الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف الأنبياء والمرسلين محمد بن عبدالله وعلى آله وصحبه ومن تبعه بإحسان إلى يوم الدين أما بعد:
باريتعالى مىفرمايد: )يا بنى آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد وكلوا واشربوا ولا تسرفوا إنَّه لا يحب المسرفين(([1]) .
[ اى پسران آدم زينت خود را نزد هر مسجد بگيريد يعنى در هر نماز و طوافى بهترين هيئت را داشته باشيد، و بخوريد و بياشاميد و اسـراف و زياده روى نكنيد كه خدا اسراف كنندگان را دوست نمىدارد و رفتارشان را نمىپسندد] .
و همچنين مىفرمايد: )وأنَّ المساجد لله فلا تدعوا مع الله أحداً(([2]) .
[مساجد همه براى خداى يكتاست، بنابر آن همراه خدا هيچكس ديگرى را عبادت نكنيد كه مسجد اختصاص به عبادت خداى يكتا دارد] .
و باز باريتعالى در آيه ديگر مىفـرمايد: )لا تقم فيه أبداً لمسجد أسس على التقوى مـن أول يوم أحق أن تقوم فيه فيه رجـال يحبون أن يتطهروا والله يحب المطهرين(([3]) .
[اى رسول خدا هيچگاه در مسجد ضرار ايشان بنماز مايست، آن مسجد شايستگى نماز رسول خدا را ندارد، براى اينكه مسجد قباء كه از نسختين روز آمدنت بمدينه بر پرهيزگارى و ترس از خـدا شالوده گذارى شده است بنماز خواندنت در آن شايسته تر است، زيرا در مسجد قباء مردمى پاك و مهذب وجود دارد كه خود را پاكيزه نگهداشتن، و از نفاق و بد دلى دور داشتن، و از أخلاق ناپسنديده خود را پاك ساختن، و خود را با آب شستن و وضوء و طهارت داشتن، دوست مىدارند، و خدا پاكيزكان را دوست مىدارد] .
مقصود مسجد ضرار بود كه منافقان آنرا بنا كرده بودند([4]) .
همچنين مسجدى كه بر تقوا بنا شده است مسجد رسول الله e نيز مىباشد .
خداوند عز وجل بناى مساجد را براى مسلمان مشروع كرده، تا اينكه اين مساجد مكان و جايگاه عباداتى كه در قرآن و سنت پيامبر e وارد شده باشند، و نماز از مهمترين عبادتها بعد از توحيد و خداشناسى است، پس بايستى مسلمانان به نماز اهتمام بهتر و بيشترى بدهند و آنرا در أوقات خود و همچنانكه خدا و رسـول الله e أمـر فرموده اند بر پا كنند .
باريتعالى مىفرمايد: )إنَّ الصلاة كانت على المؤمنين كتاباً موقوتاً(([5]) .
[نماز فـرض بر مؤمنان فريضه وقت دار است كه نبايد از وقت آن به دنبال افتد] .
و از رسول الله e سؤال شد كدام عمل نزد خدا محبوبتر است آن حضرت فرمودند: ((الصلاة على وقتها))([6]) .
نماز در وقت از همهء اعمال نزد خـداونـد محبوبتر است .
باريتعالى نماز را در مكانى مخصوص در هر شبانه روز پنج بار فرض فرمودند و آنهم مساجد مىباشد، پس بر مسلمانان است كه اين مساجد را احترام گذاشته، و در قلب خود مورد عظمت قرار داده، حق آنرا بجا آورند، چنانكه باريتعالى مىفرمايد:
)ومـن يعظم شعائر الله فإنَّها من تقوى القلوب(([7]) .
[كسيكه شعائر دين خدا را عظيم و بزرگ و محترم دارد ـ خوشا به حال او ـ كه اين تعظيم نشانهء دلهاى با تقوا است] .
رسول الله e مردم را در بنا و ساختن مساجد تشويق نمودند .
چنانكه مىفرمايند: ((من بنى لله مسجداً بنى الله له بيتاً فى الجنة))([8]) .
كسيكه مسجدى براى رضاى خدا در دنيا بسازد، خداوند براى او خانه اى در بهشت مىسازد .
آنهم براى اينكه مردم نماز خود را در آن برپا دارند و در آن به خداوند تقرب جويند و خدا را ذكر و ياد نمايند .
خداوند عز وجل مىفرمايد: )وأقم الصلاة لذكري(([9]) .
[نماز را براى ياد من بپا دار] .
و رسـول الله e نماز جماعت را بر أمت خود در مساجـد فرض و واجب فرموده، و آنان را به آن أمر و از تخلف از آن نهى فرموده اند، پس نبايستى مسلمانان از اداى نماز در مساجد تهاون و كسالت و تخلف ورزيده از آن غافل باشند، و بايستى براى آخرت خود أجر و پاداش ذخيره كنند .
باريتعالى مىفرمايد: )يوم لا ينفع مال ولا بنون إلاَّ من أتى الله بقلب سليم(([10]) .
[آنروزى كه مال و فرزندان براى إنسان هيچ نفع و سودى نمىرساند، و تنها آنكس سـود برد كه با دل، با إخلاص، و پاك از شرك و نفاق، به درگاه خدا آيد] .
و بايد دانست كه تخلف از نماز جماعت در مساجد از صفات زشت و مذموم منافقين است، چنانكه از عبدالله بن مسعود t روايت مىشود كه: (( …وما يتخلف عنها إلاَّ منافق معلوم النفاق))([11]) .
از نماز جماعت بجز منافقى كه نفاق او معلوم و آشكار است كسى ديگر تخلف نمىكند .
و مىفرمايد: ((إنًّ أثقل الصلوات على المنافقين صلاة الفجر وصلاة العشاء ولو علموا ما فيهما لأتوهما ولو حبواً))([12]) .
سختترين و سنگين ترين نمازها بر منافقين نماز صبح و نماز عشاء (خفتن) است و اگر مىدانستند چه أجر و ثواب و پاداشى در آن دو است، هر طور شده به نماز مىآمدند، اگر چه با خزيدن بود .
و بايد مسلمان بداند كه بين نماز فريضه و سنت راتبه و غير راتبه فرق بسيار زيادى است، و فرائض را آشكار كرده، و نوافل را مخفى نمايد .
رسول الله e مىفرمايند: ((…… فعليكم بالصلاة في بيوتكم فإنَّ خير صلاة المرء في بيته إلاَّ المكتوبة))([13]) .
بر شماست كه در خانه هايتان نماز بخوانيد، زيرا بهترين نماز إنسان نمازى است كه در خانه مىخواند، بجز نمازهـاى فـرض كه خواندن آن در مسجد بهتر است .
و اين عام است در تمامى نمازهاى سنت (نوافل) مگر نوافلى كه از شعائر اسلام بشمار مىرود، مانند نماز دو عيد فطر و أضحى، و نماز كسوف و خسوف، و همچنين نماز تراويح بر صحيح ترين أقوال علماء، كه خواندن آنها با جماعت و در غير از خانه خواهد بود .
پس اظهار فرائض در مساجد و مكان اجتماع مسلمانان خواهد بود، بر عكس نوافل و سنتها، در خانه و دور از مردم بهتر است، زيرا از رياكارى محفوظ است .
و اين كتاب كه آنرا (نماز جماعت) ناميده ايم به مسلمانان فارسى زبان جهان تقديم مىداريم، تا اينكه سرمشق و راهنمائى براى آنان باشد و برايشان فرض بودن نماز جماعت در مساجد آشكار و واضح با دلايل محكم از قـرآن و سنت رسول الله e كه در اين كتاب ذكر كرده ايم قانع و مورد قبولشان واقع گردد .
و در پايان از بارى تعالى مسئلت داريم ما و شما را در خدمت به دين مبين إسلام و اتباع و پيروى سنت رسول اكرم e قولاً و عملاً و طريقتاً موفق گرداند، و اين عمل ناچيز را خالصاً براى رضا و خشنودى خود قرار داده ما را أجر و پاداش نيك عطاء فرمايد .
