(1) در این آیات کریمه شمار زیادی از اوصاف خداوند بزرگ بیان شده است. پس خداوند کمال الوهیّت خویش، و گستردگی توانگریاش، و نیازمندی همۀ آفریدهها به او را، و اینکه همۀ آنچه در آسمانها و زمین است ستایش پروردگارشان را میگویند، بیان کرده و فرموده است: فرمانروایی همه از آن خداوند است، و هیچ آفریدهای از گسترۀ فرمانروایی او بیرون نمیرود؛ پس همۀ ستایش از آن اوست، و به خاطر صفتهای کمالی که دارد و نیز به خاطر چیزهایی که آفریده و احکامی که مقرّر داشته و نعمتهایی که ارزانی کرده است، مورد ستایش است. و قدرت و توانمندیِ او فراگیر است و هیچ موجودی از گسترۀ تواناییاش بیرون نمیرود، و او هر کاری را که بخواهد در انجام آن ناتوان نمیماند.
(2) خداوند میفرماید او بندگان را آفریده است، و برخی از آنهارا مؤمن، و برخی را کافر قرار داده است، پس ایمان آوردن و کفر ورزیدن آنها طبق تقدیر و قضای الهی است، و او این را از آنها خواسته است به این صورت که به آنها قدرت و اراده داده که هر آنچه را از امر و نهی بخواهند انجام دهند. (﴿وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ﴾) و خداوند به آنچه میکنید بیناست.
(3) وقتی آفرینش انسان را که مورد امر و نهی قرار گرفته است بیان کرد، آفرینش دیگر مخلوقات را نیز بیان کرد و فرمود: (﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ﴾) آسمانها و زمین و همۀ آنچه را که در آنهاست آفریده است، و آنها را بسیار خوب آفرینش بخشیده است. (﴿بِٱلۡحَقِّ﴾) با حکمت و با هدف. (﴿وَصَوَّرَكُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَكُمۡ﴾) و شما را شکل و صورت بخشیده است، و خوب شما را صورتگری کرده است، همانطور که خداوند متعال میفرماید: ﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِيٓ أَحۡسَنِ تَقۡوِيمٖ﴾ به راستی که انسان را در بهترین سیما و قوام آفریدیم. پس انسان از همۀ مخلوقات صورتی بهتر و منظرهای زیباتر دارد. (﴿وَإِلَيۡهِ ٱلۡمَصِيرُ﴾) و در روز قیامت بازگشت به سوی خداست. آنگاه شما را بنا بر کفر و ایمانتان سزا و جزا خواهد داد، و از نعمتهایی که به شما ارزانی کرده است خواهد پرسید که آیا سپاس آن را به جای آوردهاید یا نه؟ سپس این را بیان کرد که آگاهی او فراگیر است
(4) و فرمود: (﴿يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾) پنهان و پیدا را در آسمانها و زمین میداند. (﴿وَيَعۡلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعۡلِنُونَۚ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ﴾) و آنچه را که پنهان میدارید و آنچه را که آشکار می سازید میداند، و خداوند به راز دلها آگاه است؛ یعنی به اسرار پاکی که در دلهاست، و نیتهای صالح و خوب و اهداف فاسد و بدی که در دلهاست آگاه است. پس وقتی که خداوند به راز دلها آگاه است، فرد عاقل و با بصیرت باید در حفظ درون خود از اخلاق زشت بکوشد، و تلاش کند درون خود را با اخلاق زیبا مزیّن نماید.
(5) وقتی خداوند برخی از اوصاف کامل و بزرگ خود را بیان کرد که با این صفتها شناخته میشود و پرستش میگردد، و موجب میشوند آدمی در راه جلب رضایت او کوشش نماید و از ناخشنودیهایش پرهیز کند، از آنچه امتهای گذشته کردهاند خبر داد؛ امتهایی که همواره ملّتهای پس از آنان داستانهایشان را بازگو مینمایند. آنها وقتی پیغمبرانشان به همراه حقّ نزدشان آمدند، پیامبران خود را تکذیب کردند و با آنها به مخالفت برخاستند. (﴿فَذَاقُواْ وَبَالَ أَمۡرِهِمۡ﴾) پس آنها عقوبت کارشان را در دنیا چشیدند، و خداوند آنها را در همین دنیا خوار گرداند. (﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾) و آنان در سرای آخرت عذاب دردناکی در پیش دارند.
