مشخص از مسجد شريف به اين صفت دلالت بر فضيلت و اختصاص اين بخش دارد، و راه استفاده از اين فضيلت اين است كه بندة مؤمن سعي كند در آن نماز نفل بخواند و به ذكر خدا و تلاوت قرآن مشغول شود بشرطيكه در نشستن و نماز خواندن در آن يا براي رسيدن به آنجا به كسي اذيت و آزار نرساند.

و اما اداء كردن نماز هاي فرض در صف هاي جلو بهتر است، زيرا پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند:

(خير صفوف الرجال أولها و شرها آخرها)«بهترين صفهای مردان صفهاي اول و بدترين آن صفهای آخر است».

صحيح مسلم.

و همچنين مي فرمايند:

(لو يعلم الناس ما في النداء و الصف الأول ثم لم يجدوا إلا أن يستهموا عليه لأستهموا عليه) «اگر مردم اجر و پاداش اذان و صف اول را بدانند آنگاه ببينند كه براي حصول آن جز قرعه كشي راهي وجود ندارد حتما قرعه كشي خواهند كرد».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

 خارج از مسجد چطور؟

چهارم: هرگاه مسجد نبوي از نماز گزاران پر شود و كسي ديرتر برسد و در مسجد جاي نيابد هر جايي كه در خارج از مسجد جز طرف قبله توانست به صفهاي نماز بپيوندد، طبيعي است كه اجر و پاداش نماز جماعت را حاصل خواهد كرد، و اما پاداش هزار نماز يا هزار برابر فقط به كساني اختصاص دارد كه داخل مسجد نماز بخوانند، زيرا پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(صلاة في مسجدي هذا خير من ألف صلاة فيما سواه إلا المسجدالحرام)[1]

 پس كسي كه در خيابان نماز بخواند واضح است كه در مسجد نماز نخوانده بنابراين اجر و پاداش مذكور به او تعلق نمي گيرد.

 چهل نماز چطور؟:

پنجم: در نزد بسياري از مسلمانان چنين شايعه شده است كه هر كس به مدينة منوره بيايد الزاماً بايد در مسجد نبوي چهل نماز بخواند، به دليل حديثي كه در مسند امام احمد از حضرت انس رضي الله عنه روايت شده كه پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند:

(من صلى في مسجدي أربعين صلاة لا تفوته صلاة كتب له براءة من النار و نجات من العذاب و برئ من النفاق) «هر كس در مسجد من چهل نماز بخواند كه هيچ نمازي از او فوت نشود برايش برائت از دوزخ و نجات از عذاب نوشته مي شود و از نفاق بري مي گردد».

در حاليكه اين حديث ضعيفي است كه حجت قرار نمي گيرد، بلكه در اين زمينه وسعت وجود دارد، بنابر اين هر كس كه به مدينه بيايد نمازهاي معين يا عدد مشخصي از نمازها در مسجد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بر او لازم نمي شود، بلكه هر نمازي در اين مسجد شريف از هزار نماز در جاي ديگر بهتر است، بدون اينكه اين اجر و پاداش به نماز مشخصي ارتباط داشته باشد.[2]

 دفن در مساجد چطور؟:

ششم: بسياري از مسلمانان در كشورهاي مختلف اسلامي متأسفانه گرفتار بلايي شده اند كه در تضعيف اعتقادات آنان نقش منفي و بلكه مخرب دارد، و آن اينكه بر روي قبر يا در كنار بعضي قبرها مسجد مي سازند، يا اينكه مرده را در محوطة مسجد دفن مي كنند!!.

 استدلال يا در واقع بهانه و دستاويز بعضي ها در اين زمينه وجود قبر رسول مكرم صلي الله عليه و آله و سلم در مسجد شريف ايشان است!!.

 پاسخ يك اشكال

 پاسخ شبهة مذكور اين است كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هنگامي كه وارد مدينة منوره شدند اولين كاري كه كردند مسجدشان را ساختند و سپس خانه يا حجرات امهات المؤمنين را در كنار مسجد بنا كردند.

 از جمله حجرة ام المؤمنين حضرت عايشه رضي الله عنها كه رسول معظم صلي الله عليه و آله و سلم در آن دفن شدند، اين حجرات بعد از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در زمان خلفاي راشدين رضي الله عنهم و زمان حضرت معاويه رضي الله عنه و خلفاي ديگر بعد از ايشان همچنان وجود داشت، در زمان خلافت بني اميه مسجد نبوي توسعه و گسترش داده شد و حجرة حضرت عايشه رضي الله عنها كه قبر شريف رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در آن بود به مسجد ملحق گرديد.

 آخرين وصيت رسول الله

صلي الله عيه و آله و سلم

###   

احاديث بسيار محكم و غير قابل نسخي از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روايت شده كه دلالت ميكند قبر يا قبرستان را مسجد قرار دادن حرام است.

 از جمله حديث جندب بن عبدالله البجلي رضي الله عنه كه فقط پنج شب پيش از وفات حضرت از ايشان شنيده است ميفرمايد:

پنج روز پيش از وفات:

 پنج روز قبل از وفات پيامبر گرامي صلي الله عيه و آله و سلم از ايشان شنيدم كه مي فرمودند:

(اني أبرأ إلى الله أن يكون لي منكم خليل فإن الله اتخذني خليلا كما اتخذ إبراهيم خليلا و لو كنت متخذاً من أمتي خليلا لأتخذت أبابكر خليلا ألا و إن من كان قبلكم كانوا يتخذون قبور أنبياءهم و صالحيهم مساجد، ألا فلا تتخذوا القبور مساجد فإني أنهاكم عن ذلك) «من به بارگاه خدا از اين امر بيزاري مي جويم كه از ميان شما خليلي داشته باشم، زيرا خداوند همچنانكه ابراهيم را انتخاب كرده مرا نيز براي خودش بر گزيده است، ولي اگر من مي خواستم از ميان امتم كسي را خليل بر گزينم حتما ابوبكر را انتخاب مي كردم، بدانيد و آگاه باشيد كه امتهايي كه قبل از شما بودند همواره قبرهاي پيامبران و نيكوكارانشان را مسجد قرار مي دادند، بدانيد و آگاه باشيد مبادا شما قبرها را مسجد درست كنيد كه من شما را از اينكار نهي مي كنم».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

درآخرين لحظات زندگي:

بلكه پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم در آخرين لحظات زندگي هنگامي كه داشتند اين دنيا را وداع مي كردند چنانكه از ام المؤمنين حضرت عايشه صديقه و ابن عباس رضي الله عنهم روايت شده فرمودند:

هنگامي كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در آخرين بيماري شان بسر مي بردند قديفه اي بر چهرة شان مي انداختند، هر گاه احساس دلتنگي مي كردند چهره شان را باز ميكردند، در چنين حالتي فرمودند:

(لعنة الله على اليهود والنصارى اتخذوا قبور أنبياءهم مساجد يحذر ما صنعوا) «لعنت خدا بر يهود و نصاري باد كه قبر هاي پيامبران شان را مسجد قرار دادند، از كردار آنان بر حذر ميداشت».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

 نتيجه گيری

اين احاديث از ام المؤمنين عايشه صديقه و ابن عباس و جندب بن جناده رضي الله عنهم چنان قوي و محكم است كه هرگز قابل نسخ نيست زيرا حديث جندب در آخرين روزهاي عمر شريف رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بوده و حديث عايشه و ابن عباس رضي الله عنهما در آخرين لحظات عمر مبارك آن حضرت بوده است.

 بنابر اين براي هيچكس از امت اسلامي چه فرد و چه گروه شايسته نيست كه مدلول اين احاديث صحيح و محكم را فرو گذارد، و كاري را كه در زمان بني اميه صورت گرفته دستاويز قرار دهد.

زيرا همچنانکه عرض كرديم مرقد رسول مكرم صلي الله عليه و آله و سلم  در  زمان بني اميه به مسجد شريف ايشان ضميمه شد، پس اين عمل را بهانه و دستاويز قرار دادن و بر اين اساس بر قبرها مسجد ساختن يا مرده ها را در مساجد دفن كردن به هيچ عنوان جايز نيست.

 مسجد قباء و فضيلت آن

 مسجد قباء دومين مسجدي است كه در مدينة منوره داراي فضيلت و منزلت فوق العاده اي است، به تعبير قرآن كريم اين مسجدي است كه از اولين روز بر تقوي بنا نهاده شده است.

فضيلت نماز در مسجد قباء هم از سنت قولي  و هم از سنت فعلي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم كاملا ثابت و روشن است.  

در بارة عمل يا سنت فعلي ايشان از عبد الله بن عمر رضي الله عنهما روايت است كه فرمود:

(كان النبي صلى الله عليه و آله و سلم يأتي مسجد قباء كل سبت ماشياً أو راكباً فيصلي فيه ركعتين) «پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هر روز شنبه پياده يا سوار، به مسجد قباء مي آمدند، و در آن دو ركعت نماز مي خواندند»

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

و اما سنت قولي حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم از سهل بن حنيف رضي الله عنه روايت است كه فرمود رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(من تطهر في بيته ثم أتى مسجد قباء فصلى فيه صلاة كان له أجر عمرة) «هر كس در خانه اش وضوء بگيرد و سپس به مسجد قباء برود و در آن دو ركعت نماز بخواند به او پاداش يك عمره داده خواهد شد».

 ابن ماجه و ديگران 

اينكه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم «فصلى فيه صلاة» فرمودند چون لفظ «صلاة» نكره است نماز فرض و نفل هر دو را شامل مي شود.