وصلى الله وسلم على نبينا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين .
وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين .
نماز در دين مبين إسـلام مقام و منـزلت بزرگى در بين سائر عبادتها را دارد، و آن ستون دين بشمار مىرود كه دين بدون آن كامل نمىگردد .
باريتعالى مىفرمايد: )إنَّ الصلاة كانت على المؤمنين كتاباً موقوتاً(([14]) .
[همانا كه نماز براى أهل إيمان حكمى واجب و لازم است] .
نماز در تمامى أديان آسمانى سابق وجود داشته، زيرا نماز از مستلزمات إيمان مىباشد و در أداى آن تشويق زيادى بر زبان تمامى پيامبران آمده، آنهم بخاطر أثر مهم و بزرگى كه در تربيت و إصلاح نفس و روح، و قربت به خداوند دارد، زيرا هيچ چيز مانند نماز نفس را إصلاح و تربيت و آموزش نمىدهد، چنانكه پيامبر إبراهيم u مىفرمايد:
)رب اجعلنى مقيم الصلاة ومن ذريتي(([15]) .
[اى پروردگارم مرا بر پا دارنده نماز بساز و از نوادگانم كسانى را بر پا دارنده نماز فرما] .
و باريتعالى در شأن پيامبرش إسماعيل مىفرمايد:
)وكان يأمر أهله بالصلاة والزكاة وكان عند ربه مرضياً(([16]) .
[إسماعيل u قوم و خويشان خود را بنماز و زكات أمر مىفرمود، و نزد پروردگارش مورد خوشنودى بود] .
و باريتعالى به پيامبرش موسى u خطاب مىفرمايد: )إننى أنا الله لا إله إلاَّ أنا فاعبدنى وأقم الصلاة لذكري(([17]) .
[من هستم الله، خداى يكتا كه نيست معبودى بحق مگر من، يكتائى شايسته ذات پاك يكتاى من است، و نماز را براى ياد من بپا دار] .
و فرشتگان مادر عيسى u را ندا مىكنند:
)يا مريم اقنتى لربك واسجدى واركعى مع الراكعين(([18]) .
[اى مريم فرمانبردار پروردگارت باش، و سجود و ركوع بنما همراه ركوع كنندگان ـ يعنى عبادت خدا را بجا آور همراه عبادت كاران، نماز بخوان همراه نمازخوانان] .
و عيسى u از نعمتى كه خداوند به او عطاء فرموده است در قرآن مىفرمايد:
)وجعلنى مباركاً أينما كنت وأوصانى بالصلاة والزكاة ما دمت حياً(([19]) .
[و مرا هر كجا كه باشم براى جهانيان مايه بركت و رحمت گردانيد، و تا زنده ام به عبادت نماز و زكات سفارش فرمود] .
و وقتى باريتعالى از بنى إسرائيل عهد و پيمان گرفت يكى از مهمترين عنصرهاى آن عهد و پيمان اداى نماز بود چنانكه مىفرمايد:
)وإذ أخذنا ميثاق بنى إسرائيل لا تعبدون إلاَّ الله وبالـوالديـن إحسـانـاً وذى القربى واليتامى والمساكين وقولوا للناس حسناً وأقيموا الصلاة وآتوا الزكاة(([20]) .
[و هنگاميكه عهد و پيمان از بنى إسرائيل گرفتيم كه بندگى منمائيد مگر خداى يكتا را، و با پدر و مادر نكوكارى كنيد، و خويشاوندان را مدد كارى، و يتيمان را سرپرستى و نگهدارى كنيد، و مسكينان و افتادگان را دستگيرى كنيد، و با زبان خوش با مردم سخن بگوئيد ـ مردم را به أمر بمعروف و نهى از منكر به خوبى واداريد ـ و نماز را بر پا داريد، و زكات مال خود را بدهيد] .
و باريتعالى پيامبر محمد را خطاب مىفرمايد:
)وامر أهلك بالصـلاة واصطبر عليها لا نسألك رزقاً والعاقبة للتقوى(([21]) .
[تو أهل بيت خود را به نماز أمر كن، و خود نيز بر نماز حق صبور باش، ما از تو رزق و روزى كسى نمىطلبيم بلكه ما بتو روزى ميدهيم، و فرجام نيك براى پرهيزكارى و ترس از خداست] .
بلى نماز ستون إسلام است كه بين بنده و خدا ارتباط ايجاد مىكند، و اين دليل محبت خداوندى و شكر نعمت اوست، و آن حد فاصل و تشخيص دهنده حقيقى بين مؤمن و كافر است، چنانكه رسول الله e مىفرمايد:
((العهد الذي بيننا وبينهم الصلاة فمن تركها فقد كفر))([22]) .
عهد و پيمانى كه بين ما مسلمانان و كافران است أداى نماز مىباشد، و كسيكه نماز را ترك كند كافر شمرده مىشود .
بلى كسيكه از نماز خواندن كوتاهى كند در بقيه أركان إسلام بيشتر كوتاهى خواهد كرد، و تمامى ارتباط او به خدا منقطع خواهد شد .
خليفه راشد أبوبكر الصديق t مىفرمايد:
(اعلموا أنَّ أهم أمـركم عنـدي الصـلاة فمن ضيعها فهو لغيرها أضيع، واعلموا أنَّ لله عملاً في الليل لا يقبله في النهار، وعملاً في النهار لا يقبله فى الليل)([23]) .
بدانيد كه مهمترين أمور شما نزد من نماز است، و كسيكه نماز را ضايع كرده آنرا بجا نياورد، كارهاى ديگر را بطريق اولى انجام نخواهد داد، و بدانيد كه براى خداوند اعمالى در شب است كه انجام آن را در روز قبول نمىكند، و اعمالى در روز است كه انجام آن را در شب قبول نمىكند .
و در شرح و تفسير اين حكمت آمده كه آن أعمال نماز است .
پس كسيكه به نماز اهانت كرده و تكبر ورزد، مانند اينكه به دين مبين إسلام اهانت ورزيده و نصيب او از إسلام بقدر نصيب او از أداى نماز مىباشد، و شوق و ميل او به إسلام به اندازه شوق و ميل او در أداى نماز مىباشد، پس بر حذر باش كه خدا را ملاقات كنى و ارزشى از دين مبين إسـلام در قلب تو نباشـد، زيرا ارزش إسلام در قلب تو به اندازهء ارزشى است كه نماز در زندگى و قلب تو دارد .
نماز اولين فرضها و واجبات ديـن مبين إسـلام بعد از شهادتين است:
گواهى دادن كه خدائى بحق جز خداى يكتا نيست، و گواهى دادن به اينكه محمد e رسول و فرستاده خداست .
رسول الله e در مكه سيزده سال مردم را به يكتا پرستى و توحيـد دعـوت فرمود، و از بت پرستى و شرك به خدا نهى كرد، و وقتى مسلمانان در روح و جان ايشان عقيده توحيد و يكتا پرستى مستقر و محكم و ثابت گرديد، و إيمان كامل به خدا و رسول خدا e آوردند، خداوند نماز پنجگانه را بر مسلمانان فرض نمود، و رسول اكرم e سه سال قبل از هجرت به مدينه آنرا در مكه أدا مىكردند .
و چون نماز امتياز و شأن و ويژگى خاص و مهمى در بين سائر عبادات داشت خداوند آنرا بدون واسطه و ميانجى در شب إسراء و معراج با مخاطب قرار دادن مستقيم رسول الله e بر او و امتش فرض گرداند .
و به اينخاطر بود كه رسول الله e وقتى أمر مهم و يا حادثه اى رخ مىداد مانند خسوف([24]) ماه و كسوف([25]) آفتاب بلا فاصله به اداى نماز بر مىخواستند، تا اينكه رحمت خداوندى شامل حال آنها شده و مشكل آنها حل شود، پس ما بايد به رسول الله e اقتداء و تأسى كنيم و آن عمل را انجام دهيم .
