(1) (﴿وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلۡبُرُوجِ﴾) سوگند به آسمان که دارای منازل است، و منازل خورشید و ماه و ستارگان را که با نظمی کامل در حرکت هستند در بر دارد. سیر خورشید و ماه و ستارگان بر کمال قدرت خداوند، و بر کمال رحمت و گستردگی علم و حکمتش دلالت مینماید.
(2) (﴿وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡمَوۡعُودِ﴾) و سوگند به روز موعود که روز قیامت است، و خداوند به مردم وعده داده است که آنها را در آن روز گرد آوَرَد، و همه را یکجا جمع کند. این وعدۀ الهی امکان ندارد که تغییر کند یا خلاف آن عمل شود.
(3) (﴿وَشَاهِدٖ وَمَشۡهُودٖ﴾) و این شامل هرکس میگردد که به این صفت متصف باشد؛ یعنی بیننده و آنچه دیده میشود، و حاضر و آنچه حاضر شده است.
(4) آنچه خداوند برای اثبات آن سوگند خورده، مواردی است که این سوگند در بر دارد، و آن نشانههای بزرگ الهی و فرمان آشکار و رحمت گستردهاش میباشد. گفته شده آنچه بر آن قسم خورده شده، فرمودۀ الهی است که میفرماید: (﴿قُتِلَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأُخۡدُودِ﴾) اهل خندقها نابود گردند. اهل خندقها، قومی کافر بودند که گروهی مؤمن با آنها زندگی میکردند. کافران از مؤمنان خواستند که به دین آنها بگروند، اما مؤمنان از پذیرفتن دین کافران امتناع ورزیدند. آنگاه کافران چالههایی در زمین کندند و در آن آتش برافروختند و اطراف آن نشسته و مؤمنان را در این چالهها میانداختند. هرکس دین آنها را میپذیرفت، او را آزاد میکردند؛ و هرکس بر ایمان خود باقی میماند، او را در آتش میانداختند؛ و این نهایت مبارزه با خدا و حزب خداست. بنابراین خداوند آنها را لعنت کرد و نابودشان گرداند و آنان را تهدید نمود، پس فرمود: (﴿قُتِلَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأُخۡدُودِ﴾) اهل خندقها نابود گردند.
(5) سپس گودالها [=أخدود] را توضیح داد و فرمود: (﴿ٱلنَّارِ ذَاتِ ٱلۡوَقُودِ﴾) گودالهای پر از آتش و دارای هیزم فراوان، (﴿إِذۡ هُمۡ عَلَيۡهَا قُعُودٞ﴾) هنگامی که بر آن نشسته بودند، (﴿وَهُمۡ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ شُهُودٞ﴾) و آنان بر آنچه با مؤمنان میکردند حاضر و گواه بودند. این نهایت سنگدلی و ستمگری است، چون آنها هم به آیات خدا کفر ورزیدند و با آن عناد ورزیدند و هم مؤمنان را شکنجه کردند؛ شکنجهای بسیار فجیع که دلها را به تکان و لرزه میدارد! کافران بر کنار گودالهای پر از آتش حاضر میشدند، و به تماشای صحنۀ انداختن مؤمنان به داخل آتش میپرداختند، و از مؤمنان ایرادی ـجز خصلتیـ نگرفته بودند که مؤمنان به خداوند ایمان آورده بودند؛ که در حقیقت به واسطۀ آن [خصلت] مورد مدح و ستایش قرار میگیرند و مایۀ سعادت آنان است، و آن عبارت است از ایمان به خدای چیره و ستوده؛ خداوندی که دارای آنچنان عزتی است که بر هر چیزی غالب آمده، و او در گفتهها و اوصاف و اقوالش ستوده است.