در سنت هيچ دليل ديگري وجود ندارد كه غير از اين دو مسجد، مسجد ديگري فضيلت خاصي داشته باشد.

 در هر نفسي دو شكر لازم!

به كسي كه خداوند توفيق سكونت در مدينة مباركه اين طيبة الطيبة را عنايت فرمايد، بايد يقين و باور داشته باشد و همواره اين تصور را در ذهن و قلبش استحضار داشته و تكرار كند كه او به نعمت بسيار بزرگ و احسان عظيمي دست يافته است.

 بنابر اين براي حصول اين نعمت بزرگ خدا را سپاس گويد و شكرش را بجاي آورد كه چنين فضل و احسان رشك آفريني  نصيبش كرده است، اين ساكن مدينه بايد بينديشد كه چقدر از ساكنان روي زمين فقط در اشتياق و آرزوي اين نشسته اند كه روزي خداوند به آنان توفيق حتي يكبار مشرف شدن به مكة مكرمه و مدينة منوره را عنايت فرمايد، تا بتوانند مدتي هر چند كوتاه  در اين ديار مقدس سپري كنند، و بعضي از اين مؤمنان مشتاق، شايد سالها زحمت مي كشد و اندك اندك پس انداز مي كند تا شايد روزي به اين آرزويش برسد.

 يك خاطره از حجاج هند

به ياد دارم كه يكي از علماي هندوستان تعريف ميكرد كه در گذشته حجاج هندي با كشتي هاي بادي به حج مي رفتند، و مدت ها بر روي دريا بودند تا به مكه و مدينه مي رسيدند!.

 ميگفت از جمله عده اي پس از مدتها سفر طولاني دريا وقتي به خشكي رسيدند و گفته شد كه به سرزمين مكه و مدينه رسيده اند همانجا در داخل كشتي از خوشحالي به سجده افتادند و شكر خدا را به جاي آوردند.

 آداب سكونت در مدينة منوره

###

طبعا سكونت اين شهر مقدس از خودش آدابي دارد.

 1- محبت با مدينه

 اينكه بندة مسلمان اين مدينة طيبه را به خاطر فضيلت آن دوست داشته باشد و به خاطر اينكه پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم آنرا دوست مي داشتند، امام بخاري در صحيحش از انس ابن مالك رضي الله عنه روايت ميكندكه:

(أن النبي صلى الله عليه و آله وسلم كان إذا قدم من سفر فنظر إلى جدارات المدينه أوضع راحلته و إن كان على دابة حركها من حبها) «پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم هرگاه از سفري باز ميگشتند تا چشمشان به ديوارهاي مدينه مي افتاد مركب شان را رها مي كردند، و اگر بر مركبي سوار مي بودند از شدت محبتي كه به مدينه داشتند آنرا حركت مي دادند».

 2- احتياط در مدينه

اينكه مسلمان به شدت بكوشد كه بويژه در دوران سكونتش در اين مدينة طيبه بر اوامر خداوند ثابت و استوار و به اطاعت خدا و رسولش شديدا پايبند باشد و به شدت مواظب باشد كه به هيچ گونه بدعت و گناه و نافرماني آلوده نگردد.

 زيرا همچنانكه حسنات و اعمال نيك و شايسته در اين مدينة طيبه و در اين شهر مقدس بسيار ارزشمند است و ثواب هزار برابر دارد طبيعي است كه بدعت و گناه نيز در چنين جاي مقدسي خيلي خطرناك است و كسي كه در حرم مرتكب گناه و نافرماني خدا گردد گناهش بزرگتر و شديدتر از گناه كسي است كه در غير حرم گناه ميكند، گرچه اين لطف و كرم خداوند است كه گناه مانند ثواب چند برابر حساب نمي شود، اما از آنجايي كه در حرم انجام ميگيرد خطر آن بيشتر مي شود.

 3- استفاده از مدينه

بندة مسلمان بايد حرص داشته باشد كه در اين شهر مقدس كه فوائد و اجر و ثواب هر عملش چندين برابر است، در تجارت اخروي سهم وافر داشته باشد، به اين صورت كه سعي كند حد اكثر نمازهايش را در مسجد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بخواند، تا بتواند اجر و پاداشي كه در حديث رسول مكرم صلي الله عليه و آله و سلم آمده بدست آورد، آن رسول معظم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند:

(صلاة في مسجدي هذا خير من ألف فيما سواه إلا المسجدالحرام) «يك نماز در اين مسجد من بهتر از هزار نماز در غير آن است به جز مسجد الحرام».

 4- در مدينه الگوی خير باشيد!

هر مسلماني كه خداوند به او توفيق سكونت در اين مدينة طيبه را داده است بايد الگوي خير و فضيلت براي ديگران باشد، زيرا او در شهري توفيق سكونت يافته كه روزي منبع و سر چشمة نور بوده است، و كاروانهاي دعوتگر و مصلح از اينجا به سراسر عالم اعزام مي شدند.

 و كساني كه به اين شهر مقدس و مركز علم و هدايت و نور مي آمدند به راحتي مي توانستند ببينند كه ساكنان آن الگوي كامل هر خير و نيكي هستند، و هر كدام آنان به تمام صفات و اخلاق نيك مزين مي باشند.

بنابر اين وفدها و نمايندگاني كه به مدينة طيبه مي آمدند و بر مي گشتند، از جو روحاني و الگوهاي صادق و مؤمن آن اثر مي پذيرفتند و رنگ مي گرفتند و طبعا آنرا منعكس مي كردند.

 چون هر بيننده اي به خوبي ملاحظه ميكرد كه تك تك ساكنان اين شهر پر خير و بركت چگونه از كارهاي خير و فضيلت و طاعت و فرمانبرداري خدا و رسول صلي الله عليه و آله و سلم لذت مي برد، پس الگوي نيك، اثر نيك منعكس ميكند، و تمام افراد و ساكنين اين شهر مبارك الگو و نمونه بودند. [3]

برعكس اگر افراد ساكن در اين شهر مقدس اعمالشان بر خلاف مقام شامخ اين مركز ايمان و منبع خير و بركت و سرچشمة تقوا و فضيلت باشد گر چه به هيچ وجه از ارزش والای آن چيزی نخواهد کاست اما اين خود شخص است كه با وجود داشتن فرصت تنبلي كرده و استفاده ننموده است!.

پس علاوه بر اينكه از اين شهر مقدس و فرصت هاي طلايي آن استفاده نكرده و مستحق ستايش قرار نگرفته که ضرر خواهد كرد، و نكوهش خواهد شد.

 5- قدر شناس باشيد!

هر مسلمان ساكن مدينة طيبه هنگامي كه در اين شهر مقدس ساكن است بايد همواره بياد داشته باشد كه در سرزميني پاك و محل فرود آمدن وحي و مركز ايمان و در شهر رسول مكرم صلي الله عليه و آله و سلم و صحابة بزرگوارش مهاجرين و انصار زندگي مي كند. شهري كه آنها بدان روي آوردند و همواره با خير و نيكي و پايبندي و استقامت بر حق و هدايت، نور افشاني مي كردند.

 پس مبادا از ما كار و حركتي سرزند كه مخالف عملكرد آنان باشد، مبادا در اين شهر مقدس و مركز علم و ايمان و دعوت اسلام از كسي خطايي سرزند كه خشم و غضب خداي عزوجل را به جوش آورد!

 خداي نكرده اگر كسي در چنين مكان مقدس و نوراني كه فقط جاي فضائل و نيكي ها و استفادة اخروي است مرتكب گناه و نافرماني پروردگارش شود، بداند كه سر انجام بدي را براي خودش رقم زده است و ضرر و زيان اين گناه و مخالفت خدا و رسول صلي الله عليه و آله و سلم جز شقاوت و بدبختي دنيا و آخرت چيزي نخواهد بود.

خوشا به سعادت كساني كه از تصور گناه هم به دورند و اگر احيانا شيطان آنانرا بفريبد بلافاصله روي به درگاه خدا مي آورند  و با توبه و استغفار و پشيماني، خود را پاك ميكنند.

 6- بدعت گريز باشيد!

 ساكن مدينة منوره بايد به شدت بترسد و احتياط كند كه مبادا در اين شهر مبارك بدعتي انجام دهد يا صاحب بدعتي را پناه دهد و در نتيجه مستحق لعنت خدا قرار گيرد، زيرا از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم ثابت شده كه فرمودند:

(المدينة حرم من عير إلى ثور فمن أحدث فيها حدثا أو آوى محدثا فعليه لعنة الله والملائكة والناس أجمعين لا يقبل الله منه صرفا و لا عدلا) «مدينه از كوه عير (در جنوب) تا كوه ثور (در شمال) حرم است، پس هر كس در آن بدعتي ايجاد كند يا بدعت گذاري را پناه دهد لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر او باد، خداوند در روز قيامت هيچگونه فرض و نفلي از او قبول نخواهد كرد».

صحيح مسلم از روايت ابو هريره رضي الله عنه.  صحيحين از روايت علي ابن ابي طالب رضي الله عنه.[4]

 7- در مدينه شكار نكنيد!

 اينكه در مدينة منوره هيچگونه درختي را قطع نكند و هيچ حيواني را شكار نكند، زيرا از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم احاديثي روايت شده كه از اين امور منع ميكند، از جمله ميفرمايد:

(إن إبراهيم حرم مكة و إني حرمت المدينة ما بين لابتيها لا يقطع عضاهها و لا يصاد صيدها) «ابراهيم عليه السلام مكه را حرم قرار دادند و من مدينه را حرم اعلان ميكنم، بين دو پهلوي آن حرم است، نه درخت آن قطع گردد و نه شكار آن صيد شود».