نماز جماعت بر مردان در حال سفر و حضر (مقيم بودن)، داشتن امنيت، و در حال ترس و خطر، در همهء اين حالتها واجب عينى است .
باريتعالى مىفرمايد: )وإذا كنت فيهم فأقمت لهم الصلاة فلتقم طائفة منهم معك وليأخذوا حذرهم وأسلحتهم فإذا سجدوا فليكونوا من ورائكم ولتأت طائفة أخرى لم يصلوا فليصلوا معك وليأخذوا حذرهم وأسلحتهم(([26]) .
[و هرگاه در ميان جماعت حاضر بودى يا رسول الله و شما ترس دشمن داشتيد، و نماز را براى جماعت بپا داشتى، بايد گروهى پشت سر تو به نماز بايستند، و گروهى به دنبال ايستند، و آن گروهى كه پشت سر تو هستند سلاح خود را بگيرند با خود، وقتى كه اينان به سجود رفتند و مشغول نماز بودند، آن طائفه ديگر از پشت شما پاسبانى شما كنند، و اين طائفه كه پشت سر تو هستند بروند براى پاس زدن، و آن گروه كه پاس مىزدند بيايند و با تو نماز بخوانند، و پرهيز و احتياط از دست ندهيد، و سلاح با خود بگيريد تا آنكه از نماز فارغ شويد] .
و در اينجا خداوند به پيامبر e امر مىكند، و امر به رسول الله e بمعنى امر به او و به أمت اوست، اگر آن امر دلالت خصوصيت به رسول الله e نداشته باشد، پس اين آيه دليل بر واجب بودن نماز جماعت است، و اجازه ترك نماز جماعت در حال جنگ هم به ايشان نداد .
باريتعالى مىفرمايد: )وأقيموا الصلاة وآتوا الزكاة واركعوا مع الراكعين(([27]) .
[نماز را بر پا بداريد، و زكات را بدهيد، و نماز خود را با نمازگزاران انجام دهيد] .
و اين آيه بر واجب بودن نماز جماعت دلالت مىكند، و اگر مقصود فقـط اقامت نماز بـود در آخر آيه ذكر: )واركعوا مع الراكعين( نمىآمد زيرا در أول آيه امر به إقامت نماز شده بود .
از أبى هـريره t روايت است كه رسول الله e فرمودند:
((والذي نفسي بيده لقد هممت أن آمر بحطب يحتطب ثم آمر بالصلاة فيؤذّن لها ثم آمر رجلاً فيؤم الناس ثم أخالف إلى رجال فأحرق عليهم بيوتهم))([28]) .
بخدائيكه جان من در دست اوست تصميم گرفتم هيزم جمع كرده، سپس دستور دهم تا اينكه أذان بگويند، سپس مردى را به إمامت واگذارم و بطرف مردانى روم كه به جماعت حاضر نشده اند، و خانه هايشان را بر آنان آتش زنم .
و از أبى هريره t روايت است : ((أتى النبي e رجل أعمى فقال: يا رسـول الله ليس لي قائد يقودني إلى المسجد، فسأل رسول الله e أن يرخِّص له في بيته، فرخَّص له، فلمّا ولّى دعاه فقال له: هل تسمع النداء؟ قال: نعم، قال: فأجب))([29]) .
مرد نابينائى نزد رسول الله e آمد و گفت: كسى ندارم كه مرا به مسجد برساند و از آنحضرت إجازه خواست تا در خانه اش نماز بخواند، آنحضرت به او إجازه داد و وقتى آن مرد از آنجا دور شد و رفت او را صدا كرد و فرمود: آيا أذان را مىشنوى؟ جواب داد بلى، فـرمود: پس جواب أذان را بده، يعنى نماز را با جماعت أدا كن .
و أحاديث خيلى زيادى در وجوب نماز جماعت در مسجد وارد شده كه ما به اين چند حديث اكتفا مىكنيم .
از أميرالمؤمنين عمر بن الخطاب t روايت است كه گفت: (ما بال أقوام يتخلفون، يتخلَّف بتخلّفهم آخرون، والله لقد هممت أن أرسل إليهم فيجأ في أعناقهم ثم يُقال: اشهدوا الصلاة)([30]) .
چرا و براى چه افرادى از حضور جماعت تخلف مىكنند، و به خاطر تخلف آنان، ديگران نيز تخلف مىكنند، بخدا سوگند كه تصميم گرفتم بر آنان مردانى بفرستم تا به گردنشان بزنند وبه آنها بگويند: به نماز جماعت حاضر شويد .
و همچنين براى أمراء و فرمانداران شهرها نوشت: (إنَّ أهم أمركم عندي الصلاة فمن حفظها فقد حفظ دينه، ومن ضيّعها فهو لما سواها أضيع، ومن المحافظة عليها أداؤها جماعة فى المسجد، وفي رواية: ولا حظ في الإسلام لمن ترك الصلاة)([31]) .
مهمترين أمور شما نزد من نماز است، پس كسيكه آنرا حفظ كند دين خود را حفظ كرده، و كسيكه آنرا ضايع كند، ضايع كردن چيزهاى ديگر براى او آسانتر است، و از محافظت كردن آن اينست كه نماز با جماعت و در مسجد خوانده شود ودر روايتى: وهيچ بهره و نصيب وخوشبختي در إسلام نيست، براى كسيكه نماز را ترك كند .
أبوهريره t مىگويد:
(لأن يمتلئ أذن ابن آدم رصاصاً مذاباً خيرٌ له من أن يسمع المنادي ثم لا يجبه)([32]) .
اگر گوش بنى آدم پر از سرب ذوب شده گردد بهتر است از اينكه صداى مؤذن را بشنود ولى آن را إجابت نكند .
از عبدالله بن عباس رضى الله عنهما سؤال شد:
مردى است كه شب را به عبادت و نماز مىگذراند، و روز را به روزه، ولى نماز جماعت و جمعه حاضر نمىشود .
جواب داد: او در جهنم خواهد بود، و بار ديگر بعد از يكماه از او همين سؤال شد، بار ديگر همان جواب را داد) .
عبدالله بن مسعود و أبو موسى الأشعرى رضى الله عنهما مىگويند: (من سمع المنادي ثم لم يجبه من غير عذر فلا صلاة له)([33]) .
كسيكه أذان را بشنود ولى جواب آنرا ندهد و به نماز جماعت نرود در حاليكه هيچ عذرى ندارد نماز او صحيح نيست .
على بن أبي طالب رضى الله عنهما مىگويد:
(من سمع النداء فلم يأته لم تجاوز صلاته رأسه إلاَّ بالغذر)([34]) .
كسيكه أذان را بشنود ولى به مسجد نيايد، نماز او از سرش بالاتر نمىرود، يعنى نماز او قبول نمىشود مگر اينكه عذر داشته باشد .
على بن أبي طالب t مىگويد: (لا صلاة لجار المسجد إلاَّ في المسجد، فيقل له: يا أمير المؤمنيـن من جار المسجد؟ قال: من سمع النداء)([35]) .
همسايه مسجد نماز او صحيح نيست مگر در مسجد است، گفته شد: اى أمير المؤمنين همسايه مسجد چه كسى است؟ فرمود: كسى كه أذان را بشنود همسايه مسجد است .
عطاء بن أبى رباح و أبو ثور رحمة الله عليهم مىگويند: (حضور نماز جماعت فرض است)([36]) .
إمام شافعى رحمة الله عليه مىگويد:
(فلا أرخص لمن قدر على صلاة الجماعة في ترك إتيانها إلاَّ من عذر)([37]) .
كسيكه مىتواند به نماز جماعت حاضر شود إجازه تخلف از نماز جماعت به او نمىدهم، مگر اينكه عذر داشته باشد .
إمام خطابى رحمة الله عليه گويد:
(حضور نماز جماعت در مساجد واجب است، زيرا اگر سنت بود عبدالله بن أم مكتوم كه نابينا بود أولى تر بود كه از آن تخلف كند، و همچنين براى كسانيكه ضعيف و نابينا هستند مانند او واجب است) .