(6) سپس گودالها [=أخدود] را توضیح داد و فرمود: (﴿ٱلنَّارِ ذَاتِ ٱلۡوَقُودِ﴾) گودالهای پر از آتش و دارای هیزم فراوان، (﴿إِذۡ هُمۡ عَلَيۡهَا قُعُودٞ﴾) هنگامی که بر آن نشسته بودند، (﴿وَهُمۡ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ شُهُودٞ﴾) و آنان بر آنچه با مؤمنان میکردند حاضر و گواه بودند. این نهایت سنگدلی و ستمگری است، چون آنها هم به آیات خدا کفر ورزیدند و با آن عناد ورزیدند و هم مؤمنان را شکنجه کردند؛ شکنجهای بسیار فجیع که دلها را به تکان و لرزه میدارد! کافران بر کنار گودالهای پر از آتش حاضر میشدند، و به تماشای صحنۀ انداختن مؤمنان به داخل آتش میپرداختند، و از مؤمنان ایرادی ـجز خصلتیـ نگرفته بودند که مؤمنان به خداوند ایمان آورده بودند؛ که در حقیقت به واسطۀ آن [خصلت] مورد مدح و ستایش قرار میگیرند و مایۀ سعادت آنان است، و آن عبارت است از ایمان به خدای چیره و ستوده؛ خداوندی که دارای آنچنان عزتی است که بر هر چیزی غالب آمده، و او در گفتهها و اوصاف و اقوالش ستوده است.
(7) سپس گودالها [=أخدود] را توضیح داد و فرمود: (﴿ٱلنَّارِ ذَاتِ ٱلۡوَقُودِ﴾) گودالهای پر از آتش و دارای هیزم فراوان، (﴿إِذۡ هُمۡ عَلَيۡهَا قُعُودٞ﴾) هنگامی که بر آن نشسته بودند، (﴿وَهُمۡ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ شُهُودٞ﴾) و آنان بر آنچه با مؤمنان میکردند حاضر و گواه بودند. این نهایت سنگدلی و ستمگری است، چون آنها هم به آیات خدا کفر ورزیدند و با آن عناد ورزیدند و هم مؤمنان را شکنجه کردند؛ شکنجهای بسیار فجیع که دلها را به تکان و لرزه میدارد! کافران بر کنار گودالهای پر از آتش حاضر میشدند، و به تماشای صحنۀ انداختن مؤمنان به داخل آتش میپرداختند، و از مؤمنان ایرادی ـجز خصلتیـ نگرفته بودند که مؤمنان به خداوند ایمان آورده بودند؛ که در حقیقت به واسطۀ آن [خصلت] مورد مدح و ستایش قرار میگیرند و مایۀ سعادت آنان است، و آن عبارت است از ایمان به خدای چیره و ستوده؛ خداوندی که دارای آنچنان عزتی است که بر هر چیزی غالب آمده، و او در گفتهها و اوصاف و اقوالش ستوده است.
(8) سپس گودالها [=أخدود] را توضیح داد و فرمود: (﴿ٱلنَّارِ ذَاتِ ٱلۡوَقُودِ﴾) گودالهای پر از آتش و دارای هیزم فراوان، (﴿إِذۡ هُمۡ عَلَيۡهَا قُعُودٞ﴾) هنگامی که بر آن نشسته بودند، (﴿وَهُمۡ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ شُهُودٞ﴾) و آنان بر آنچه با مؤمنان میکردند حاضر و گواه بودند. این نهایت سنگدلی و ستمگری است، چون آنها هم به آیات خدا کفر ورزیدند و با آن عناد ورزیدند و هم مؤمنان را شکنجه کردند؛ شکنجهای بسیار فجیع که دلها را به تکان و لرزه میدارد! کافران بر کنار گودالهای پر از آتش حاضر میشدند، و به تماشای صحنۀ انداختن مؤمنان به داخل آتش میپرداختند، و از مؤمنان ایرادی ـجز خصلتیـ نگرفته بودند که مؤمنان به خداوند ایمان آورده بودند؛ که در حقیقت به واسطۀ آن [خصلت] مورد مدح و ستایش قرار میگیرند و مایۀ سعادت آنان است، و آن عبارت است از ایمان به خدای چیره و ستوده؛ خداوندی که دارای آنچنان عزتی است که بر هر چیزی غالب آمده، و او در گفتهها و اوصاف و اقوالش ستوده است.