(6) بنابراین سبب این عقوبت و عذاب را بیان کرد و فرمود: (﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُۥ كَانَت تَّأۡتِيهِمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ﴾) این بدان خاطر بود که پیغمبرانشان آیات روشنی را برایشان آوردند که حق را از باطل جدا میساخت، اما آنان مشمئز شدند و بر پیامبرانشان تکبر ورزیدند، پس گفتند: (﴿أَبَشَرٞ يَهۡدُونَنَا﴾) آیا بشری ما را هدایت میکند؟ یعنی آنان هیچ فضلی بر ما ندارند، و چرا خداوند آنان را به این موضوع اختصاص داده است نه ما را؟ همانگونه که در آیهای دیگر میفرماید: ﴿قَالَتۡ لَهُمۡ رُسُلُهُمۡ إِن نَّحۡنُ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَمُنُّ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ﴾ پیامبرانشان به آنان گفتند ما جز بشری همچون شما نیستیم، ولی خداوند بر هرکس از بندگانش که بخواهد منت مینهد. پس آنها نپذیرفتند که خداوند بر پیغمبرانش منت گذاشته و به آنها لطف نموده است و آنانرا برای هدایت مردم فرستاده است. بنابراین به پرستش درختان و سنگها و امثال آن گرفتار آمدند. (﴿فَكَفَرُواْ وَتَوَلَّواْ﴾) پس آنها به خدا کفر ورزیدند و از اطاعت و فرمانبرداری او روی برگرداندند. (﴿وَّٱسۡتَغۡنَى ٱللَّهُ﴾) و خداوند از آنها بینیاز است و به آنها توجه نمیکند، و گمراه شدن آنان کوچکترین زیانی به خداوند نمیرساند. (﴿وَٱللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٞ﴾) و خداوند بینیاز ستوده است؛ بینیازی مطلق که از همۀ جهات بینیاز است، و در گفتهها و اوصاف خودش ستوده است.
(7) خداوند متعال از عناد کافران، و از پندار باطلشان، و از اینکه ناآگاهانه رستاخیز را تکذیب میکنند بدون اینکه دانش و هدایت و کتاب روشنگری داشته باشند، خبر میدهد. پس خداوند شریفترین انسان را فرمان داد تا به پروردگارش سوگند بخورد که آنها پس از مرگشان زنده خواهند شد، و در مقابل کارهای زشت و پلیدشان و به خاطر تکذیب حقّ مجازات خواهند شد. (﴿وَذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ﴾) و این کار برای خدا آسان است، گرچه این کار برای انسان و مخلوق دشوار و غیرممکن است؛ و اگر همۀ مخلوقات نیرو و قدرتشان را جمع نمایند و بخواهند یک فرد مرده را زنده نمایند، نخواهند توانست. امّا خداوند متعال هرگاه بخواهد کاری را بکند، به آن میگوید: باش و آن میشود. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۖ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخۡرَىٰ فَإِذَا هُمۡ قِيَامٞ يَنظُرُونَ﴾ و در صور دمیده خواهد شد، پس هر کس که در آسمانها و زمین است بیهوش خواهد افتاد، به جز کسی که خدا بخواهد؛ سپس بار دیگر در صور دمیده میشود، ناگهان همه زنده میشوند [و] ایستاده نگاه میکنند.
(8) وقتی خداوند انکار زنده شدن پس از مرگِ منکران قیامت را بیان کرد، و فرمود که این امر باعث شده تا آنها به خدا و آیات او کافر شوند، به چیزی دستور داد که [آدمی را] از هلاکت و بدبختی مصون میدارد، و آن عبارت است از ایمان به خدا و رسول و کتابش. و کتاب خود را نور نامید؛ چون نور و روشنایی ضد ظلمت و تاریکی است. پس احکام و اخبار و مقرّراتی که خداوند در کتاب خود نازل کرده است، انواری هستند که به وسیلۀ آن میتوان در ظلمتهای جهالت راه را روشن کرد، و در میان شب ظلمانی به وسیلۀ آن نورها پیش رفت. و کتابهای دیگر به غیر از کتاب خدا که بدانها تمسک جسته میشود علومی هستند که زیانشان بیشتر از سودشان است، و شرّ آنها بیشتر از خیرشان است. بلکه خیر و فایدهای در آنها نیست، مگر آنچه که با پیام پیامبران موافق و مطابق باشد. و ایمان آوردن به خدا و پیغمبر و کتابش، مقتضی تصدیق قطعی و عمل کردن به لوازم آن و اطاعت از اوامر الهی و پرهیز از نواهی است. (﴿وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ﴾) و خداوند به آنچه میکنید آگاه است، پس شما را طبق اعمال بد و نیکتان مجازات خواهد کرد.