حديث در مسلم از روايت جابر بن عبدالله انصاري رضي الله عنهما است.

 همچنين امام مسلم با روايت سعد بن ابي وقاص رضي الله عنهما نقل ميكند كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(إني أحرم ما بين لابتي المدينة أن يقطع عضاها أو يقتل صيدها) «من بين دو پهلوي مدينه را حرم اعلان ميكنم، بنابر اين قطع كردن درخت و كشتن شكار آن حرام است».

صحيح مسلم

و در صحيحين به روايت عاصم بن سليمان الاحول نقل شده كه گفت:

«از انس رضي الله عنه پرسيدم كه آيا رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مدينه را حرم قرار داده است؟ فرمود بله، از فلان جا تا فلان جا يعني (عير تا ثور) را حرم قرار داده اند كه قطع كردن درختان آن حرام است، هر كس در آن بدعتي انجام دهد يا صاحب بدعتي را جاي دهد لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر او باد».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

و در صحيحين از روايت ابو هريره رضي الله عنه آمده است كه فرمود:

(لو رأيتُ الظّباء بالمدينة ترتع ما ذعرتُها) «اگر آهويي را ببينم كه در مدينه مي چرد آنرا رم نخواهم داد، زيرا رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: (ما بين لابتيها حرام) «بين دو پهلوي مدينه حرام است».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

منظور از درختاني كه قطع كردن آن حرام است درختاني است كه با قدرت الله عزوجل به طور طبيعي مي رويند و رشد مي كنند و اما درختاني كه مردم آنها را مي كارند اگر نيازي باشد كه آنرا قطع كنند مانعي وجود ندارد.

 8- صبر كنيد جائزه داريد!

اينكه ممكن است مسلمان ساكن مدينه به تنگي رزق و بعضي مصيبتها و سختي ها آزمايش شود كه در آن صورت شايسته است از صبر و استقامت و تحمل كار بگيرد و همواره خدا را شاكر باشد، در حديثي كه أبوهريره رضي الله عنه روايت مي كند رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(لا يصبر على لأواء المدينة و شدتها أحد من أمتي إلا كنت له شفيعاً يوم القيامة أو شهيداً) «هيچ كسي از امت من نيست كه بر سختي و مصيبت مدينه صبر كند مگر اينكه در روز قيامت شفيع او خواهم بود، يا بر او گواه خواهم بود».

  صحيح مسلم.

همچنين در صحيح مسلم آمده است كه ابو سعيد مولاي المَهريّ در زمان حوادث حرة خدمت ابوسعيد خدري رضي الله عنه آمد و با ايشان در بارة كثرت عيال و فرزندان و گراني قيمت ها درد دل كرد، و نظر خواست كه مدينه را ترك كند و به جاي ديگري برود زيرا نمي تواند بر سختي و دشواري مدينه صبر كند!

 صحابي جليل القدر ابو سعيد خدري رضي الله عنه فرمود:«ويحك!» من هرگز چنين مشوره اي به تو نمي دهم، من از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم كه مي فرمودند:

(لا يصبر أحد علي لأوائها فيموت إلا كنت له شفيعا يوم القيامة ازا كان مسلما) «هيچ كسي نيست كه بر سختي مدينه صبر كند و بميرد مگر اينكه من در روز قيامت شفيع او خواهم بود، البته اگر مسلمان باشد».

  صحيح مسلم.

 9- دشمن مدينه ذوب مي شود!

 اينكه از آزار و اذيت اهل مدينه بپرهيزد، آزار و اذيت هر مسلماني در هر جا حرام است، اما در ديار مقدسي مثل مكه مكرمه و مدينه منوره گناهش سخت تر و بزرگتر است.

 امام بخاري در صحيحش از سعد بن ابي وقاص رضي الله عنه روايت مي كند كه فرمود از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم كه مي فرمود:

(لا يكيد أهل المدينة أحد إلا انماع كما ينماع الملح في الماء) «هيچ كسي نيست كه عليه اهل مدينه سازش و توطئه كند مگر اينكه همانند ذوب شدن نمك در آب ذوب خواهد شد».

صحيح بخاري.

و امام مسلم در صحيحش از ابو هريره رضي الله عنه روايت مي كند كه فرمود رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(من أراد أهل هذه البلدة بسوء (يعني المدينة) أذابه الله كما يذوب الملح في الماء) «هر كس در بارة اهل مدينه ارادة بدي داشته باشد خداوند او را ذوب خواهد كرد همچنانكه نمك در آب ذوب مي شود».

 10- مغرور نشويد!

اينكه ساكن مدينة منوره نبايد مغرور شود و از روي غرور و تكبر بگويد من از ساكنين مدينه هستم لذا من از ديگران بهترم، چون سكونت در مدينه اگر با عمل صالح و استقامت بر طاعت خدا و رسول صلي الله عليه و آله و سلم و دوري از گناه و نافرماني نباشد هيچ گونه نفعي نخواهد داشت بلكه بر عكس به ضرر او تمام خواهد شد، در موطأ امام مالك آمده است كه سلمان فارسي رضي الله عنه فرمود:

(إن الأرض لا تقدس أحداً و إنما يقدس الإنسان عمله) «زمين هيچ كس را مقدس نمي كند آنچه كه به انسان احترام و شخصيت و تقدس مي بخشد عمل اوست».

گرچه در سندش انقطاع وجود دارد اما معنايش صحيح است، و اين روايت عين مطابق واقعيت است زيرا خداوند متعال ميفرمايد: )إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ( «گرامي ترين شما در نزد خداوند پرهيزگارترين شماست».

حجرات: 13

اين يك واقعيت روشن و غير قابل انكار است كه شهر مدينه در هر زمان محل زندگي طبقات مختلف مردم بوده است. همچنانكه مردم صالح و نيكوكار در اين شهر مقدس زندگي ميكرده، انسانهاي شرور و بدكار نيز در اينجا مي زيسته اند.

 انسان هاي صالح و نيكو از اعمال نيك شان استفاده ميكنند اما شهر مدينه با همه تقدسي كه دارد به افراد شرير و بدكار تقدس نمي بخشد، و شخصيت پست آنها را عوض نمي كند.

 مثل نسب كه هيچ انساني فقط بدليل اينكه از فلان خاندان شريف و محترم است اين شرافت و بزرگواري خاندان، بدون عمل صالح در نزد خداوند برايش نفعي نخواهد داشت، زيرا پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(من بطأ به عمله لم يسرع به نسبه) «كسي كه عملش او را عقب بيندازد نسبش نمي تواند او را جلو بيندازد». يا به او شخصيت ببخشد.

صحيح مسلم.

پس كسي كه عملش او را از بهشت باز دارد نسبش او را به بهشت نخواهد رساند.

 11- در مدينه طالب علم باشيد!

به عنوان آخرين نقطه در اين رابطه عرض ميكنم كه هر مسلمان ساكن مدينة طيبه بايد بداند كه او در شهري زندگي ميكند كه روزي سر چشمة نور و علم و هدايت بوده است، علم نافعي كه انسان را با دين و قرآن و راههاي رسيدن به خدا آشنا ميكند از همينجا سر چشمه گرفته و به سراسر جهان رسيده است.

 بنابر اين هر مسلمان ساكن مدينه بايد حرص و علاقة شديد داشته باشد كه علم شرعي و ديني حاصل كند، علمي كه در پرتو آن بتواند خدا را با بصيرت و دانش و بينش بشناسد و بپرستد. به سوي رضايت و خوشنودي ذات متعالش حركت كند و همچنين در پرتو نور اين علم بتواند ديگران را نيز با بصيرت و دانش و بينش به سوي دين خدا و رضايت و خوشنودي او تعالي فرا خواند، بخصوص اگر اين طلب و ياد گيري در مسجد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم باشد.

 در حديثي كه ابو هريره رضي الله عنه روايت ميكند مي فرمايد: از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم كه مي فرمودند:

(من دخل مسجدنا هذا يتعلم خيراً أو يعلمه كان كالمجاهد في سبيل الله و من دخله لغير ذلك كان كالناظر إلى ما ليس له) «هر كس در اين مسجد ما داخل شود و خيري (علم شرعي) ياد بگيرد يا به ديگران ياد دهد مانند مجاهد في سبيل الله است، و هر كس براي غير اين مقصد به مسجد ما داخل شود مانند كسي است كه به چيزي نگاه ميكند كه متعلق به او نيست». [5]

 آداب زيارت مدينه

###

همچنان كه سكونت در مدينه آدابي دارد زيارت آن نيز آدابي دارد. هر زائر مدينه مكلف است بخش مهمي از آدابي كه براي ساكنين مدينه عرض كرديم و جنبة عمومي دارد رعايت كند، علاوه بر آن آدابي ديگري نيز هست كه با اختصار به عرض مي رسانيم از جمله:

شايسته است مسلمان بداند كه هر زائر مدينه كه قصد آمدن به مدينه منوره را دارد مشخصا نيت كند كه براي ديدن و زيارت مسجد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و به نيت عبادت و نماز خواندن در آن مي رود زيرا پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(لا تشد الرحال إلا إلى ثلاثة مساجد: المسجد الحرام، و مسجدي هذا، والمسجد الاقصى) «سفر به قصد عبادت جز به سه مسجد جايز نيست، مسجد الحرام و اين مسجد من، و مسجد الاقصي».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

اين حديث دلالت ميكند كه سفر به قصد عبادت به هيچ جاي ديگري جز اين سه مسجد درست نيست چه مسجد باشد چه هر جاي ديگري. شدالرحال يا سفر به قصد عبادت يعني اينكه انسان از سفرش به آن مسجد فقط قصد تقرب و نزديكي به خداوند را داشته باشد.

