(1) دراینجا خداوند به فرشتگان و کارهایشان که نشانگر کمال فرمانبرداری آنها از خدا، و شتاب آنان در اجرای دستور او میباشد، سوگند خورده است. احتمال دارد که آنچه برای اثبات آن سوگند خورده شده، جزا و زنده شدن پس از مرگ باشد. چون بعد از این سوگند، حالات قیامت بیان شده است. و احتمالاً آنچه برای اثبات آن سوگند خورده شده، و آنچه به آن سوگند یاد شده است، یکی هستند؛ و خداوند به فرشتگان قسم خورده تا وجود آنها ثابت گردد. چون اعتقاد به وجود فرشتگان، یکی از ارکان ششگانۀ ایمان است. نیز پرداختن به کارهایشان متضمّن جزا و پاداشی است که به هنگام مرگ و قبل و بعد از آن بر عهدۀ فرشتگان است. (﴿وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا﴾) فرشتگانی هستند که ارواح را با قدرت و شدت بیرون میکشند، و در کشیدن آن غرق میگردند تا اینکه روح بیرون میآید و طبق عملی که کرده است جزا و سزا میبیند.
(2) (﴿وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا﴾) فرشتگانی هستند که با قدرت و نشاط جانها را میستانند. و یا «نشط» برای ارواح مؤمنان، و «نزع» برای ارواح کافران است.
(3) (﴿وَٱلسَّٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا﴾) و سوگند به فرشتگانی که در بالا و پائین سیر میکنند.
(4) (﴿فَٱلسَّٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا﴾) و سوگند به فرشتگانی که برای انجام امر الهی از دیگر فرشتگان پیشی میگیرند. نیز از شیطانها پیشی میگیرند تا وحی خداوند را به پیامبرانش برسانند و شیطانها نتوانند آن را بدزدند.
(5) (﴿فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا﴾) و سوگند به فرشتگانی که خداوند آنها را برای تدبیر بسیاری از کارها در جهان بالا و پائین از قبیل: باران و روئیدن گیاهان و وزیدن بادها و ادارۀ دریاها و حیوانات و بهشت و جهنّم و غیره مقرر داشته است.
(6) (﴿يَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ﴾) در آن روز، زلزلهای درمیگیرد؛ و آن روز، روز قیامت است.
(7) (﴿تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ﴾) و زلزلهای دیگر به دنبال آن میآید.
(8) (﴿قُلُوبٞ يَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ﴾) دلهایی در آن روز، از سختی و وحشت آنچه میبینند و میشنوند ترسان میشوند.
(9) (﴿أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ﴾) چشمان آنها فرو افتاده، و ترس دلهایشان را فراگرفته و وحشت دلهایشان را از بین برده، و تأسف و حسرت بر آنها مستولی و چیره گشته است.
(10) (﴿يَقُولُونَ﴾) کافرانی که در دنیا زنده شدن پس از مرگ را با تمسخر انکار میکردند میگویند: (﴿أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِي ٱلۡحَافِرَةِ﴾) آیا پس از مرگ به آفرینش نخستین بازمیگردیم؟! این استفهام، انکاری است که مشتمل بر غایت تعجب است؛ یعنی آنها زنده شدن پس از مرگ را انکار کردند. سپس آن را بیشتر بعید دانسته و به آن ادامه دادند. کافران در دنیا به صورت تکذیب میگویند: (﴿أَءِذَا كُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ﴾) آیا وقتی که تبدیل به استخوانهای پوسیده و از هم پاشیدهای شدیم، باز به زندگی برمیگردیم؟
(11) (﴿يَقُولُونَ﴾) کافرانی که در دنیا زنده شدن پس از مرگ را با تمسخر انکار میکردند میگویند: (﴿أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِي ٱلۡحَافِرَةِ﴾) آیا پس از مرگ به آفرینش نخستین بازمیگردیم؟! این استفهام، انکاری است که مشتمل بر غایت تعجب است؛ یعنی آنها زنده شدن پس از مرگ را انکار کردند. سپس آن را بیشتر بعید دانسته و به آن ادامه دادند. کافران در دنیا به صورت تکذیب میگویند: (﴿أَءِذَا كُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ﴾) آیا وقتی که تبدیل به استخوانهای پوسیده و از هم پاشیدهای شدیم، باز به زندگی برمیگردیم؟
(12) (﴿قَالُواْ تِلۡكَ إِذٗا كَرَّةٌ خَاسِرَةٞ﴾) آنها بعید میدانند که خداوند آنان را پس از مرگ، و بعد از آنکه به استخوانهایی پوسیده تبدیل گشتند، دوباره زنده بگرداند. چون آنان نسبت به قدرت و توانایی خداوند جاهل بودند، و در حق او جسارت میکردند.