(9) روز گردهمایی را به یاد آورید که خداوند در آن روز گذشتگان و آیندگان را گرد میآورد و در محلی هولناک میایستاند و آنها را از آنچه کردهاند آگاه میسازد. در آن روز تفاوت میان مردم آشکار میشود؛ گروهی به «اعلی علّیّین» و اتاقهای بلند و منازل مرتفع که همۀ شادیها را دربر دارند بالا برده میشوند، و گروهی به «اسفل سافلین» و جای غم و اندوه و عذاب سخت سقوط میکنند. و این نتیجۀ کارهایی است که برای خود پیش فرستادهاند. بنابراین فرمود: (﴿ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلتَّغَابُنِ﴾) یعنی در این روز، تفاوت میان مردم آشکار میشود؛ و مؤمنان سودمند و فاسقان زیانمند میشوند، و مجرمان میدانند که بر چیز درستی نبودهاند و اینان زیانکاراناند. پس انگار این سؤال پیش میآید که رستگاری، ناکامی، بدبختی، نعمت و عذاب به سبب چه چیزی فراهم میشود؟ بنابراین اسباب آن را بیان کرد و فرمود: (﴿وَمَن يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ﴾) و هرکس به خداوند ایمان بیاورد؛ ایمانی کامل که همۀ آنچه را خداوند بدان فرمان داده است فرا بگیرد. (﴿وَيَعۡمَلۡ صَٰلِحٗا﴾) و کارهای شایسته کند؛ یعنی واجبات و نوافل را از قبیل: به جا آوردن حقوق خدا و حقوق بندگانش را به جای بیاورد. (﴿وَيُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾) او را به باغهای بهشتی داخل میگرداند که رودبارها از زیر کاخها و درختان آن روان است. در این باغهای بهشتی، هر آنچه دلها بخواهند، و چشمها از دیدن آن لذّت برند، و دلها شیفتۀ آن شوند، فراهم است. (﴿خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ﴾) در آن جاودانهاند. این است رستگاری بزرگ.
(10) (﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ﴾) و کسانی که بدون هیچ دلیل شرعی و عقلی کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند، بلکه دلایل و معجزات نزد آنها آمد، امّا آن را تکذیب نمودند و با مدلول آن مخالفت ورزیدند. (﴿أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ خَٰلِدِينَ فِيهَاۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ﴾) اینان دوزخیاند، و در آن جاودانهاند، و جهنّم بد جایگاهی است؛ چون هر بدبختی و مشقّت و عذابی در آن فراهم است.