عطاء بن أبي رباح گويد:
(فليس لأحد من خلق الله في الحضر والقرية رخصة في أن يدع الصلاة)([38]) .
رخصتى براى هيچ كس از بشر نيست، چه كسى كه مقيم باشد، و چه كسى كه در قريه (مسافر) باشد از نماز جماعت تخلف كند .
إمام الأوزاعى رحمة الله عليه گويد:
(هيـچ گناهى بعد از شرك به خـدا بزرگتر از تأخير نماز از وقت خود، و كشتن مؤمنى بغير حق نيست) .
هيچ شكى نيست كه دين مبين إسلام دينى است كه مردم را به تضامن، و پيوستگى، و تآلف، و محبت، و ترابط، و أخوت و برادرى با هم، دعوت مىكند .
پس خداوند متعال براى زنده كردن چنين چيزها و تقويت آن بعضى از عبادتها را بر بندگان خود فرض و واجب فرموده كه از جمله اين عبادتها نماز جماعت مىباشد، و آنهم در هر شبانه روز پنج بار با برادران مسلمان خود در مسجد كنار هم و پشت سر هم ايستاده و با خداى خود ذكر و مناجات مىكنند و در مسجد با همديگر ملاقات كرده، روابط برادرانه را محكمتر و استوار مىسازند، در اينجاست كه برادران مسلمان احساس همدردى مىكنند، و مىدانند كه هدف آنان يكى است و آنهم رضا و خوشنودى باريتعالى است .
و در برابر خدا با خشوع و خضوع كامل ايستاده و با او مناجات مىكنند، و هيچ فرقى بين فقير و ثروتمند، و أمير و مأمور، و جاهل و نادان، و دانشمند نخواهد بود، بلكه همگى در يك صف ايستاده اند .
اين باعث مىشود كه برادران مسلمان با هم ألفت و مودت بگيرند و از حال مادى و معنوى همديگر با خبر شوند، و باعث رفع بسيارى از مشكلات نيز خواهد بود، و اين اجتماع است كه باعث سربلندى و عزت إسلام در جامعه بشرى خواهد بود .
باريتعالى مسلمانان را خطاب مىفرمايد:
)يا أيها الذين آمنوا اركعوا واسجدوا واعبدوا ربكم وافعلوا الخير لعلكم تفلحون وجاهدوا في الله حق جهاده هو اجتباكم وما جعل عليكم في الدين من حرج ملة أبيكم إبراهيم هو سمّاكم المسلمين من قبل وفي هذا ليكون الرسول شهيداً عليكم وتكونوا شهداء على الناس فأقيموا الصلاة وآتوا الزكاة واعتصموا بالله هو مولاكم فنعم المولى ونعم النصير(([39]) .
[اى مردميكه إيمان آورده ايد به نماز ايستيد و براى خداى يكتا ركوع و سجود بجا آوريد، و پروردگارتان خداى يكتا را ـ نه غير او را ـ عبادت كنيد، و كارهاى خير انجام دهيد تا رستگار شويد، و در راه خدا جهاد كنيد آنچنانكه شايسته جهاد در راه او است ـ جهاد با دشمنان خدا، جهاد به نفس و هوى، جهاد با شر و فساد ـ براى اينكه خداى متعال شما مسلمانان را براى اين مسئوليت بزرگ برگزيد ـ و دينى به شما سپرد كه موافق فطرت و سرشت آدمى است، و از همه طرف رحمت خدا با آن همراه است، و در آن هيچ نوع سختى فوق طاقت نيست ـ دين پدرتان إبراهيم است ـ دين توحيد و يكتا پرستى است كه از عهد إبراهيم u تا خاتم الأنبياء بهم متصل است، خداى يكتا، شما أمت محمد e را مسلمان ناميد تا دل و روى را بخدا تسليم كنيد، كه أمت مسلمان بر يك راه راست است، اين أمانت عظيم كه بشما سپرده شد تا پيغمبر خدا محمد e گواه بر اين أمت باشد، و راه سلوك أمت را تعيين فرمايد، و شما أمت محمد بر همه مردم گواه باشيد، راه راست و سلوك صحيح را براى جهانيان تعيين كنيد ـ شما أمت محمد قيّم و سرپرست و راهنـماى جهانيان هستيد، ـ و نماز بپا داريد، و زكات را بدهيد، و اعتصام و اعتماد بر خداى يكتا داشته باشيد، تا او تعالى دوست و يارى دهنده شما باشد، كه خداى متعال چه دوست خوب، و چه يارى دهنده خوبى است، سبحانه و تعالى] .
نماز جماعـت در إسـلام براى از بين بردن فاصله هاى طبقاتى در جامعه مىباشد، چه از نظر نـژاد پرستى و قوميت، و چـه از نظر سياه و سرخ بودن .
همچنين اجتماع مسلمانان در مسجد براى نماز جماعت باعث مىشود خداوند بركات و رحمات خود را بر آنان نازل فرمايد .
نماز جماعت مزيّت مهمى در جامعه إسلامى دارد، و نبايد در أداى آن تهاون و تساهل و كسالت ورزيد، و چنانكه از أحاديث زير واضح است عدم حضور جماعت باعث عدم قبول نماز او مىشود، و معلوم است كسيكه نماز او كامل نيست به بقيه أعمال و كردار او نگاه نمىشود .
عبدالله بن عباس رضى الله عنهما روايت مىكند كه رسول الله e فرمودند:
((مـن سمع المنادى فلم يمنعه مـن اتباعه عذر ـ قالوا: وما العذر؟ ـ قال خوف أو مرض لم تقبل منه الصلاة التي صلّى))([40]) .
كسيكه أذان را شنيد و در إجابت كردن آن عذرى او را منع نكرد، گفتند عذر مانند چه؟ فرمود: مانند ترس از دشمن، و يا مرض ؛ نماز او قبول نمىشود .
يعنى نمازى كه در خانه مىخواند از او قبول نمىشود .
همچنين در حديث ديگرى روايت مىكند كه آنحضرت e فرمودند:
((من سمع النداء فلم يأته فلا صلاة له إلاَّ من عذر))([41]) .
كسيكه أذان را بشنود ولى به نماز جماعت حضور نيابد نماز از او قبول نمىشود، مگر اينكه عذر داشته باشد .
و از أبى الدرداء t روايت است كه فرمود از رسول اكرم e شنيدم كه مىفرمود:
((ما من ثلاثة في قرية ولا في بدو لا تقام فيهم الصلاة إلاَّ قد استحوذ عليهم الشيطان فعليكم بالجماعة فإنَّما يأكل الذئب من الغنم القاصية))([42]) .
هر سه نفرى كه در قريه و يا باديه نشينى باشند و نماز جماعت را بر پا نكنند، كسانى هستند كه شيطان بر دل آنان سخت إحاطه كرده، پس بر شماست كه به جماعت حاضر شويد، زيرا گرگ هميشه گوسفندى را كه از چوپان دور شده مىخورد .
&مستحب است براى كسيكه از خـانه خارج شده و به نماز جماعت مىرود با وضوء باشد خداوند مىفرمايد:
)إنَّ الله يحب التوابين ويحب المتطهرين(([43]) .
[همانا كه خداوند توبه كاران را دوست مىدارد، و پاكيزكان را دوست مىدارد] .
&وقتى بطرف مسجد مىرود دستهاى خود را به داخل هم گره نزد .
رسول الله e مىفرمايد:
((إذا توضأ أحدكم فأحسن وضوءه، ثم خرج عامداً إلى المسجد فلا يشبكنّ يديه فإنَّه في صلاة))([44]) .
اگر يكى از شما وضوء گرفت و آنرا كامل و تمام كرد سپس بقصد مسجد براى نماز بيرون رفت، بين دو دست خود گره نزند، يعنى داخل هم نكند، زيرا او در حالت اداى نماز مىباشد([45]) .