(9) و خداوندی که (﴿لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾) همۀ آنچه را در آسمانها و زمین است آفریده، و همه تحت فرمانروایی او قرار دارند، و هرگونه که بخواهد در آنها تصرّف مینماید، (﴿وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ﴾) و خداوند با علم و شنیدن و دیدن، بر همه چیز حاضر و گواه است؛ [یعنی علم و شنوایی و بینایی خداوند بر همه چیز احاطه دارد.] پس آیا این سرکشان نمیترسند از اینکه خداوند توانا آنها را فرو بگیرد، و آیا نمیدانند که همه تحت فرمانروایی خدا هستند، و هیچ کسی بر دیگری جز به اجازۀ خداوند سلطهای ندارد؟! و آیا بر آنها پوشیده است که خداوند بر کارهایشان احاطه دارد و آنان را مجازات خواهد کرد؟ هرگز، بدون تردید کافران در فریب به سر میبرند، و جاهلان در گمراهی قرار دارند.
(10) سپس خداوند آنها را تهدید کرد و توبه را به آنان پیشنهاد نمود و فرمود: (﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ فَتَنُواْ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ ثُمَّ لَمۡ يَتُوبُواْ فَلَهُمۡ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمۡ عَذَابُ ٱلۡحَرِيقِ﴾) بیگمان، کسانی که مردان و زنان مؤمن را شکنجه دادند، سپس توبه نکردند، عذاب سوزان دوزخ دامنگیرشان خواهد شد. حسن / گفته است: به این همه بزرگواری و کرم بنگرید! کافران، دوستان خدا و بندگان فرمانبردارش را کشتند، اما باز هم آنان را به توبه و برگشتن فرا میخواند!
(11) وقتی سزای ستمگران را بیان کرد، پاداش مؤمنان را نیز ذکر نمود و فرمود: (﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾) کسانی که با دل ایمان آوردند، (﴿وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾) و با اعضا و جوارح کارهای شایسته کردند، به باغهایی وارد میشوند که از زیر کاخها و درختان آن رودها روان است. این است کامیابی بزرگ؛ زیرا آنان به رضایت خداوند دست یافته و به بهشت او درآمدهاند.
(12) (﴿إِنَّ بَطۡشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ﴾) کیفر دادن مجرمان و گناهکاران سخت و شدید است، و او در کمین ستمگران است. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَكَذَٰلِكَ أَخۡذُ رَبِّكَ إِذَآ أَخَذَ ٱلۡقُرَىٰ وَهِيَ ظَٰلِمَةٌۚ إِنَّ أَخۡذَهُۥٓ أَلِيمٞ شَدِيدٌ﴾ و این گونه است فروگرفتن پروردگارت، آنگاه که اهل آبادیهای ستمگر را فروگرفت، بیگمان فروگرفتن او سخت است.
(13) (﴿إِنَّهُۥ هُوَ يُبۡدِئُ وَيُعِيدُ﴾) او به تنهایی آفرینش را آغاز میکند و آن را باز تکرار مینماید، و هیچ کسی در این کار با او مشارکتی ندارد.
(14) (﴿وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ﴾) او آمرزگار است، و همۀ گناهان کسی را که توبه نماید و از او آمرزش بخواهد میآمرزد، (﴿ٱلۡوَدُودُ﴾) و او ودود است؛ یعنی دوستانش او را چنان دوست میدارند که هیچ چیزی را همانند او دوست نمیدارند. پس همانطور که هیچ چیزی در صفات و شکوه و زیبایی و معانی و افعال با او شبیه نیست، همینطور محبت او در دل بندگان برگزیده با هیچ محبتی شباهت ندارد. بنابراین دوست داشتن خداوند، اساس بندگی است؛ و محبتی است که بر همۀ محبتها مقدم و چیره است؛ و اگر دیگر محبتها به دنبال محبت خدا نباشند، برای محبتکنندگان مایۀ عذاب خواهند بود. خداوند نیز دوستانش را دوست میدارد. همانطور که میفرماید: ﴿يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ﴾ خداوند آنها را دوست میدارد، و آنها هم خدا را دوست میدارند. مودّت؛ یعنی محبت ناب و خالص. در اینجا نکتهای باریک است که خداوند واژۀ «ودود» را با «غفور» یکجا بیان کرده است تا بر این دلالت نماید که گناهکاران هرگاه به سوی خدا برگردند و توبه کنند، خداوند گناهانشان را میآمرزد و آنان را دوست میدارد. چنین نیست ـ همانطور که برخی به اشتباه میگویند ـ «فقط گناهانشان بخشیده میشود و دیگر آنها را دوست ندارد.» بلکه خداوند از توبۀ بندهاش بیشتر از مردی شاد میشود که شترش را با آب و غذایش در بیابانی گم کرده، و ناامید و به انتظار مرگ در زیر سایۀ درختی دراز کشیده است، اما ناگهان شتر را بالای سر خود مییابد و مهار آن را میگیرد و از فرط خوشحالی آنچنان کنترل خود را از دست میدهد که میگوید: «پروردگارا! تو بندۀ منی و من خدای تو!». خداوند از توبۀ بندهاش بیشتر از این مرد خوشحال میشود. ستایش و تمجید خدا را سزاست که احسان و خیر فراوانی دارد!