(11) خداوند متعال میفرماید: (﴿مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ﴾) هیچ مصیبت و بلایی جز به فرمان خدا نمیرسد. این شامل مصیبتهای وارده به جان و مال و فرزند و دوستان و امثال آن میشود. پس همۀ آنچه که به بنده برسد، به قضا و تقدیر الهی است، و از قبل چنین مقدر شده است، و خداوند آن را دانسته و قلمش بر آن رفته و مشیّت او نافذ شده است و حکمتش چنین چیزی را اقتضا کرده است. ولی آنچه مهم میباشد، این است که آیا بنده وظیفۀ خود را انجام میدهد یا نه؟ پس اگر وظیفۀ خود را به هنگام مصیبت انجام داد، در دنیا و آخرت مستحق پاداش فراوان است. پس اگر ایمان داشت که این مصیبت و بلا از جانب خداست و بدان راضی شد و تسلیم فرمان الهی گردید، خداوند دل او را هدایت مینماید، به گونهای که دلش آرام میگیرد و به هنگام مصیبتها پریشان نمیشود. همانگونه که کسی که خداوند دلش را هدایت نکرده باشد، به هنگام مصیبتها آشفته و پریشان میگردد. خداوند به کسی که دلش را هدایت نموده، به هنگام مصیبتها پایداری میدهد، به گونهای که به موجبات صبر عمل مینماید و از این طریق در دنیا پاداش مییابد، ضمن اینکه خداوند از این طریق برای او پاداش بزرگی در روز قیامت ذخیره میکند. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّمَا يُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَيۡرِ حِسَابٖ﴾ قطعاً خداوند به شکیبایان پاداششان را به تمام و کمال و بدون حساب میدهد. و از این معلوم میشود که هرکس به هنگام پیش آمدن مصیبتها به خداوند باور نداشته باشد -به این صورت که تقدیر و قضای الهی را در نظر نیاورد بلکه فقط اسباب را در نظر بگیرد- چنین کسی خوار میشود و خداوند او را به خودش میسپارد. و هرگاه بنده به خودش سپرده شود، جز داد و فریاد کاری از دست او برنمیآید، و این سزای بنده در همین دنیا ـ قبل از عذاب آخرت ـ است، و این سزا به خاطر کوتاهی او در صبر و شکیبایی ورزیدن است. (﴿وَمَن يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ يَهۡدِ قَلۡبَهُۥ﴾) و هرکس به خدا ایمان بیاورد، خداوند دلش را هدایت میکند. این مطالبی بود که پیرامون این آیه به هنگام نزول مصیبت بیان شد. امّا آنچه از نظر عموم لفظ به این آیه مربوط میشود، این است که خداوند خبر داده است هرکس که به خدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران و روز قیامت و قضای خیر و شرّ خدا ایمان آوَرَد و صداقت ایمان خود را با انجام مقتضیات و واجبات ایمان ثابت نماید، این بزرگترین سبب برای هدایت بنده در گفتار و کردار و همۀ حالاتش و در علم و عملش میباشد. و این بهترین پاداشی است که خداوند به مؤمنان میبخشد، همانطور که خداوند متعال میفرماید او مؤمنان را در زندگانی دنیا و آخرت ثابت قدم میگرداند، و اصل ثبات و پایداری، ثبات قلب و شکیبایی بر آن و یقین نمودن آن به هنگام دچار شدن به فتنه و آزمایش است. بنابراین خداوند متعال فرموده است: ﴿يُثَبِّتُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱلۡقَوۡلِ ٱلثَّابِتِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ﴾ خداوند مؤمنان را در زندگانی دنیا و آخرت ثابت قدم میگرداند. پس مؤمنان به خاطر ایمانی که دارند، دلهایشان از همۀ مردم هدایت یافتهتر است، و به هنگام سختیها و پریشانیها از همۀ مردم استوارتر و پایدارتر است.
(12) (﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ﴾) و با اطاعت از فرامین خدا و پیامبر و پرهیز از آنچه از آن نهی کردهاند، از خدا و پیغمبر اطاعت کنید؛ چون اطاعت از خدا و پیامبر مدار سعادت و نشان رستگاری است. (﴿فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ﴾) پس اگر از اطاعت خدا و پیامبر رویگردان شدید، (﴿فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ﴾) بدانید که بر عهدۀ رسول ما تنها پیام رساندن آشکار است؛ یعنی پیامی را که با آن به سوی شما فرستاده شده است، به صورت واضح و روشن به شما میرساند و حجّت بر شما اقامه میگردد. هدایت و راهیاب شدن شما وظیفۀ او نیست، و هیچ چیزی از حساب شما بر عهدۀ او نمیباشد. بلکه این کار بر عهدۀ خداوندی است که دانای پیدا و پنهان میباشد.
(13) (﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ﴾) جز خداوند معبود به حقی نیست، و تنها او سزاوار پرستش و الوهیّت میباشد، و هر معبودی غیر از او باطل است. (﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾) پس مؤمنان باید بر خدا توکل کنند و بس؛ یعنی در هر چیزی که به آنها میرسد و در هر کاری که میخواهند انجام دهند، باید فقط بر خداوند توکل کنند. چون هیچ کاری جز به توفیق خدا آسان نمیگردد. و این، راهی جز توکل کردن بر خدا ندارد. و توکل نمودن بر خداوند کامل نمیگردد مگر اینکه بنده گمان خود را نسبت به پروردگارش نیک بگرداند، و به یقین بداند خداوندی که بنده بر او توکل مینماید او را کفایت میکند. و قوت و ضعف توکل بنده، برحسب ایمانش است. پس هر اندازه ایمان قوی باشد، توکل نیز محکم و قوی خواهد بود.