& مستحب است در حال رفتن به نماز نظيف و پاكيزه بوده خود را شيك كند، زيرا إسلام توصيه مىكند به اينكه مسلمان بايد منظر او زيبا بوده و از منظر زشت و ناپسند و پليد دورى كند و زيور و زينت دادن خود جزئى از آداب نماز مىباشد .
باريتعالى مىفرمايد:
)يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد وكلوا واشربوا ولا تسرفوا إنَّه لا يحب المسرفين(([46]) .
[اى فرزندان آدم در مقام عبادت لباس زينت بپوشيد، از نعمتهاى خدا بخوريد و بياشاميد، و اسراف مكنيد كه خداوند اسراف كنندگان را دوست نمىدارد] .
رسول الله e به مسلمانان اين آداب را آموزش مىدادند، و به آنان توصيه مىفرمودند تا به اين آداب عمل كنند و در هيئت و مظهر خود زيبا باشند .
و آنحضرت e مىفرمايند:
((لا يدخل الجنة مـن كان فى قلبه مثقال ذرّة من كبر فقال رجل: يا رسول الله إنَّ الرجل يحب أن يكون ثوبه حسناً ونعله حسناً، قال: إنَّ الله جميل يحب الجمال الكبر بطر الحق و غمط الناس))([47]) .
كسيكه در قلب او مثقالى از يك انـدك از كبر و غرور باشد وارد بهشت نمىشود، يكى از ياران سؤال كرد: اى پيامبر فردى دوست دارد لباس او خوب و زيبا باشد، و همچنين كفش و پاپوش او زيبا و قشنگ باشد! آنحضرت فرمودند: خداوند زيبا و قشنگ است، و زيبائى و قشنگى را دوست دارد، كبر و غرور ناخشنودى و عدم رضايت از حق و تحقير مردم و ناچيز شمردن مردم است .
پس ظرافت و لطافت و زيبائى، و عـدم اسراف و تكلف در آن، و حسن منظر، از آداب إسلام مىباشد .
& همچنين از آداب رفتن به نماز است كه انسان از تمامى عيبها دور بوده خوش بو و دندانهاى خود را مسواك بزند .
از أبى هريره t روايت است كه رسول الله فرمودند:
((لولا أن أشق على أمتي لأمرتهم بالسواك عند كل صلاة))([48]) .
اگر ترس از اين نبود كه بر أمت من مشقت و سختى وارد شود، به آنها أمر مىكردم تا در نزد هر نماز دندانهاى خود را مسواك بزنند .
و بر إنسان است كه از بوهاى بد و ناپسند خوددارى كرده دورى جويد، زيرا دين مبين إسلام كسانى را كه پياز و سير و يا كرّات و تربچـه بودار خورده اند از دخول به مسجد نهى مىكند تا اينكه فرشتگان و بردران نمازگذار آنها از بوى بد و ناپسند آنان آزار و أذيت نبينند .
از جابر بن عبدالله t روايت است كه رسول الله e فرمودند:
((من أكل ثوماً أو بصلاً فليعتزلنا وليعتزل مسجدنا وليقعد في بيته))([49]) .
كسيكه سير و يا پياز خورده از ما و از مسجد ما كناره گيرى كرده و در خانه اش بنشيند .
و از اين بوهاى بد و ناپسند كشيدن سيگار، و چپق، و غليان است كه بوى بد آن از دهان و لباس آن أشخاص بر مىخيزد، پس از اين كار حرام و بد و ناپسند دورى جوئيد، زيرا فرشتگان و مردم از بوى بد آن اذيت وآزار مىشوند .
& از آداب رفتن به نماز است اينكه اگر اقامه گفته شد بايد فرد آرامش خويش را حفظ نمايد و در رفتن شتاب نكند .
از أبى هريـره t روايت است كه رسول الله e فرمودند:
((إذا أقيمت الصلاة فلا تأتوها تسعون واتوها تمشون وعليكم السكينة فما أدركتم فصلوا وما فاتكم فأتموا))([50]) .
چون نماز اقامه گرديد با شتاب به سوى نماز نرويد، بلكه با آرامش برويد، پس آنچه از نماز دريافتيد بخوانيد، وآنچه از شما فوت شد بعد از سلام تكميل كنيد .
& همچنين از آداب رفتن به مسجد خواندن أوراد و أذكار وارده در سنت پيامبر e مىباشد كه مىتوانيد به كتاب أذكار و أوراد مراجعه كنيد([51]) .
و وقتى به مسجد رسيديد پاى راست خود را جلو كرده اين دعا را بخوانيد:
أولاً: صلوات و درود بر محمد e فرستاده سپس بگوئيد: (اللهم اغفر لي وافتح لي أبواب رحمتك) .
بار الهى گناهان مرا ببخش و درهاى رحمت خود را بر روى من باز فرما .
و وقتى از مسجد خارج مىشويد پاى چپ خود را جلو كرده و صلوات بر محمد e فرستاده بگوئيد: (اللهم اغفر لي وافتح لي أبواب فضلك) .
بار إلهى گناهان مرا ببخش و درهاى فضل و فضيلت خود را بر روى من باز فرما .
و وقتى به مسجد داخل شديد با صداى بلند سلام كرده و قبل از نشستن دو ركعت نماز تحيه مسجد بخوانيد .
رسول الله e مىفرمايد: ((إذا دخل أحدكم المسجد فليركع ركعتين قبل أن يجلس))([52]) .
هنگامى كه يكى از شما داخل مسجد شد دو ركعت نماز قبل از اينكه بنشيند بخواند .
و بعد از آن در صف أول و دست راست إمام اگر امكان پذير بود بدون ايجاد مزاحت براى مردم بنشيند، چنانكه رسول الله e مىفرمايد:
((إنَّ الله وملائكته يصلون على ميامن الصفوف))([53]) .
خداوند و فرشتگان او براى كسانيكه در دست راست إمام هستند طلب مغفرت مىكنند .
سپس به ذكر خدا و تلاوت قرآن مشغول شده تا اينكه وقت أداى نماز برسد .
قبلاً بايستى ذكر كنيم كه نماز جماعت بر چه كسى واجب است:
نماز جماعت بر مردى كه آزاد بوده، برده نباشد، و هيچ عذر شرعى در عدم حضور او به جماعت نداشته باشد واجب است .
أما تعدادى كه جماعت با آنها منعقد مىگردد دو نفر مىباشد، يكى إمـام، و ديگرى مأموم، و هر چه تعداد أشخاص زيادتر شود آن نماز نزد خداوند محبوبتر خواهد بود، رسول الله e مىفرمايد:
((صلاة الرجل مع الرجل أزكى من صلاته وحده، وصلاته مع الرجلين أزكى من صلاته مع الرجل، وما كان أكثر فهو أحب إلى الله))([54]) .
نماز يك فرد با ديگر از نماز او به تنهائى بهتر است، و نماز او با دو نفر از نماز او با يك نفر بهتر است، و هر چه تعداد نمازگذاران بيشتر باشد نزد خداوند آن نماز محبوبتر خواهد بود .
و اگر يكى از جماعتهاى دو نفره بچه و يا زن باشد، جماعت نيز بر پا مىشود، و آنرا جماعت مىگويند .
عبدالله بن عباس رضى الله عنهما روايت مىكند:
((بتُّ عند خالتي ميمونة فقام النبي e يصلي من الليل فقمت أصلي معه فقمت عـن يساره فأخذ برأسي فأقامني عن يمينه))([55]) .
شبى نزد خاله ام ميمونه خوابيدم([56]) و رسول الله e براى خواندن نمـاز تهجد ـ يعنى سنت شب بلند شد ـ من هم بلند شدم تا با او نماز بخوانم، و در دست چپ او ايستادم، آنحضرت سرم را گرفت و مرا به دست راست خود برد در حاليكه او در نماز بودند .
اين حديث دلالت مىكند كه با دو نفر هم جماعت منعقد مىشود .