 در سنن نسايي از ابو هريره رضي الله عنه روايت است كه فرمود: با بصره ابن ابي بصره الغفاري رضي الله عنه ملاقات كردم پرسيد از كجا آمدي؟ گفتم: از طور فرمود: اگر قبل از رفتنت ترا مي ديدم نمي گذاشتم بروي، گفتم: چرا؟ فرمود: از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم  مي فرمودند: اسباب سفر بسته نمي شود جز براي سه مسجد: مسجد الحرام، و اين مسجد من، و مسجد بيت المقدس».

سنن نسايي.

 اين حديثي كه صحابي جليل القدر بصره ابن ابي بصره غفاري رضي الله عنه از آن استدلال كرده كه سفر عبادت جز سه مسجد مذكور به هيچ جاي ديگري جايز نيست حديث صحيحي است.

بنابر اين مسلماني كه به مدينه منوره بيايد زيارت دو مسجد و سه قبرستان شرعا برايش جايز است. يكي مسجد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و ديگري مسجد قباء. در بارة فضيلت نماز در ين دو مسجد قبلا دلائلي به عرض رسانيديم.

 زيارت سه قبرستان در مدينه

سه قبرستاني كه زيارت آنها شرعا جايز است:

 يكي قبر خود رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و دو صحابة بزرگوارشان ابوبكر صديق و عمر فاروق رضي الله عنهما است.

 دوم: قبرستان بقيع و سوم قبرستان شهداي أحد.

 زائر چگونه زيارت کند؟

هر گاه زائر براي زيارت قبر رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و قبر دو صحابة عزيزشان رضي الله عنهما برود، بايد از طرف جلو بيايد و رو بطرف قبر بايستد و طبق ضوابط شرعي زيارت كند، و از زيارت بدعي يعني زيارتي كه در آن بدعت وكارهاي خلاف شريعت وجود داشته باشد بپرهيزد.

 زيارت رسول الله

صلي الله عليه و آله و سلم

زيارت شرعي اين است كه اولا به رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم سلام كند و با كمال ادب و صداي آهسته براي آنحضرت دعا كند، مثلا ميگويد:

(السلام عليك يا رسول الله و رحمة الله و بركاته صلى الله وسلم و بارك عليك و جزاك الله أفضل ما جزى نبياً عن أمته).[6]

 زيارت ابوبكرصديق و عمر فاروق

رضي الله عنهما

آنگاه به حضرت ابوبكر صديق رضي الله عنه سلام ميدهد و برايشان دعا ميكند سپس به حضرت عمر فاروق رضي الله عنه سلام ميدهد و برايشان دعا ميكند.

شايسته است امت اسلامي بويژه زائران مدينة منوره بدانند كه اين دو شخصيت و دو خليفة راشد از سوي خداوند متعال به انعامات و احسانات و افتخاراتي دست يافته اند كه هيچ كس ديگري نظير آنرا بدست نياورده است.

 افتخارات ابوبكر صديق

رضي الله عنه

اولين و آخرين  رفيق  پيامبر: صلي الله عليه و آله و سلم.

 شخصيت اول ابوبكر صديق رضي الله عنه خليفة راشد، مرد حكيم و صادق و مدير و مدبر و شجاعي بود كه وقتي خداوند متعال پيامبر عزيزش صلي الله عليه و آله و سلم را براي بيان حق و نشر هدايت مبعوث فرمود از ميان مردان، ايشان اولين شخصيتي بود كه به رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم ايمان آورد.

اولين فدايي اسلام:

  سيزده سال كامل يعني تمام مدتي كه رسول بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم پس از بعثت در مكه سپري كردند ايشان با رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم همواره يكجا بود و در تحمل مشكلات و سختي ها و تقديم هر گونه فداكاري جاني و مالي همچون يك فدايي جان نثار، در كنار آن رسول بشير و نذير صلي الله عليه و آله و سلم بود.

در ركاب پيامبر: صلي الله عليه و آله و سلم.

 هنگامي كه خداوند به پيامبرش صلي الله عليه و آله و سلم دستور يا اجازة هجرت صادر فرمود ايشان در مسير هجرت به مدينة منوره تنها رفيق غار و همسفر راه ايشان بود.

ستايش قرآن از ابوبکر!: رضی الله عنه.

 خداوند عزوجل در اين باره آياتي در كلام الله مجيدش نازل فرمود:

)إِلاّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ( «اگر پيغمبر را ياري نكنيد خدا او را ياري كرد هنگامی كه كافران او را بيرون كردند در حالي كه او دومين نفر بود، هنگامي كه آن دو در غار بودند، در اين هنگام پيغمبر خطاب به رفيقش گفت: غم مخور كه خدا با ماست خداوند آرامش خود را بهرة او ساخت و پيغمبر را با سپاهياني ياري داد كه شما آنان را نمي ديديد و سر انجام سخن كافران را مغلوب كرد و سخن الله هميشه غالب بوده و خواهد بود و خدا با عزت و حكيم است»

 توبه:40

حضرت صديق ده سال ديگر با رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در مدينه همراه بود، تقريبا در تمام غزوات و جنگهاي بزرگي كه خود آن پيامبر مجاهد و دعوتگر صلي الله عليه و آله و سلم فرماندهي يا رهبري كردند ايشان شركت داشت.

 هنگامي كه رسول معظم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم وفات كردند، شوراي مهاجرين و انصار خلافت اسلامي را به ايشان سپرد و ايشان به بهترين و كاملترين وجه ممكن نظام خلافت را اداره كرد.

 وقتي كه ايشان و فات كرد خداوند به عنوان يك مهر استثنايي بر ليست افتخارات صديق افتخار ديگري به ايشان هديه كرد و به پاس ايمان صادقانه و رفاقت مخلصانه و بي شائبه با رسول مكرم صلي الله عليه و آله و سلم خداوند توفيق داد كه همانند زندگي دنيا، پس از مردن هم در كنار رفيق و محبوب هميشگی اش صلي الله عليه و آله و سلم دفن گردد، و هر گاه به حكم و ارادة خداوند، مردم از قبرها بر انگيخته شوند انشاء الله حضرت ابوبكر صديق هم با رفيق دائم شان در بهشت خواهد بود، و اين فضل و احسان خداوند است كه به هر كس بخواهد مي دهد و خداوند داراي فضل بزرگ است.[7]

 افتخارات عمر فاروق

رضي الله عنه

 عمر فاروق رضي الله عنه چهلمين شخص و قويترين و مؤثرترين شخصيتي بود كه به اسلام مشرف گرديد، قبل از اينكه به اسلام مشرف شود عليه مسلمانان خيلي سخت بود. اما وقتي خداوند او را به اسلام هدايت نمود تمام قوت و شدت خود را عليه كافران بكار برد.

 مسلمان شدن ايشان عزت و افتخار بزرگي براي اسلام و مسلمانان بود، چنانكه عبدالله بن مسعود رضي الله عنه مي فرمايد:(ما زلنا أعزة منذ أسلم عمر) «از روزي كه عمر مسلمان شد ما مسلمانان همواره عزيز و سر بلند بسر مي برديم».

 صحيح بخاري.

در صحبت پيامبر:  صلي الله عليه و آله و سلم.

عمر فاروق رضي الله عنه تا زمانيكه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در مكة مكرمه بودند، در كنار ايشان با كمال ايمان و اخلاص و صداقت و شجاعت جان نثاري نمود، وقتي كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم به مدينه هجرت كردند، با ايشان هجرت كرد، و در تمام غزوات با رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم شركت نمود.

هنگامي كه ابوبكر صديق رضي الله عنه به خلافت انتخاب شدند حضرت عمر فاروق به عنوان معاون و مشاور ارشد ايشان ايفاي وظيفه نمود، پس از حضرت صديق ايشان توسط شوراي مهاجرين و انصار به خلافت انتخاب شد و بيش از ده سال در اين سمت باقي ماند.

عادل ترين كشور گشای تاريخ!:

 در اين مدت كشورها فتح نمود و دائرة فتوحات اسلامي را گسترش داد، دو امپراطوري بزرگ فارس و روم كه دو دشمن آشكار اسلام بودند در زمان ايشان با شكست مواجه شدند، و خزانه ها و سرمايه هاي قيصر و كسري چنانكه پيامبر صادق و مصدوق صلي الله عليه و آله و سلم پيش بيني كرده بودند، توسط عمر فاروق در راه خدا خرج شد.

شهادت در محراب حرم:

جالب است كه اين پيش بيني رسول معظم صلي الله عليه و آله و سلم را خداوند در ليست افتخارات عمر فاروق رضي الله عنه قرار داد، هنگامي كه به شهادت رسيد[8] خداوند خواست مهر افتخار ديگري نيز بر كار نامة امتيازات ايشان بزند تا بدينوسيله به امت تفهيم كند كه پاداش خدمت و فداكاري در راه دين و دفاع مستمر از اسلام و پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم مي تواند همسايگي آن رسول بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم در دنيا و آخرت باشد.

 لذا به ايشان نيز پس از وفات عزت و كرامت و افتخار فوق العاده اي نصيب فرمود و در كنار رسول محبوبش صلي الله عليه و آله و سلم جايش داد، و در روز محشر كه انسانها از قبرهايشان بر خيزند حضرت فاروق رضي الله عنه نيز با پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم و دوست و يار هميشگي شان انشاء الله وارد بهشت خواهد شد، اين فضل رحمت و احسان خداوند است كه به هر كس بخواهد مي دهد و خداوند داراي فضل بزرگ است.