(14) در اینجا خداوند مؤمنان را برحذر میدارد که مبادا فریب همسران و فرزندان را بخورند، چون بعضی از همسران و فرزندان دشمن آدمی هستند. و دشمن کسی است که شرّ و بدی را برای تو میخواهد. بنابراین کسی که چنین است، از او برحذر باش. سرشت انسان چنین است که همسران و فرزندان را دوست میدارد، پس خداوند بندگانش را نصیحت مینماید که مبادا این مصیبت باعث شود بنده از خواستههای نامشروع زنان و فرزندان پیروی نماید، و خداوند بندگانش را تشویق نموده تا از فرامین او اطاعت کنند و خشنودی وی را [بر هر چیزی] مقدّم بدارند، آنگاه به آنان پاداش بزرگ خواهد داد. این پاداش بزرگ مشتمل بر مطالب عالی و دوستداشتنیهای گرانبهاست، و آنها را تشویق نموده که آخرت را بر دنیای فانی و پایانیافتنی ترجیح دهند. و از آنجا که احتمالاً نهی از اطاعت از همسران و فرزندان در آنچه که به زیان بنده است، باعث شکنجه دادن آنها شود، خداوند فرمان داد تا از آنها چشمپوشی شود و مورد عفو و گذشت قرار بگیرند، چون عفو و گذشت فواید و مصلحتهای بیشماری دارد. بنابراین خداوند متعال فرمود: (﴿وَإِن تَعۡفُواْ وَتَصۡفَحُواْ وَتَغۡفِرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ﴾) و اگر عفو کنید و ببخشید، بدانید که خداوند آمرزگار مهربان است. پس هرکس عفو کند، خداوند او را عفو مینماید؛ و هرکس درگذرد، خداوند از او میگذرد؛ چون جزا از نوع عمل است. و هرکس با خداوند رفتاری نماید که خداوند آن را دوست میدارد، و با بندگان طوری رفتار کند که آن را دوست میدارند و به سود آنهاست، محبّت خداوندی را به دست میآورد، و بندگان نیز او را دوست میدارند، و کارش درست و استوار میگردد.
(15) إِنَّمَآ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَأَوۡلَٰدُكُمۡ فِتۡنَةٞۚ وَٱللَّهُ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ
(16) خداوند به تقوا و پرهیزگاری فرمان میدهد. تقوا؛ یعنی اطاعت از اوامر و پرهیز از نواهی. و خداوند پرهیزگاری را مقیّد به توانایی نموده است. پس این آیه دلالت مینماید هر واجبی که بنده توانایی انجام دادن آن را نداشته باشد، از او ساقط میگردد؛ و اگر توانایی برخی از کارها را داشت و در انجام برخی دیگر از کارها ناتوان بود، به همان اندازهای که میتواند آن را انجام دهد، و هر چیزی را که توانایی انجام دادنش را نداشته باشد از ذمۀ او ساقط میشود. همانطور که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «هرگاه شما را به کاری دستور دادم، به هر اندازه که میتوانید آن را انجام دهید.» و فروع بیشماری تحت این قاعدۀ شرعی داخل میشوند. (﴿وَٱسۡمَعُواْ﴾) و اندرزهایی را که خدا به شما میگوید و احکامی را که برایتان مقرّر میدارد بشنوید، و آن را یاد بگیرید، و از آن اطاعت کنید. (﴿وَأَطِيعُواْ﴾) و از خدا و پیغمبرش در همۀ کارهایتان اطاعت کنید، (﴿وَأَنفِقُواْ خَيۡرٗا لِّأَنفُسِكُمۡ﴾) و نفقات واجب و مستحب را بپردازید. این کار در دنیا و آخرت به نفع شما خواهد بود، و هر خیر و خوبی در اطاعت از فرمانهای خداوند و پذیرفتن اندرزهای الهی و تسلیم شدن در برابر شریعت اوست. و شرّ و بدی همه در مخالفت با فرامین و شریعت خداوند است. امّا آفتی که بسیاری از مردم را از انفاق ـکه بدان امر شدهاندـ بازمیدارد، بخل و آزمندی است