إمام مسلم رحمة الله عليه در حديث ديگرى روايت مىكند كه ابن عباس رضى الله عنهما گفت: ((فأقامني عن يمينه و أقام المرأة خلفنا))([57]) .
پس مرا به دست راست خود برد، و زن يعنى أم المؤمنين ميمونه را پشت سرمان قرار داد .
از شرحبيل روايت است كه گفت: شنيدم جابر بن عبدالله مىگويد: ((كان رسول الله e يصلي المغرب فجئت فقمت عن يساره فأقامني عن يمينه))([58]) .
شنيدم رسول الله e نماز مغرب را مىخواندند، من آمدم و دست چپ او ايستادم، پس مرا به دست راست خود برد .
اگر فردى داخل مسجد شد و نماز بر پا بود بايد بلا فاصله به إمام اقتداء كند در هر حاليكه إمام بود، حال چه در أول نماز و يا در آخر آن باشد .
أبوهريرة t روايت مىكند كه رسول الله e فرمودند: ((إذا جئتم إلى الصلاة ونحن سجود ؛ فاسجدوا، ولا تعدوها شيئاً، ومن أدرك ركعة فقد أدرك الصلاة))([59]) .
اگر به نماز آمديد و ما را در حال سجـود ديديد شما هم به سجده برويد ولى آنرا ركعتى ندانيد، و كسيكه به يك ركعت از نماز برسد، به نماز جماعت رسيده است .
از إمام چه در تكبيرة الإحـرام و چه در ركوع، و يا رفع از ركوع، و يا سجود، و يا رفع از سجود، و غيره سبقت نگيريد، زيرا اين عمل حرام است و رسول الله e از آن نهى فرموده اند .
از أنس بن مالك t روايت است كه گفت: ((صلى بنا رسول الله e ذات يوم فلما قضى الصلاة أقبل علينا بوجهه فقال: أيها الناس إنّي إمامكم فلا تسبقوني بالركوع، ولا بالسجود، ولا بالقيام، ولا بالانصراف، إنّي أراكم أمامي ومن خلفي))([60]) .
روزى رسول الله e با ما نماز خواند، و وقتى از نماز سلام داد رو به ما كرد و فرمود: اى مردم من إمام شما هستم پس بر من سبقت و پيشى نگيريد، نه در ركوع، و نه در سجود، و نه در بلند شدن از ركوع و سجود، و نه در سلام دادن از نماز، از من سبقت وپيشى نگيريد، من شما را از جلو و پشت سر خود مىبينم .
از أبى هريـره t روايت است كه رسول الله e فرمودند: ((أما يخشى أحدكم إذا رفع رأسه قبل الإمـام أن يجعل الله رأسه رأس حمار أو يجعل صورته صورة حمار))([61]) .
آيا يكى از شما كه قبل از إمام سرش را از سجده بلند مىكند، نمىترسد خداوند سرش را به سر الاغ، و صورت و جسم او را به صورت و جسم الاغ تبديل كند؟
و از أبى هريره t روايت است كه رسول الله e فرمودند: ((إنّما جعل الإمام ليأتم به فإذا كبّر فكبروا، وإذا ركع فاركعوا، وإذا قال سمع الله لمن حمده، فقولوا: ربنا ولك الحمد، وإذا سجد فاسجدوا، وإذا صلى جالساً، فصلوا جلوساً أجمعون))([62]) .
إمام براى اين است تا از او پيروى و متابعت شود، پس وقتى تكبيرة الإحـرام گفت شما نيز بعد از او تكبيرة الإحرام بگوئيد، و اگر به ركوع رفت شما نيز بعد از او به ركوع برويد، و اگر بعد از بلند شدن از ركوع گفت سمع الله لمن حمده شما: ربنا ولك الحمد بگوئيد، و اگر به سجده رفت، شما نيز به سجده برويد، و اگر نماز را در حال نشستن خـوانـد شما نيز همگى يتان نماز را در حال نشستن بخوانيد .
& شدت وزش بـاد، و باريدن باران، و سرماى خيلى سرد، و شدت گرماى ظهر .
& مريـض بـودن، و اينكه اگر بـه جماعت حاضر شد به او مشقت وارد مىشود .
& ترس از دشمن، مانند ترس از مال و جان و ناموس خود .
& فشار آوردن إدرار و مدفوع .
از عائشة رضى الله عنها روايت است كه گفت شنيدم رسول الله e مىفرمايند: ((لا صلاة بحضرة الطعام ولا هو يدافعه الأخبثان))([63]) .
با حاضر شدن خوراك بر سفره نماز نيست، و همچنين اگر بر فردى إدرار و يا مدفوع فشار آورد نماز جماعت ساقط مىشود .
& خـوردن چيز بد بو مانند پياز و سير، و دليل آن قبلاً ذكر كرديم .
& خواب بودن، و همچنين لخت و برهنه بودن، و غير از اينها .
نماز جماعت فضيلتهاى بسيار زيادى دارد .
عبدالله بن عمر رضى الله عنهما روايت مىكند كه رسول الله e فرمودند: ((صلاة الجماعة أفضل من صلاة الفرد بسبع وعشرين درجة))([64]) .
نماز جماعت بر نماز فرد و تنهائى به بيست و هفت درجه فضيلت و برترى دارد .
پس چه بهتر از اينكه إنسان مؤمن هميشه با جماعت، و در مسجد نماز بخواند تا اين فضيلت را كسب نمايد .
إنسان هر گامى كه براى رفتن به مسجد بر مىدارد خداوند براى او أجر و پاداش مىنويسد .
أبوهريره t روايت مىكند كه رسول الله e فرمودند: ((صلاة الرجل في جماعة تضعف على صـلاته في بيته وفي سوقه خمساً وعشرين ضعفاً ذلك ؛ أنَّه إذا توضأ فأحسن الوضوء ثم خرج إلى المسجد لا يخرجه إلاَّ الصلاة لم يخط خطوة إلاَّ رفعت له بها درجة وحطت عنه بها خطيئة، فإذا صلى لم تزل الملائكة تصلي عليه ما دام في مصلاه ما لم يحدث، تقول: اللهم صل عليه، اللهم ارحمه، ولا يزال في صلاة ما انتظر الصلاة))([65]) .
نماز فرد در جماعت بيست و پنج برابر نماز در خانه و بازار به أجر و پاداش او از إضافه مىشود، زيرا اگر بطور كامل وضوء گرفت سپس بسوى مسجد خارج شد، و خروج او فقط براى أداى نماز در مسجد بود، هر گامى كه بر مىدارد به أجر و پاداش و ثواب او يك درجه إضافه، و از گناه او يك سيئه كاسته مىشود، و وقتى نماز را خواند همچنان فرشتگان بر او درود مىفرستند تا وقتى در جاى نمازش مىباشد، اگر وضوى خود را باطل نكند، و فرشتگان مىگويند: بار إلهى بر او درود بفرست، بار إلهى او را رحمت كن، و او در حالت نماز است تا هنگامى كه منتظر نماز بعدى است .
وقتى إنسان در جماعت نماز مىخواند از رياكارى و نفاق و دو روئى إيمن و پاك خواهد بود .
از عبدالله بن مسعود t روايت است كه مىگويد: ((من سرّه أن يلقى الله غداً مسلماً فليحافظ على هؤلاء الصلوات حيث ينادى بهنّ، فإنَّ الله شرع لنبيكم e سنن الهدى، وإنَّهنَّ من سنن الهدى، ولو أنَّكم صليتم في بيوتكم كما يصلي هذا المتخلف في بيته، لتركتم سنة نبيكم، ولو تركتم سنة نبيكم لضللتم، وما من رجل يتطهر فيحسن الطهور ثم يعمد إلى مسجد من هذه المساجد إلاَّ كتب الله له بكل خطوة يخطوها حسنة، ويرفعه بها درجة، ويحط عنه بها سيئة، ولقد رأيتنا وما يتخلف عنها إلاَّ منافق معلوم النفاق، ولقد كان الرجل يؤتى به يهادى بين الرجلين حتى يقام فى الصف))([66]) .