 كاش مي شناختند!

 آيا شخصهاي بي نظيري مثل اين مردان بزرگ و استثنايي تاريخ ابوبكر صديق و عمر فاروق رضي الله عنهما با اين همه فضائل و منزلت و افتخارات بزرگ و به ياد ماندني شايستة آنند كه بعضي كينه جويان در بارة آنان كينه به دل بگيرند يا بعضي لعنت فروشان و نفرين پسندان آنان را لعنت و نفرين كنند، خدايا! از گمراهي و رسوايي به تو پناه مي جوييم.

)رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْأِيمَانِ وَلا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلّاً لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ(  «پروردگارا! ما را و برادران ما را كه در ايمان آوردن بر ما پيشي گرفته اند بيامرز. و كينه اي نسبت به مؤمنان در دلهايمان جاي مده، پروردگارا! تو داراي رأفت و رحمت فراوني هستي».[9]

)رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ( «پروردگارا! دلهاي ما را منحرف مگردان بعد از آنكه ما را هدايت نموده اي، و از جانب خود بما رحمتي عطا كن بيگمان بخشايشگر فقط توئي».[10]

 حكم دشنام صحابه

 رضي الله عنهم

علامه ابن كثير رحمة الله عليه در تفسير آية كريمه:

)إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَرِيماً( [11]

مي نويسد از ابن ابي حاتم و ايشان با سند خودش از ابن مِقسَم روايت مي كند كه فرمود:

در نزد علماء اين قاعده مسلم است كه:

 (شتم أبي بكر و عمر رضى الله عنهما من الكبائر) «دشنام دادن ابوبكر و عمر رضي الله عنهما جزو گناهان كبيره است».

 سپس ابن كثير رحمة الله عليه مي فرمايد: مي گويم:

(و قد ذهب طائفة من العلماء إلى تكفير من سب الصحابة)

«گروهي از علماء عقيده دارند كه هر كس صحابه را دشنام دهد كافر مي شود».

 اين روايت از ابن مالك ابن انس رحمة الله عليه نيز نقل شده است.

 محمد بن سيرين مي فرمايد:

 (ما أظن أحدا يبغض أبابكر و عمر و هو يحب رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم) «گمان نميكنم كه كسي واقعا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را دوست بدارد ولي با ابو بكر و عمر رضي الله عنهما بغض و كينه داشته باشد». سنن ترمذي

پايان سخنان ابن كثير رحمة الله عليه.

 زيارت بدعت

چند امر را در بر مي گيرد.

###

 مشكل گشا فقط الله!

اول: اينكه از كارهاي نادرست در هنگام زيارت اين است که رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را به كمك بخواند و از ايشان طلب كمك و مدد و ياري كند، مثلا از ايشان بخواهد كه نيازهاي او را بر آورده كند يا مشكلاتش را بر طرف نمايد يا ديگر چيزهايي را كه جز خدا از كس ديگري نبايد خواست، زيرا دعا عبادت است و عبادت جز براي خداوند انجام نمي گيرد، رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

(الدعاء هو العبادة) «دعا خودش عبادت است».[12]

 و عبادت حق خداست، و ذره اي از حق خدا را به غير خدا دادن جائز نيست، شرك همين است كه آنچه متعلق به خداست غير خدا را در آن شريك كنند.

 پس اين فقط ذات بي نياز خداوند است كه از او اميد بايد داشت و او را در سختيها و مشكلات فرا خواند، غير از ذات متعال و بي نياز خداوند از هيچکس ديگري نبايد کمک خواست.

 براي رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم بايد دعا نمود، همچنين براي كساني كه به تعبير قرآن كريم مرده اند بايد برايشان دعا كرد نه اينكه به جاي خداوند بي نياز آنها را در دعا فرا خواند.

 زندگی برزخ

 البته اين موضوع براي همگان روشن است كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در قبرشان زنده هستند به اين زندگي در اصطلاح شرعي زندگي برزخي گفته مي شود، كه از زندگي شهداء كاملتر است، ولي كيفيت و چگونگي اين زندگي را جز خداوند متعال كسي نمي داند، طبعا اين زندگي با زندگي قبل از مردن و زندگي پس از بر انگيخته شدن كاملا متفاوت است.

 زندگي رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم و همچنين زندگي شهداء نوعي احسان و اكرام از طرف خداوند به آنان و فقط براي لذت بردن از نعمت هاي  خداوند متعال در اين مرحله يعني در عالم برزخ است.

 بنابر اين به هيچ عنوان فرا خواندن و كمك خواستن  از رسول مكرم صلي الله عليه و آله و سلم جايز نيست زيرا چنانكه توضيح داديم اين عبادت است و عبادت جز براي خدا براي هيچ مخلوق ديگري جايز نيست.

 فروتني مخصوص الله!

دوم: از كارهاي نادرست ديگر در هنگام زيارت اين است كه در اثناي سلام دادن دستانش را ببندد مثل كسي كه نماز مي خواند، اين كار درست نيست. زيرا اين حالت و كيفيت نوع خضوع و عاجزي و فروتني است كه فقط در نماز براي ذات متعال پروردگار جايز است، هنگامي كه مسلمان در نمازش با معبود و پروردگارش به راز و نياز مي ايستد.

 لذا صحابة بزرگوار حضرت رسول- صلي الله عليه و آله و سلم- رضي الله عنهم اجمعين در زندگي ايشان وقتي خدمت آنحضرت مي رسيدند و سلام ميكردند هيچگاه دستانشان را به سينه نمي بستند، اگر چنين كاري درست مي بود و اجر و ثوابي مي داشت حتما صحابه رضي الله عنهم اين كار را مي كردند.

 دست كشيدن به در ديوار!

سوم: از كارهاي نادرست ديگر در هنگام زيارت اين است كه به ديوارها و نرده هاي كنار قبر رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم دست بكشد يا هر جا از مسجد يا هر چيزي ديگري، كه اين كار نا درست است.

 چون در سنت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم چنين عملی نيامده، و از سلف صالح و بزرگان و گذشتگان نيكوكار امت چنين كاري ثابت نشده است، بلكه اين كار متأسفانه ميتواند كم كم  وسيله اي براي كشيدن مردم به شرك قرار گيرد.

 وجوب محبت رسول الله

صلي الله عليه و آله و سلم

 ممكن كسي بگويد من اين كار را فقط بخاطر محبت با رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم انجام مي دهم، در اين شكي نيست كه محبت آن رسول محبوب و بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم واجب است، و محبت رسول مكرم اسلام در قلب هر مسلماني بايد از محبت پدر و مادر و فرزندان و همة انسانها بيشتر باشد، چنانكه رسول محبوب صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند:

(لايؤمن أحدكم حتى أكون أحب إليه من والده و ولده والناس أجمعين) «هيچ يك از شما نمي تواند مسلمان كامل باشد تا زمانيكه من در نزد او از پدرش و از فرزندش و از همه مردم محبوبتر نباشم»

 صحيح بخاري و صحيح مسلم.

بلكه واجب است كه محبت آن رسول بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم از محبت شخص خودش نيز در قلبش بيشتر باشد، چنانكه توضيح اين مطلب در حديث عمر فاروق رضي الله عنه در صحيح بخاري آمده است.

 چرا رسول الله را دوست داريم؟

صلي الله عليه و آله و سلم

 اينكه چرا محبت آن رسول معظم صلي الله عليه و آله و سلم واجب است و اينكه چرا بايد از محبت پدر و مادر و فرزند و حتي محبت خودش  بيشتر باشد علتش اين است:  نعمتي كه خداوند بوسيله ايشان بر امت اسلامي ارزاني داشته يعني نعمت اسلام و نعمت هدايت بر صراط مستقيم و نعمت خروج از تاريكي و گمراهي به نور هدايت، بزرگترين و ارزشمندترين نعمت هاست، كه هيچ نعمتي نمي تواند با آن رقابت كند.

 نشانة محبت با رسول الله چيست؟

صلي الله عليه وآله و سلم

اما علامت و نشانة اين محبت هرگز دست كشيدن و بوسيدن در و ديوار نيست بلكه علامت آن اتباع و پيروي از رسول الله صلي الله عليه وآله و سلم و عمل به سنت هاي نوراني ايشان است.

 زيرا دين اسلام بر دو اصل مهم استوار است:

 اول اينكه جز خداوند كسي پرستيده نشود.

 دوم اينكه پرستش خداوند جز با روش رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم انجام نگيرد.

 و اين عين مقتضاي كلمة شهادت است:

 مقتضاي «لا إله إلا الله» اين است كه پرستش مخصوص ذات يگانة الله است.

 و مقتضاي «محمد رسول الله» اين است كه پرستش خداوند جز با روش آن پيامبر الگو صلي الله عليه و آله و سلم انجام نگيرد.

 در قرآن كريم آيه اي است كه بعضي علماء آنرا آية امتحان مي نامند:

)قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ( «بگو اگر خدا را دوست مي داريد از من پيروي كنيد تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشايد، و خداوند آمرزندة مهربان است».

 آل عمران: 31

 توضيح علماء

در بارة اين آية كريمه

حسن بصري رحمة الله عليه و بعضي علماي ديگر مي فرمايند: «بعضي ها مدعي بودند كه خداوند را دوست دارند، لذا خداوند آنانرا با اين آية كريمه امتحان نمود».

