(1) [پیامبر] چهره در هم کشید و روی برگردانْد
(2) از اینکه آن نابینا [= عبدالله بن اُمّ مَکتوم] نزدش آمد.
(3) و [ای پیامبر،] تو چه میدانی؟ چه بسا او [از گناهانش] پاک شود،
(4) یا پند گیرد و این پند به سودش باشد.
(5) اما آن کس که [از ایمان] بینیازی میورزد
(6) تو به او روی میآوری؛
(7) در حالی که اگر او خود را [از کفر] پاک نسازد، ایرادی بر تو نیست؛
(8) اما کسی که شتابان به سراغ تو میآید
(9) و [از الله] میترسد،
(10) تو از او غافل میشوی [و به دیگران میپردازی].
(11) هرگز چنین نیست؛ بیگمان، این [آیات برای] تذکر و یادآوری است.
(12) پس هر کس که بخواهد، [میتواند] از آن پند گیرد.
(13) در صحیفههای ارجمندی [ثبت] است.
(14) [در جایگاهی] بلندپایه و پاکیزه [از پلیدی]
(15) در دست سفیران [وحی] است
(16) [که] بزرگوار و نیکوکارند.
(17) مرگ بر انسان [کافر، که] چقدر ناسپاس است!
(18) [الله] او را از چه چیز آفریده است؟
(19) او را از نطفۀ [ناچیزی] آفرید، سپس او را موزون ساخت.
(20) سپس راه را برایش آسان نمود.
(21) آنگاه [پس از پایان عمر،] او را میرانْد و در قبر [پنهان] نمود.
(22) سپس هر گاه بخواهد، او را [زنده میکند و] برمیانگیزد.
(23) هرگز چنین نیست [که او میپندارد]. او هنوز آنچه را که [الله] فرمان داده به جای نیاورده است.
(24) انسان باید به غذای خویش [و آفرینشِ آن] بنگرد:
(25) ما آب فراوان [از آسمان] فروریختیم،
(26) سپس زمین را از هم شکافتیم،
(27) آنگاه دانه[های فراون] در آن رویاندیم،
(28) و انگور و سبزی [خوراکی بسیار]،
(29) و زیتون و نخل،
(30) و باغهایی [انبوه و] پردرخت،
(31) و [انواع] میوه و علوفه [پدید آوردیم].
(32) [همۀ اینها] برای بهرهگیری شما و چهارپایانتان است.
(33) هنگامی که [آن] صدای مهیب [قیامت] فرارسد،
(34) روزی که انسان از برادرش میگریزد
(35) و از مادرش و از پدرش
(36) و از زنش و پسرانش [نیز میگریزد]،
(37) در آن روز، هر کس را کاری است که او را به خودش سرگرم میدارد [و از دیگری بازمیدارد].
(38) چهرههایی در آن روز، گشاده و روشن است.
(39) [به خاطر نعمت و رحمتِ الله] خندان [و] شاد است.
(40) و چهرههایی در آن روز، غبارآلود است.
(41) [و] سیاهی [و تاریکی] آنها را پوشانده است.
(42) اینان همان کافرانِ بدکردارند.