كسيكه مىخواهد خداوند را ملاقات كند در حاليكه مسلمان است، پس بر اين نمازها كه براى آن أذان گفته مىشود محافظت كند، زيرا خداوند براى پيامبر شما سنتهائى كه مردم را به راه مستقيم هدايت كند تشريع و قانون گذارى كرده، و اين نمازها جزو اين سنتهاست، و اگر نمازها را در خانه هايتان خوانديد، همچنانكه اين متخلف از نماز در خانه اش مىخواند، سنت پيامبرتان را ترك كرده ايد، و اگر سنت پيامبرتان را ترك كنيد گمراه خواهيد شد، و مردى كه وضوء را بطور كامل گرفته سپس به طرف مسجدى از اين مساجد بحركت آيد، خداوند براى هر گامى كه بر مىدارد يك نيكى نوشته، و درجه اى او ثواب و أجر به او إضافه كرده، و گناهى از گناهان او كاسته مىكند، و در زمان پيامبر e هيچكس از نماز جماعت تخلف نمىكرد مگر منافقى كه نفاق او ظاهر و آشكار بود، و در آن زمان دو طرف مرد مريض را مىگرفتند تا او را در صف نماز قرار دهند و با جماعت نماز بخواند .
از أبى هريـره t روايت است كه رسول الله e فرمودند: ((من غدا إلى المسجد أو راح أعد الله له نزله من الجنة كلّما غدا أو راح))([67]) .
كسيكه صبح و شام بـراى نماز جماعت به طرف مسجد مىرود، هر اندازه به مسجد رود خداوند براى او در بهشت مهمانى فراهم مىكند .
از بريدة t روايت است كه رسول الله e فرمودند: ((بشّر المشائين في الظلم إلى المساجد بالنور التامّ يوم القيامة))([68]) .
به كسانى كه در تاريكى شبها به مساجد مىروند بشارت بده كه در قيامت از نورى كامل برخوردار خواهند شد .
از عثمان بن عفان t روايت است كه گفت شنيدم رسول الله e مىفرمايد: ((من صلّى العشاء في جماعة فكأنّما قام نصف الليل، ومن صلّى الصبح في جماعة فكأنّما صلّى الليل كلّه))([69]) .
كسيكه نماز عشاء را با جماعت بخواند، مانند اينكه نصفى از شب را در نماز گذرانده، و كسيكه نماز صبح را نيز با جماعت بخواند، مانند اينكه تمامى شب را در نماز گذرانده است .
و أبوهريـره t روايت مىكند كه رسول الله e فرمودند: ((لو يعلمون ما في العتمة والصبح لأتوهما ولو حبواً))([70]) .
اگر مردم مىدانستند چـه ثواب و پاداشى در نماز عشاء و نماز صبح است به مسجد مىآمدند اگر چه بطور خزيدن باشد .
و در حديث ديگر روايت مىكند كه آنحضرت e فرمودند: ((ليس صلاة أثقل على المنافقين من صـلاة الفجر والعشاء ولو يعلمون ما فيهما لأتوهما ولو حبواً))([71]) .
هيچ نمازى بر منافقين مانند نماز صبح و عشاء سخت نيست و اگر مىدانستند چه أجـر و ثوابى در آن دو است به نماز حاضر مىشدند اگر چه بطور خزيدن باشد .
أبو موسى الأشعرى t روايت مىكند كه رسول الله e فرمودند: ((من صلّى البردين دخل الجنّة))([72]) كسيكه نماز صبح و نماز عصر را با جماعت بخواند داخل بهشت مىشود .
إمام الخطابى گويد: (بَرْدَيْن) ناميده شده است، زيرا در دو طرف روز ـ يعنى أول و آخر آن ـ وقتى هوا خوب مىشود و گرمى آن از بين مىرود خوانده مىشود .
أبوزهير عمّار بن رؤيبة t روايت مىكند كه گفت شنيدم رسول الله e مىفرمايند:
((لن يلج النار أحد صلّى قبل طلوع الشمس وقبل غروبها ـ يعني الفجر والعصر ـ))([73]) .
كسيكه قبل از طلوع آفتاب (نماز صبح) و قبل از غروب آفتاب (يعنى نماز عصر) را بخواند داخل جهنم نمىشود .
جندب بن عبدالله بن سفيان t روايت مىكند كه رسول الله e مىفرمايد: ((من صلى الصبح فهو في ذمـة الله فلا يطلبنكم الله من ذمته بشيء فيدركه فيكبه في نار جهنم))([74]) .
كسيكه نماز صبح را در جماعت بخواند در حفظ و أمان خداست، پس اى بنى آدم كارى مكن كه خداوند تو را بازخواست كند و در حفظ و أمان او نباشى، و به اينخاطر تو را به جهنم داخل كند .
أبوهريره t روايت مىكند كه رسول الله e فرمودند: ((يتعاقبون فيكم ملائكة بالليل وملائكة بالنهار ويجتمعون في صـلاة الصبح والعصر ثم يعرج الذين باتوا فيكم فيسألهم ربهم وهو أعلم بهم كيف تركتم عبادى فيقولون تركناهم وهم يصلون وأتيناهم وهم يصلون))([75]) .
فرشتگانى پى در پى بر شما وارد مىشوند، گروهى شب مىآيند و گروهى روز مىآيند، و اينها صبح و عصر با هم يك جا جمع مىشوند، سپس آنانيكه شب را با شما گذرانده اند به طرف آسمان بالا مىروند، خداوند در حاليكه حال انسانها را از فرشتگان بهتر مىداند از آنها سؤال مىكند: چگونه و در چه حالى بندگانم را ترك كرديد؟ آنها مىگويند: آنها را ترك كرديم در حاليكه نماز مىخواندند، و به آنان وارد شديم در حالى كه نماز مىخواندند .
جرير بن عبدالله البجلى t روايت مىكند شب چهاردهمى بود كه نزد رسول الله e نشسته بوديم و آنحضرت به ماه نگاهى كرد و فرمود: ((إنَّكم سترون ربكم كما ترون هذا القمر لا تضامون في رؤيته فإن استطعتم أن لا تغلبوا على صلاة قبل طلوع الشمس وقبل غروبها فافعلوا))([76]) .
همانا همه شما ـ يعنى مؤمنان ـ خدا را خواهيد ديد، همچنانكه همه شما اين ماه شب چهاردهم را مىبيند و در ديدن آن هيچ مزاحمت و مانعى براى شما ايجاد نمىشود، پس اگر توانستيد كه بر شما نمازى قبل از طلوع آفتاب ـ يعنى نماز صبح ـ و نمازى قبل از غروب آفتاب ـ يعنى نماز عصر ـ غلبه نكند اين كار را بكنيد([77]) .
از بريده t روايت است كه رسول الله e فرمودند: ((من ترك صلاة العصر فقد حبط عمله))([78]) .
كسيكه نماز عصر را عمداً ترك كند تمام أعمال و كردار او باطل مىشود .
والله ولى التوفيق وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمين .
وصلى الله وسلم على نبينا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين .
([1]) سوره أعراف آيه 31 .
([2]) سوره الجن آيه 18 .
([3]) سوره التويه آيه 108 .
([4]) براى آگاهى بيشتر و بهتر به قصه مسجد ضرار به تفاسير معتبره مانند تفسير ابن كثير و تفسير ابن جرير طبري و غيره مراجعه كنيد .
([5]) سوره النساء آيه 103 .
([6]) متفق عليه .
([7]) سوره الحج آيه 32 .
([8]) متفق عليه .
([9]) سوره طه آيه 14 .
([10]) سوره الشعراء آيه 88 ـ 89 .
([11]) رواه مسلم حديث رقم 654، 1/453 .
([12]) متفق عليه .
([13]) متفق عليه .
([14]) سوره النساء آيه 103 .
([15]) سوره ابراهيم آيه 40 .
([16]) سوره مريم آيه 55 .
([17]) سوره طه آيه 14 .