 تا اينكه راستگو و دروغگو آشكار شود، زيرا كسي كه ادعاي محبت خدا را دارد بايد گواه و شاهد بياورد و شاهد فقط اتباع و پيروی از «پيامبر الگو» صلي الله عليه و آله و سلم است.

علامه ابن كثير رحمة الله عليه در تفسير اين آية كريمه مي فرمايد:

«اين آية كريمه بر هر كسي كه ادعاي محبت خدا را دارد و در حقيقت از روش پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پيروي نمي كند برهان و حجت است، زيرا تا زمانيكه او عملا از شريعت محمد صلي الله عليه و آله و سلم پيروي نكرده و در هر گفتار و كردارش آن رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم را الگو قرار ندهد دروغگو است، چنانكه در حديث صحيح آمده است كه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

 (من عمل عملا ليس عليه امرنا فهو رد) «هر كس عملي انجام دهد كه موافق شريعت ما نباشد او مردود است». لذا خداوند متعال ميفرمايد: (إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ)

يعني بيشتر از آنچه كه شما از محبت خود با خداوند انتظار داشتيد نصيبتان مي شود و آن اين است كه خداوند شما را دوست ميدارد كه طبعا اين نعمت از اولي بزرگتر است، چنانكه يكي از حكماء مي فرمايد:

«افتخار در اين نيست كه شما كسي را دوست داشته باشيد كمال افتخار در اين است كه ديگران شما را دوست داشته باشند».

آنگاه سخن حسن بصري و ديگر علماي سلف را در ادامه ذكر ميكند.

 پايان سخنان علامه ابن كثير رحمة الله عليه.

 الگو کيست؟

امام نووي در كتاب ارزشمندش مجموع شرح مهذب در بارة دست كشيدن و بوسيدن ديوار قبر پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم مي فرمايد:

«به عملكرد بسياري از عوام نبايد توجه كرد زيرا اقتداء و پيروی- بعد از قرآن کريم- به احاديث «صحيح» و اقوال علماء بايد نمود و به بدعتها و جهالت های عوام نبايد اعتناء کرد:

پيامبر گرامی صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايند:

(من أحدث في أمرنا هذا ما ليس منه فهو رد) «هر كس در دين ما چيزي ايجاد كند كه در آن نيست آن عمل ايجاد شده مردود است».

صحيح بخاري و صحيح مسلم.

و در روايت ديگري آمده است كه فرمودند:

(من عمل عملاً ليس عليه امرنا فهو رد)  «هر كس عملي انجام دهد كه در دين ما نيست آن عملش مردود است».

صحيح مسلم.

و از ابوهريره رضي الله عنه روايت است كه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند:

 (لا تتخذوا قبري عيدا و صلوا علي فإن صلاتكم تبلغني حيث كنتم) «قبر مرا جاي جشن و شادي قرار ندهيد و بر من درود بفرستيد كه درود شما هر جايي باشيد به من مي رسد».

سنن ابو داود با سنن صحيح.

فضيل ابن عياض رحمة الله عليه مي فرمايد:

«هميشه از راههاي هدايت پيروی کن و قلت پيروانش  تو را مأيوس نكند و از راههای ضلالت و گمراهی بپرهيز و فريب کثرت پيروانش را مخور که عنقريب هلاک خواهند شد».

هر کس گمان می کند که دست کشيدن به قبر برکت بيشتری دارد از غفلت و جهالتش است برکت در اتباع و پيروی از شريعت و موافقت با آن است چگونه در مخالفت حق به دنبال ثواب و فضيلت هستند؟!»

پايان سخنان امام نووی رحمة الله عليه.

 طواف مخصوص کعبه!

چهارم: از كارهاي نادرست ديگر در هنگام زيارت اين  است كه زائر نعوذ بالله به دور قبر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم طواف كند طبعا اين كار حرام است زيرا خداوند متعال جز كعبة مشرفه اجازة طواف به هيچ جاي ديگري نفرموده است، اجازه و دستور طواف فقط به خانة كعبه است:

 )وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيق( حج: 29

 (و بايد به خانة قديم طواف كنند).

پس جز كعبة شريفه به هيچ جاي ديگري طواف جايز نيست لذا مثلا ميتوان گفت: در سراسر جهان چقدر نماز گذاران است! چقدر روزه دار است! چقدر ذكر كننده است! اما نمي توان گفت:  در سراسر جهان چقدر طواف كننده است!!

زيرا طواف از خصوصيات بيت عتيق يا كعبة شريفه است، شيخ الاسلام ابن تيميه رحمة الله عليه مي فرمايد:

«مسلمانان اتفاق نظر دارند كه جز خانة كعبه به هيچ جاي ديگري طواف جايز نيست بنابر اين طواف بر سنگ يا صخره اي كه در مسجد بيت المقدس است، و بر حجرة پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و بر قبه اي كه بر كوه عرفات است، نه اينها و نه هيچ جاي ديگر، طواف جايز نيست».

 با رسول خدا  مؤدب باشيم!

صلي الله عليه و آله و سلم

پنجم:  از كارهاي نادرست ديگر در هنگام زيارت اين  است كه زائر صدايش را در نزد قبر رسول مكرم صلي الله عليه و آله و سلم بلند كند، چنين كاري جايز نيست زيرا هنگامي كه پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم هنوز در ميان مؤمنان بودند خداوند متعال به آنان ادب آموخت:

)يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ(

حجرات: 2و3.

«اي مؤمنان! صداي خود را از صداي پيغمبر بلند تر مكنيد، و همچنانكه به يكديگر سخن ميگوئيد، با او به آواز بلند سخن مگوئيد، تا نادانسته اعمالتان بي اجر و ضايع نشود. آنان كه صداي خود را نزد پيغمبر خدا پائين نموده و آهسته بر مي آورند، كساني اند كه خداوند دلهايشان را براي پرهيزگاري پاكيزه و ناب داشته است. ايشان آمرزش و پاداشي بزرگ دارند».

و رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم همچنانكه احترامشان در زندگي واجب بود بعد از وفاتشان نيز واجب است.

 ادب سلام دادن به رسول الله

صلي الله عليه و آله و سلم

ششم: اينكه از جاي دور چه داخل مسجد و چه از خارج مسجد كسي روي به قبر حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم بايستد و به ايشان سلام دهد، استادمان شيخ عبدالعزيز رحمة الله عليه در كتاب مناسكش مي فرمايد: «چنين كاري به جسارت و بي ادبي نزديكتر است تا دوستي و محبت».

مسئلة ديگري كه بايد توضيح داد اين است: بعضي كساني كه ضمن سفر حج و عمره به مدينه طيبه مي آيند خانواده هايشان سفارش ميكنند كه سلام آنان را به پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم برسانند، از آنجاييكه چنين كاري در سنت ثابت نشده بهتر است اين زائران به خانواده يا دوستان و آشناياني كه چنين سفارشي ميكنند بگويند كه شخصا به پيامبر صلي لله عليه و آله و سلم درود و سلام بفرستند[13] زيرا كه فرشتگان اين درود و سلام آنان را به حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم خواهند رساند، پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند:

(إن لله ملائكة سياحين يبلغوني عن أمتي السلام) «خداوند فرشتگان سياري دارد كه سلام امت مرا به من مي رسانند».[14]

همچنين رسول گرامي صلي الله عليه و آله وسلم مي فرمايند:

(لا تجعلوا بيوتكو قبورا، و لا تتخذوا قبري عيدا، و صلّوا عليّ فإن صلاتكم تبلغني حيث كنتم) «خانة خود را قبرستان،[15] و قبر مرا جاي جشن و شادي قرار ندهيد، و بر من درود بفرستيد، كه درود شما هر جايي باشيد به من مي رسد».[16]

 رابطه حج با سفر مدينه

موضوع ديگري كه لازم به توضيح است اينكه:

 حج و عمره و زيارت مدينه منوره را در يك سفر انجام دادن لازمي نيست اين موضوع اختياري است و به خود شخص بر ميگردد، حاجي ميتواند پس از اداي مناسك حج يا عمره بدون اينكه به مدينة منوره بيايد به منطقه اش بر گردد، و از لحاظ شرعي هيچ اشكالي ندارد.

 كما اينكه بر عكس شخصي مي تواند از كشور يا منطقه اش مخصوصا براي زيارت به مدينه منوره بيايد و در مسجد شريف نبوي نماز بخواند و بدون اينكه به مكة مكرمه مشرف شود به خانه اش بر گردد يعني از لحاظ شرعي اجباري نيست كه سفر مكه و مدينه با هم انجام گيرد و اگر كسي هر دو سفر مكه مكرمه و مدينه منوره را با هم انجام دهد باز هم اشكالي ندارد و از لحاظ شرعي بلا مانع است. [17]

در بارة زيارت قبر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم احاديثي نقل شده كه گويا ايشان چنين فرموده اند:

اول: (من حج ولم يزرني فقد جفاني) [18]

دوم: (من زارني بعد مماتي فكأنما زارني في حياتي)[19]

سوم: (من زارني و زار أبي إبراهيم في عام واحد ضمنت له على الله الجنة)[20].

چهارم: (من زار قبري وجبت له شفاعتي)[21].          

  چنانكه علماي علم حديث مانند دارقطني و عُقيلي و بيهقي و شيخ الإسلام و ابن حجر رحمة الله عليهم توضيح داده اند اين روايات و امثال اينها نمي تواند دليل باشد زيرا يا جعلي و يا خيلي ضعيف است.