(13) خداوند در بیان اینکه زنده کردن مردگان برایش آسان است میفرماید: (﴿فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ ﴾) آن تنها یک بانگ بلند است که در صور دمیده میشود.
(14) (﴿فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ﴾) ناگهان همۀ مردم روی زمین ایستادهاند و نگاه میکنند. پس خداوند آنها را گرد میآورد، و با حکم دادگرانهاش میانشان قضاوت مینماید، و آنها را جزا و سزا میدهد.
(15) خداوند متعال به پیامبرش محمد صلی الله علیه وسلم میفرماید: (﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ مُوسَىٰٓ﴾) آیا خبر موسی به تو رسیده است؟ این سؤال از امر بزرگی است که به وقوع پیوسته است؛ یعنی آیا خبر او به تو رسیده است
(16) آنگاه که (﴿نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى﴾) پروردگارش او را در وادی پاک «طوی» صدا زد؟ «طوی» جایی است که خداوند در آنجا با موسی سخن گفت و با اعطای رسالت بر او منت گذارد، و او را به همراه وحی مبعوث کرد و برگزید.
(17) پس به او فرمود: (﴿ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ﴾) برو به سوی فرعون که او سرکشی کرده است؛ یعنی برو و با سخنانی نرم و مهربانانه او را از سرکشی و طغیان و شرک ورزیدن و نافرمانی بازدار. ﴿لَّعَلَّهُۥ يَتَذَكَّرُ أَوۡ يَخۡشَىٰ﴾ شاید او پند پذیرد یا بترسد.
(18) (﴿فَقُلۡ هَل لَّكَ إِلَىٰٓ أَن تَزَكَّىٰ﴾) پس به او بگو: آیا میخواهی به خصلتی پسندیده و زیبا که خردمندان در به دست آوردن آن از یکدیگر پیشی میگیرند روی بیاوری؟ و آن این است که خود را پاکیزه گردانی، و خویشتن را از آلودگی کفر و طغیان پاک کنی، و به سوی ایمان و عمل صالح بیرون بیایی؟!
(19) (﴿وَأَهۡدِيَكَ إِلَىٰ رَبِّكَ﴾) و تو را به سوی خدا راهنمایی کنم و عوامل رضایت و خشم خدا را برایت بیان نمایم؟! (﴿فَتَخۡشَىٰ﴾) پس چون راه راست را بشناسی، از پروردگارت بیمناک خواهی شد.
(20) اما فرعون از پذیرفتن آنچه موسی او را به سوی آن فراخواند امتناع ورزید. (﴿فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓيَةَ ٱلۡكُبۡرَىٰ﴾) و نشانهای بزرگ را به او نشان داد. پس این منافاتی با تعدّد معجزات ندارد. ﴿فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ وَنَزَعَ يَدَهُۥ فَإِذَا هِيَ بَيۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ﴾ موسی عصایش را انداخت و ناگهان به اژدهایی آشکار تبدیل شد. و دست خودش را از گریبان بیرون کشید و ناگهان برای بینندگان سفید و درخشنده گردید.
(21) (﴿فَكَذَّبَ وَعَصَىٰ﴾) فرعون حق را دروغ انگاشت و از فرمان خدا سرپیچی کرد.
(22) (﴿ثُمَّ أَدۡبَرَ يَسۡعَىٰ﴾) سپس پشت کرد و رفت، و برای مبارزه با حق به کوشش و تلاش پرداخت.