([18]) سوره آل عمران آيه 43 .
([19]) سوره مريم آيه 31 .
([20]) سوره البقره آيه 83 .
([21]) سوره طه آيه 132 .
([22]) أخرجه أحمد في المسند 5/346، والترمذي 5/13 ـ 14، حديث 2621، والنسائي في السنن 1/231 ـ 232، وابن ماجه في السنن حديث 1079، وصحيح سنن ابن ماجه 1/177، حديث 884، وابن حبان في صحيحه، والحاكم وصححه ووافقه الذهبي 1/6 ـ 7 .
([23]) مجموع فتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية 22/40 .
([24]) خسوف: گرفتن ماه، يا از نظر پنهان شدن ماه در شبهائى كه بايد ماه ديده شود، در فارسى: ماه گرفتگى، و ماه گرفت هم مىگويند . (فرهنگ عميد) .
([25]) كسوف: گرفته شدن آفتاب، تاريك شدن قرص خورشيد . (فرهنگ عميد) .
([26]) سوره النساء آيه 102 .
([27]) سوره البقره آيه 43 .
([28]) متفق عليه .
([29]) متفق عليه .
([30]) كنـز العمال ـ كتاب الصلاة من قسم الأفعال ـ الباب الخامس في الجماعة وفضلها وأحكامها ـ فصل في فضلها ـ رقم الرواية 22795 ـ 8/252 .
([31]) مراجعه شود به كتاب: الصلاة وحكم تاركها لابن القيم الجوزية ص 403 ـ 404، وكتاب: مجموعة رسائل في الصلاة ص 148 .
([32]) مصنف ابن أبي شيبة، كتاب الصلوات، من قال إذا سمع المنادي فليجب 1/345، والأوسط في السنن والإجماع والاختلاف لابن المنذر، كتاب الإمامة، ذكر تخوف النفاق على تارك شهود العشاء والصبح جماعة، رقم الرواية 1905، 4/137، والمحلى لابن حزم 4/274 .
([33]) مصنف ابن أبي شيبة 1/345، والأوسط لابن المنذر 4/136 رقم الرواية 1902، والمحلى لابن حزم 4/274 .
([34]) مصنف ابن أبي شيبة 1/345، والأوسط لابن المنذر 4/136 رقم الرواية 1901 .
([35]) عبدالرزاق في المصنف رقم الحديث 1915 ـ 1/497 ـ 498 ومصنف ابن أبي شيبة 1/345، والأوسط لابن المنذر 4/137 رقم الرواية 1907، والمحلى لابن حزم 4/274 ـ 275 .
([36]) الأوسط لابن المنذر 4/138، والمغني لابن قدامه 3/5، تفسير القرطبي 1/439، فقه الإمام أبي ثور لسعدي حسين علي جبر ص 221 .
([37]) كتاب الأم للشافعي 1/154 .
([38]) الأوسط في السنن والإجماع والاختلاف لابن المنذر 4/137 .
([39]) سوره الحج آيه 77 ـ 78 .
([40]) رواه أبوداود 1/373 حديث رقم 551، وصحيح سنن أي داود 1/164، وابن ماجه حديث 793 ـ 1/260، وصحيح سنن ابن ماجه حديث 645، 1/132، والدارقطني في السنن 1/420، والحاكم في المستدرك 1/246، وغيرهم .
([41]) رواه ابن ماجه حديث رقم 793، صحيح سنن ابن ماجه 1/132، ابن المنذر في الأوسط حديث رقم 1898 ـ 4/135، وابن حبان في (الإحسان) حديث رقم 2064 ـ 5/415، والحاكم وصححه 1/245، وإرواء الغليل 2/337 وغيرهم .
([42]) رواه أحمد في المسند 5/196، وأبو داود حديث رقم 543، وصحيح سنن أبي داود حديث 547 ـ 1/162، (عون المعبود) 2/251، والنسائي في السنن 2/106 ـ 107، وصحيح سنن النسائي حديث 8461/281، وصحي ابن خزيمة حديث 1486، 2/371، والحاكم في المستدرك 1/245، وغيرهم .
([43]) سوره البقره آيه 222 .
([44]) رواه أبوداود 1/38 حديث رقم 562 (عون المعبود) 2/268 ـ 269، وصحيح سنن أبي داود 1/168 .
([45]) زيرا گره زدن بين دستها از صفات تنبلى و كسالت مىباشد .
([46]) سوره الأعراف آيه 31 .
([47]) رواه مسلم في كتاب الإيمان حديث رقم 91 .
([48]) متفق عليه .
([49]) متفق عليه .
([50]) رواه مسلم في كتاب المساجد 1/420 باب 38 حديث 602 .
([51]) مانند كتاب الأذكار إمام نووي، وحصن المسلم، وغير از اينها .
([52]) متفق عليه .
([53]) رواه أحمد وأبوداود حديث 676، 2/372، وصحيح سنن أبي داود 1/199، وانظر فتح الباري 2/213، سنن الكبرى للبيهقي 3/103، والترغيب والترهيب 1/320، وغيرهم .
([54]) رواه أبو داود صحيح سنن أبي داود حديث 554، 1/165 وصحيح نسنن النسائي حديث 842، والحاكم وصححه 3/269 .
([55]) متفق عليه .
([56]) ميمونه يكى از أمهات المؤمنين و همسر رسول اكرم e مىباشد .
([57]) متفق عليه .
([58]) رواه ابن ماجـه 1/175، صحيح سنن ابن ماجه حديث 794، 1/160.
([59]) رواه أبوداود 1/553، صحيح سنن أبي داود حديث 893، 1/252، والدارقطني في السنن 1/347، والبيهقي في الكبرى 2/89، والحاكم في المستدرك 1/216 .
([60]) رواه مسلم في كتاب الصلاة باب 25 تحريم سبق الإمام بالركوع أو السجود ونحوه حديث رقم 112 (426) .
([61]) متفق عليه .
([62]) متفق عليه .
([63]) رواه مسلم في كتاب المساجد باب 16 حديث رقم 67 (560)، وانظر شرح السنة للبغوي 3/359 .
([64]) متفق عليه .
([65]) متفق عليه .
([66]) رواه أحمد 1/415، 419، ومسلم كتاب حديث 256 (654) 1/453، وأبو داود، صحيح سنن أبي داود حديث 550، 1/163 ـ 164، وصحيح سنن النسائي حديث 848، 1/281 .
([67]) متفق عليه .
([68]) رواه أبوداود حديث 561، وصحيح سنن أبي داود 1/168، وابن ماجه 1/140، صحيح سنن ابن ماجه حديث 633، 1/130، الترغيب والترهيب 1/212، والترمذي حديث 223، 1/435 .
([69]) رواه أحمد في المسند حديث 409، 1/468 الموسوعة الحديثية، ومسلم حديث 260 (656)، 1/454، والترمذي حديث 221، 1/433 .
([70]) متفق عليه .
([71]) متفق عليه .
([72]) متفق عليه .
([73]) رواه أحمد في المسند 4/136، 261، ومسلم حديث 213 (634)، 1/440، وأبو داود، صحيح سنن أبي داود حديث 427، 1/126 .
([74]) رواه مسلم حديث 213 (634) 1/440 .
([75]) متفق عليه .
([76]) متفق عليه .
([77]) رؤيت و ديدن باريتعالى ديدن حقيقى است كه فقط براى مؤمنان در روز قيامت امكان پذير است، بر خـلاف بعضى از فرقهاى ضاله و گمراه كه در ديدن خداوند در روز قيامت ممانعت مىورزند و مىگويند ديدن حقيقى امكان پذير نيست، أما عقيده أهل سنت و جماعت بر اين است كه ديدن خداوند در روز قيامت فقط براى مؤمنان امكان پذير خواهد بود .
([78]) رواه البخاري حديث 553 و 594، (الفتح 2/31)، صحيح سنن النسائي حديث 473، 1/159، وصحيح سنن ابن ماجه حديث 568، 1/115 .