که بیشتر مردم بدان خو گرفتهاند؛ چون نفس انسان به مال بخل میورزد و آن را دوست میدارد و از دست رفتن مال را ناپسند میداند. (﴿وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ﴾) و هر کس که از آزمندی و بخل نفس خودش مصون بماند، به این صورت که نفس وی انفاق را برای او زیبا جلوه بدهد، (﴿فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ﴾) پس اینانند که رستگارند. چون آنها به مطلوب دست یافتهاند، و از امر ناگوار نجات پیدا کردهاند. این شامل همۀ چیزهایی است که بنده بدان امر شده یا از آن نهی گردیده است. پس اگر نفس او بخیل باشد، از آنچه بدان امر شده اطاعت نخواهد کرد، و نفقاتی را که به آن امر شده پرداخت نخواهد کرد. چنین فردی رستگار نمیشود، بلکه دنیا و آخرت را از دست میدهد. و اگر نفس او بخیل نباشد، بلکه نفسی آرام و پذیرای شریعت الهی و طالب خشنودیهای او باشد، چنین کسی به محض اینکه پی ببرد و بداند که به این کار موظف شده است، بلافاصله آن را انجام میدهد و این گونه رستگار و موفق میشود.
(17) سپس خداوند متعال به انفاق کردن تشویق نمود و فرمود: (﴿إِن تُقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا﴾) اگر به خداوند قرضالحسنه بدهید، ـ و آن هر چیزی است که در راه حلال خرج شود ـ اگر هدف بنده از آن جلب رضایت خدا باشد و آن را در جای مناسب انفاق کند، (﴿يُضَٰعِفۡهُ لَكُمۡ﴾) خداوند آن نفقه را برای شما ده برابر تا هفتصد برابر و حتی چندین برابر میسازد. (﴿وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ﴾) و اضافه بر اینکه آن را چندین برابر میسازد، گناهانتان را نیز میآمرزد؛ چون صدقات و کارهای نیک گناهان را میزدایند. ﴿إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّئَِّاتِ﴾ بیگمان نیکیها بدیها را از بین میبرند. (﴿وَٱللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ﴾) و خداوند سپاسگزار و بردبار است. و هرکس نافرمانی وی را بکند، او را بلافاصله عذاب نمیدهد بلکه مهلتش میدهد، ولی او را فراموش نمیکند. ﴿ وَلَوۡ يُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِمَا كَسَبُواْ مَا تَرَكَ عَلَىٰ ظَهۡرِهَا مِن دَآبَّةٖ وَلَٰكِن يُؤَخِّرُهُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى﴾ و اگر خداوند مردم را به خاطر کارهایی که کردهاند مؤاخذه مینمود، روی زمین هیچ جنبندهای را نمیگذاشت، ولی آنها را تا مدّت زمان معینی به تأخیر میاندازد. (﴿وَٱللَّهُ شَكُورٌ﴾) و خداوند سپاسگزار است، و عمل ناچیز و اندک را از بندهاش میپذیرد و به پاداش آن به وی مزد فراوانی میدهد. و خداوند از کسی که به خاطر او دشواریها و مشقّتها و انواع تکلیفهای سنگین را تحمل نماید، تقدیر و تشکر میکند؛ و هرکس به خاطر خدا چیزی را رها نماید، خداوند بهتر از آن را به او میدهد.
(18) (﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ﴾) او دانای پنهان است؛ یعنی لشکریانی را که کسی جز او نمیداند و از نگاه بندگان پنهان هستند میداند، و مخلوقاتی که بندگان آنها را مشاهده میکنند، میداند. (﴿ٱلۡعَزِيزُ﴾) توانمند است و شکست نمیخورد و بازداشته نمیشود. خداوند بر همه چیره است. (﴿ٱلۡحَكِيمُ﴾) و در خلق و امر خودش با حکمت است، و هر چیزی را در جای خودش قرار میدهد.