اينكه خداوند متعال ميفرمايد: )وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً( «و اگر آنان به آن هنگام كه به خود ستم ميكردند، به نزد تو مي آمدند و از خدا طلب آمرزش مينمودند و پيغمبر هم براي آنان درخواست بخشش ميكرد، بيگمان خدا را بس توبه پذير و مهربان مي يافتند».

 نساء: 64

در آية كريمه هيچگونه دليلي وجود ندارد كه هر كس به نفس خودش ظلم كرده نزد قبر بيايد، تا پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم برايش طلب آمرزش و استغفار كنند، سياق اين آيات در بارة منافقين است و آمدن خدمت رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم در زندگي ايشان بود.

 فهم صحابه از آية كريمه

رضي الله عنهم

 از هيچكدام از صحابه رضي الله عنهم ثابت نشده كه نزد قبر ايشان آمده و از ايشان طلب آمرزش و استغفار كرده باشد، لذا حضرت عمر فاروق رضي الله عنه هنگامي كه خشك سالي آمد براي استسقاء يا طلب باران به توسل به دعاي حضرت عباس رضي الله عنه روي آورد و فرمود:

(اللهم انا كنا اذا أجدبنا توسلنا اليك بنبينا فتسقينا، و إنا نتوسل اليك بعم نبينا فاسقنا فيسقون) «پروردگارا! هرگاه خشك سالي مي آمد پيامبرمان را نزد تو وسيله مي آورديم و تو به ما باران مي دادي، و الآن عموي پيامبرمان صلي الله عليه و آله و سلم را نزد تو وسيله مي آوريم پس به ما باران بده، خداوند به آنها باران ميداد».

صحيح بخاري.

اگر بعد از وفات رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم توسل به ايشان جايز مي بود حضرت عمر فاروق رضي الله عنه به حضرت عباس روي نمي آورد.

همچنين در تأييد اين مطلب حديث ديگري امام بخاري در صحيحش در كتاب المرضي از حضرت عايشه رضي الله عنها نقل ميكند كه فرمود: «وارأساه!» آخ سرم! رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: تا وقتي كه من زنده هستم هرگاه اين سر درد ترا اذيت كند من برايت طلب آمرزش ميكنم و برايت دعا ميكنم» (ذاك لو كان و أنا حيّ فاستغفرلك و أدعولكِ) اگر رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم پس از مردن هم مي توانستند دعا و استغفار كنند ديگر فرقي نداشت كه كدام يك از آنان جلوتر وفات كند، اينكه فرمودند تا وقتيكه من زنده هستم يعني بعد از مردنم ديگر نمي توانم دعا كنم يا استغفار بطلبم.

 زيارت  رسول محبوب

صلي الله عليه و آله و سلم

احاديثي كه عموما بر زيارت قبر دلالت دارد، بر زيارت قبر رسول مكرم صلي الله عليه و آله و سلم نيز دلالت دارد، از جمله ارشاد رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم است كه فرمودند: (زوروا القبور، فإنها تذكركم الآخرة) «قبرها را زيارت كنيد كه شما را به ياد آخرت مي اندازد».

صحيح مسلم.

اما در كنار قبر رسول محبوب صلي الله عليه و آله و سلم زياد ايستادن، و كثرت تردد و رفت و آمد شايسته نيست، مبادا انسان دچار غلو افراط گردد، از خصوصيات پيامبر بزرگوارمان صلي الله عليه و آله و سلم اين است كه خداوند فرشتگاني را مكلف كرده كه سلام امت را هر جاي كه باشند به ايشان مي رسانند، چنانكه رسول معظم صلي الله عليه و آله و سالم مي فرمايند:

(إن لله ملائكة سياحين يبلغوني عن أمتي السلام) «خداوند فرشتگان سياري دارد كه سلام امت مرا به من مي رسانند».

در حديث ديگري مي فرمايند:

(لا تجعلوا بيوتكم قبورا، و لا تتخذوا قبري عيدا، و صلّوا عليّ فإن صلاتكم تبلغني حيث كنتم) [22]

«خانة خود را قبرستان، و قبر مرا جاي جشن و شادي قرار ندهيد، و بر من درود بفرستيد، كه درود شما هر جايي كه باشيد به من مي رسد».[23]

رسول مكرم صلي الله عليه و آله وسلم وقتي از اين چيز نهي فرمودند تا مبادا قبرشان محل جشن و شادي قرار گيرد به عملي راهنمايي فرمودند كه جايگزين شادي و سرور قرار گيرد، لذا فرمودند:

(و صلّوا عليّ فإن صلاتكم تبلغني حيث كنتم) «و بر من درود بفرستيد كه درود شما هر جايي باشيد به من مي رسد». يعني به وسيلة فرشتگان.

 زيارت قبرستان بقيع و زيارت قبور شهداي احد اگر طبق سنت انجام گيرد مستحب، و اگر به صورت بدعت انجام گيرد حرام و ناجايز است.

پس زيارت شرعي زيارتي است كه مطابق با سنت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم انجام گيرد كه در اين صورت هم زنده اي كه زيارت ميكند از زيارتش استفاده ميكند و هم مرده اي كه زيارت مي شود.

 فوائد زيارت قبر

پس بندة مسلماني كه به زيارت قبري مي رود از آن سه استفاده مي برد:

 اول: به ياد آوردن مرگ كه حكمت اصلي زيارت قبر است، چون وقتي قبر را ببيند حتما به ياد آخرت مي افتد و با انجام اعمال صالح براي آن آمادگي ميگيرد، لذا رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند:

 (زورا القبور، فإنها تذكركم الآخرة) «قبر ها را زيارت كنيد كه شما را به ياد آخرت مي اندازد».

صحيح مسلم.

دوم: عمل زيارت،كه يك سنت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم است و با انجام آن به زائر اجر و پاداش داده مي شود.

سوم: احسان به مسلماناني كه مرده اند، زيرا كه با دعاي خير براي آنان، در برابر اين احسان و عمل نيكش اجر و پاداش ميگيرد.

   استفادة مرده اي كه زيارت مي شود از زيارت شرعي اين است كه برايش دعا مي شود و به او احسان و نيكي مي شود، زيرا مردگان از دعاي زندگان بهره مي گيرند.

 آموزش زيارت قبور

هر كس به زيارت قبر  برود سنت است مطابق دعاهايي كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم ثابت شده برايشان دعا كند از جمله حديث بريده بن الحصيب رضي الله عنه كه فرمود:

«رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم وقتي به قبرستان مي رفتند به آنها مي آموخت، لذا هر كس به زيارت قبر مي رفت چنين مي گفت:

السلام عليكم أهل الديار من المؤمنين والمسلمين و إنا انشاء الله بكم لاحقون، أسأل الله لنا و لكم العافية) اي مؤ منان و مسلماناني كه در اين ديار خفته ايد سلام بر شما باد، و ما هم به شما خواهيم پيوست، براي خود و براي شما از خداوند عافيت و سلامتي مي طلبم».

صحيح مسلم.

 حكم زيارت قبور براي زن؟

زيارت قبور فقط براي مردان مستحب است، و در بارة زيارت قبور براي زنان بين علماء اختلاف است بعضي اجازه داده و بعضي ها منع كرده اند، قول قوي تر اين است كه زيارت قبور براي زنان درست نيست، زيرا پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند:

(لعن الله زوارات القبور) «خداوند لعنت كند زناني كه قبرها را زيارت مي كنند».[24]

غالبا لفظ زوارات در حديث براي نسبت است و نه مبالغه، يعني نسبت زيارت به زنان، يا اينكه صاحبان زيارت مثل اينكه خداوند مي فرمايد:

)وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ( «يعني خداوند صاحب ظلم نيست». يا اينكه «ظلم به خداوند نسبت داده نمي شود».

 فصلت: 46

بنابر اين آنگونه كه بعضي كساني كه زيارت قبور براي زنان را جايز دانسته استدلال كرده اند، زوارات براي مبالغه نيست كه زيارت زياد ممنوع باشد و كم جايز!

 يكي ديگر از علت هاي منع زيارت قبور براي زنان اين است كه معمولا زنان ضعيف و كم صبر هستند و جلو گريه و نوحة شان را نمي توانند بگيرند، ديگر اينكه در قول بر منع احتياط بيشتر است، چون زن اگر زيارت قبور را ترك كند حد اكثر يك مستحبي را ترك كرده است اما در صوررت رفتن به زيارت ممكن است طبق حديث نبوي مستحق لعنت و نفرين قرار گيرد.

 زيارت بدعت يا، نادرست

 و اما زيارت بدعت به زيارتي گفته مي شود كه مطابق شريعت انجام نگيرد يا اينكه خلاف دستور شرع انجام گيرد، مثل اينكه مثلا كسي به اين نيت به زيارت قبر برود كه مردگان را به فرياد رسي بخواند، و از آنان كمك بخواهد، و رفع مشكلات و برآوردن حاجتها و نيازهايش را از آنان خواستار شود، و كارهاي نادرست ديگر.

 اينگونه زيارت نه تنها نفعي ندارد،كه ضرر هم دارد، يعني مرده يا صاحب قبر از اين زيارت بهره اي نمي برد، و زيارت كننده ضرر ميكند، ضرر زائر يا شخص زيارت كننده به اين دليل است، كه عملش از ديدگاه شريعت جايز نيست.

زيرا اعمالي در زيارت قبر (كه خود سنت است) از او صادر شده مانند فرياد و حاجت خواستن از مخلوق كه در حقيقت اعمال مشركانه و احيانا نعوذ بالله شرك صريح به خداوند متعال است.