(15) (﴿ذُو ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡمَجِيدُ﴾) خدا صاحب عرش بزرگ است که آسمانها و زمین و کرسی را فراگرفته است. آسمانها و زمین و کرسی نسبت به عرش مانند حلقهای افتاده در بیابان هستند نسبت به سایر زمین. خداوند به طور ویژه عرش را ذکر کرد، چون خیلی بزرگ است و از همۀ مخلوقات به خداوند نزدیکتر است. این در صورتی است که «المجید» به کسر خوانده شود که در این صورت صفت عرش قرار میگیرد. و اگر به رفع خوانده شود، صفت خداوند است؛ یعنی دارای صفات بزرگ و گسترده است.
(16) (﴿فَعَّالٞ لِّمَا يُرِيدُ﴾) هرگاه خداوند چیزی بخواهد، آن را انجام میدهد؛ و برای هر کاری که بخواهد، فقط همین کافی است که به آن بگوید: «باش.» پس آن میشود. و هیچ کسی چنین نیست که هرچه بخواهد، بتواند انجام دهد. و مخلوقات اگر بخواهند کاری بکنند، باید کسی آنها را کمک کند، و نیز کسی از آنها جلوگیری نکند. اما خداوند نیازی به کسی ندارد که او را یاری کند، و هیچکس نمیتواند جلوی ارادۀ او را بگیرد.
(17) سپس به بیان بخشی از افعال خود پرداخت که دالّ بر صداقت چیزی است که پیامبرانش آوردهاند، و فرمود: (﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡجُنُودِ فِرۡعَوۡنَ وَثَمُودَ﴾) آیا خبر لشکرهای فرعون و ثمود به تو رسیده است که چگونه پیامبران را تکذیب کردند، و آنگاه خداوند آنان را هلاک ساخت؟!
(18) سپس به بیان بخشی از افعال خود پرداخت که دالّ بر صداقت چیزی است که پیامبرانش آوردهاند، و فرمود: (﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡجُنُودِ فِرۡعَوۡنَ وَثَمُودَ﴾) آیا خبر لشکرهای فرعون و ثمود به تو رسیده است که چگونه پیامبران را تکذیب کردند، و آنگاه خداوند آنان را هلاک ساخت؟!
(19) (﴿بَلِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي تَكۡذِيبٖ﴾) حقیقت این است که کافران همواره دروغ انگاشتن حق و مخالفت با آن را ادامه میدهند، و آیات و موعظهها در مورد آنان کارساز و سودمند نیست.
(20) (﴿وَٱللَّهُ مِن وَرَآئِهِم مُّحِيطُۢ﴾) و علم و آگاهی خداوند آنان را از هر سو احاطه کرده، و قدرت الهی بر آنان چیره است. همانطور که خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِٱلۡمِرۡصَادِ﴾ بیگمان، پروردگارت در کمین است. پس در اینجا به کافران هشدار سختی داده شده مبنی بر اینکه آنان همه تحت تدبیر و در قبضۀ او هستند، و حتماً آنها را کیفر خواهد داد.
(21) (﴿بَلۡ هُوَ قُرۡءَانٞ مَّجِيدٞ﴾) بلکه این قرآنی است که معانی و مفاهیم آن بزرگ و زیاد است، و خیر و دانش فراوان دارد
(22) (﴿فِي لَوۡحٖ مَّحۡفُوظِۢ﴾) در لوح محفوظ جای دارد، و در آنجا از هرگونه تغییر و کاستی و از شیطانها محفوظ است؛ و آن لوحی است که خداوند همه چیز را در آن ثبت و ضبط کرده است، و این بر بزرگی و اهمیّت مقام والای قرآن دلالت مینماید.