 پس طبيعي است كه مرده از چنين زيارتي هيچگونه بهره اي نبرد، چون نه تنها براي او دعا نشده كه بر عكس از او به جاي خداوند حاجت و نياز خواسته شده كه چنين عملي قطعا حرام و نادرست است.

 امام عبدالعزيز رحمة الله عليه در كتاب حجش مي فرمايد:

«زيارت اهل قبور به خاطر دعا كردن و اعتكاف در كنار قبر، يا حاجت خواستن از آنها، يا طلب شفا براي مريض، يا خود آنها و يا جاه و منزلت شان را نزد خداوند وسيله آوردن، اين نوع زيارت، بدعت و ناجايز است كه خدا و رسولش آنرا مشروع نكرده اند، بلكه اين نوع زيارت از همان «هجري» است، كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم از آن نهي فرمودند: ايشان در بارة زيارت قبر مي فرمايند:

 (قبرها را زيارت كنيد و «هجر» نگوييد: (زوروا القبور و لا تقولوا هجرا) و هر عمل نا جايزي در زيارت قبور مي تواند هجر باشد، همة اموري كه به آنها اشاره كرديم وجه مشترك بين آنها بدعت بودن آنهاست.

 ولي درجات آنها فرق ميكند، بعضي بدعت است و شرك نيست مانند دعا كردن در نزد قبر، طبعا دعايي كه فقط خدا را بخواند، و اينكه در دعايش صاحب قبر يا هر شخصيت مردة ديگري را يا منزلت او را وسيله قرار دهد.

 بعضي از امور مذكوره متأسفانه شرك اكبر است، مثل اينكه كسي صراحتا مرده يا مردگاني را بخواند و از آنان كمك بخواهد».

اين بود مطالبي كه در اين زمينه خواستم به عرض برسانم، از خداوند عزوجل مسئلت دارم كه ما و تمام ساكنان و زائران اين مدينة طيبه و ساير مسلمانان را به آنچه كه براي ما در هر دو جهان عاقبت و سر انجام خير دارد توفيق عنايت فرمايد، و اينكه به ما در اين سرزمين مبارك توفيق اقامت نيكو و حسن ادب نصيب فرمايد.

خدايا! بر پيامبر گرامي مان، بنده و رسولت محمد صلي الله عليه و آله و سلم و بر تمام آل و اصحاب ايشان درود و رحمت و بركت بفرست.      آمين.

پايان.



[1]- «يك نماز «در اين مسجد من» بهتر از هزار نماز در غير آن است به جز مسجد الحرام».

[2]-  منظور اين است كه هشت روز و چهل نماز هيچ ربطی به حج و عمره ندارد، خدا كند كسي بتواند هشتاد روز در مدينه بماند و چهل نَه، که چهارصد نماز بخواند هر چه بيشتر بهتر، فقط دانستن اين نکته مهم است که آيا در صورت کم شدن عدد نمازها از چهل، حج و عمرة زائر درست است يا خير؟ كه طبعا در نزد همة  علماء و همة مذاهب فقهی درست و کامل است.

مترجم.

[3]-  جز تعداد اندكي منافق كه كردار آنان مغلوب و از چشم ديگران پنهان بود. مترجم.

[4]- علماء در معنی صرف و عدل اقوال زيادی فرموده اند كه قويترين آن فرض و نفل است. رك: فتح الباري شرح صحيح بخاري حديث شمارة  1870 .   مترجم

[5]- مسند امام احمد و سنن ابن ماجه و غيره  شاهدي نيز در معجم طبراني به روايت سهل بن سعد رضي الله عنه آمده است.

[6]- يا با اين الفاظ سلام كند: (السلام عليك يا نبي الله ، السلام عليك يا خيرة الله من خلقه، السلام عليك يا سيد المرسلين و إمام المتقين، أشهد أنك قد بلغت الرسالة و أديت الأمانة و نصحت الأمة وجاهدت في الله حق جهاده).

  بر گرفته از کتاب التحقيق والإيضاح.  مترجم.

[7]- وفات ايشان  بعد از غروب روز سه شنبه 22 جمادي الآخر سال 13 هـ ق (مصادف با 22 اگست 632 م)مانند رسول مکرم صلي الله عليه و آله و سلم در سن 63 سالگی در مدينة منوره بود. اين شيرمرد دلير و حکيم،  و مؤمن قاطع و غيور،  با ايمانی راسخ و مديريتی هوشمندانه،  دو سال و سه ماه و دو روز در بحرانی ترين و آشفته ترين اوضاع سياسی اسلام،  کشتی امت اسلامي را به ساحل نجات هدايت کرد، در شرايطی که با وفات پيامبر گرامی  صلي الله عليه و آله و سلم دشمنان زخم خوردة اسلام،  نابود کردن اين دين الهی  را  از هر زمان ديگری آسانتر می ديدند، اما خداوند نورش را کامل می کند اگر چه کافران و مجرمان ناپسند بپندارند. لذا اين ضرب المثل معروف است: ردة لا أبابکر لها.

سعديا! مرد نکونام نميرد هرگز # مرده آنست که نامش به نکويي نبرند.

مترجم.

[8]- شهادت اين ابرمرد بي نظير تاريخ بشريت  به دست يك غلام خائن مجوسي به نام ابولؤلؤ هنگام نماز صبح در محراب مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم صورت گرفت!  ايشان در تاريخ 27 ذوالحجه مجروح و پنج روز بعد، يعنی يکشنبه يکم محرم سال 23هـ ق در سن 63 سالگی به آرزوی ديرينه شان يعنی شهادت در مدينه طيبه نائل آمدند. حضرت عمر فاروق رضي الله عنه در تمام مدت ده سال و شش ماه و چند روزي كه خلافت نمود چنان افتخار آفريد که حتی دشمنان اسلام بناچار به شهامت و مديريت و کفايت  و عدالت و پارسايي و تقوا و بزرگواری ايشان اعتراف دارند. حکيم ابوالقاسم فردوسی چه خوش سروده است:

عمر كرد اسلام را آشكار  #   بياراست گيتی چو باغ بهار.

مترجم.

[9]- حشر: 10

[10] - آل عمران: 8

[11]- «اگر از گناهان كبيره بپرهيزيد كه از آن نهي شده ايد، گناهان صغيرة شما را از شما ميزدائيم و شما را به جايگاه بزرگوارانه اي وارد مي گردانيم».

 نساء: 31 

[12]- اين حديث صحيحي است كه ابو داود و ترمذي آنرا روايت كرده اند و ترمذي مي فرمايد: حديث حسن صحيح.

[13]- مشهورترين و بهترين كلمات درود بر پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم درود ابراهيمي است كه بعد از هر التحيات در نماز مي خوانيم: «اللهم صل علي محمد و علي آل محمد كما صليت علي ابراهيم و علي آل ابراهيم إنك حميد مجيد اللهم بارك علي محمد و علي آل محمد كما باركت علي ابراهيم و علي آل ابراهيم إنك حميد مجيد»

مترجم.

[14]- اين حديث صحيحي است كه امام نسايي و ديگران آنرا روايت كرده اند.

[15]-  يعني همچنانکه در قبرستان نماز درست نيست و محيط قبر و قبرستان هميشه خالی از نماز و عبادت است خانه های خود را چنين نکنيد بلکه بعضی نمازهای نفلی را در خانه بخوانيد و خود پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم چنين می کردند، علاوه از روايات صريح از مفهوم مخالف اين حديث نيز دانسته ميشود که در قبرستان به هيچ عنوان نماز خواندن درست نيست.  

مترجم.

[16] - حديث صحيح است، ابوداود و غيره آنرا نقل كرده اند.

[17]- البته در اين عصر ما به دليل مشكلات فراوان سفر بخصوص براي كساني كه از كشورهاي دوردست توفيق شرفيابي حاصل ميكنند زيارت هر دو شهر مقدس را در يك سفر انجام دادن آسانتر است و تقريبا همه مردم چنين مي كنند.       مترجم.

[18]- «كسي كه حج كند و مرا زيارت نكند با من جفا كرده است».

[19]- «كسي كه پس از وفاتم مرا زيارت كند گويا در حياتم مرا زيارت كرده است»

[20]-«كسي كه مرا و پدرم ابراهيم را در يك سال زيارت كند نزد خدا براي او ضمانت بهشت مي كنم»

[21]- «كسي كه قبر مرا زيارت كند شفاعت من بر او واجب مي گردد»

[22]- حديث صحيح است. ابوداود و غيره آنرا نقل كرده اند.

[23]-  روايتي امام زين العابدين رحمة الله عليه: باري علي ابن حسين امام زين العابدين كه از دانشمندترين علماي اهل بيت بودند. شخصي را ديدند كه كنار قبر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم دعا مي كند او را از اين كار منع كرده و فرمودند: آيا حديثي برايت بيان نكنم كه از پدرم و پدرم از جدم و جدم از رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم شنيده است كه فرمودند:( لاتتخذوا قبري= = عيدا و لابيوتكم قبورا و صلوا علي  فإن تسليمكم يبلغني أينما كنتم ) روايت از حافظ محمد بن عبدالواحد مقدسي است كه در كتابش "المختارة" آورده است.

«قبر مرا جاي جشن و سرود و خانه هايتان را قبرستان قرار ندهيد و برمن درود و سلام بفرستيد كه سلام شما هر جايي باشيد به من مي رسد».

بر گرفته از كتاب «آداب زيارت مسجد نبوي» ترجمة اويس مسلم نژاد.

 مترجم.

[24]- اين حديث را ترمذي و ديگران نقل كرده اند، ترمذي مي فرمايد:

حديث حسن صحيح.