(23) (﴿فَحَشَرَ فَنَادَىٰ﴾) فرعون لشکریانش را جمع کرد و ندا زد
(24) (﴿فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّكُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ﴾) و به آنها گفت: «من پروردگار برتر شما هستم.» پس مردم سخن او را باور کردند و به باطل او اقرار نمودند؛ زیرا عقل آنها را به بازیچه گرفته بود.
(25) (﴿فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَكَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ﴾) خداوند عذاب فرعون را نمونهای از عذاب دنیا و آخرت، و هشداری برای ستمگران قرار داد.
(26) (﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن يَخۡشَىٰٓ﴾) بیگمان در گرفتار شدن فرعون به عذاب برای کسی که از خدا بترسد پند و عبرت بزرگی است. چون هرکس که از خدا بترسد، از نشانه و عبرتها فایده میبرد. پس وقتی عذاب فرعون را ببیند، میداند که هرکس تکبر ورزد و نافرمانی کند و با پادشاه برتر و والا به مبارزه برخیزد، خداوند او را در دنیا و آخرت عذاب میدهد. ولی هرکس که ترسی از خدا در دل او نباشد، به هیچ نشانهای ایمان نمیآورد.
(27) خداوند برای کسانی که زنده شدن پس از مرگ را انکار میکنند دلیل روشن و واضحی ارائه میدهد و میفرماید: (﴿ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا﴾) ای انسانها! آیا آفرینش شما سختتر است یا آفرینش آسمان با آن حجم بزرگ و خلقت محکم و ارتفاع شگفتانگیز که خداوند آن را ساخته است؟
(28) (﴿رَفَعَ سَمۡكَهَا﴾) جرم و سیمای آسمان را برافراشته و ارتفاع آن را بالا برده است. (﴿فَسَوَّىٰهَا﴾) و با استحکام و استواری شگفت انگیز، آن را سامان داده است.
(29) (﴿وَأَغۡطَشَ لَيۡلَهَا﴾) شبش را تاریک کرد. وقتی شب میشود، تاریکی همۀ گوشههای آسمان را فرامیگیرد و زمین را تاریک میگرداند. (﴿وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا﴾) و روز آن را روشن گرداند. هنگامی که خورشید طلوع میکند، مردم به دنبال منافع دینی و دنیوی خود میروند.
(30) (﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ دَحَىٰهَآ﴾) بعد از آفرینش آسمان، زمین را هموار و آماده ساخت و منافع آن را در آن به ودیعه نهاد. و این منافع را چنین توضیح نمود: (﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا﴾) آب زمین و چراگاهش را از آن بیرون آورد، و کوهها را در زمین استوار و محکم گرداند. پس خداوند بر اساس این آیات، زمین را بعد از آفرینش آسمانها هموار نمود و گستراند. اما خود آفرینش زمین، قبل از آفرینش آسمان بوده است. همانطور که میفرماید: ﴿قُلۡ أَئِنَّكُمۡ لَتَكۡفُرُونَ بِٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ فِي يَوۡمَيۡنِ وَتَجۡعَلُونَ لَهُۥٓ أَندَادٗاۚ ذَٰلِكَ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ بگو: «آیا شما به کسی کفر میورزید که زمین را در دو روز آفرید، و برای او همتایانی قرار میدهید؟» این است پروردگار جهانیان. سپس میفرماید: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ﴾ وانگهی به سوی آفرینش آسمان قصد نمود. پس خدایی که آسمانهای بزرگ و انوار و اجرامی که در آن هست، و زمین ضخیم و آنچه را از ضروریات مردم که در خود دارد آفریده است، قطعاً انسانها را پس از مرگشان زنده میکند و آنها را طبق اعمالشان مجازات خواهد کرد. پس هرکس کار نیک کند، پاداش نیک دارد؛ و هرکس کار بد کند، جز خودش کسی را ملامت نکند.
(31) (﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ دَحَىٰهَآ﴾) بعد از آفرینش آسمان، زمین را هموار و آماده ساخت و منافع آن را در آن به ودیعه نهاد. و این منافع را چنین توضیح نمود: (﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا﴾) آب زمین و چراگاهش را از آن بیرون آورد، و کوهها را در زمین استوار و محکم گرداند. پس خداوند بر اساس این آیات، زمین را بعد از آفرینش آسمانها هموار نمود و گستراند. اما خود آفرینش زمین، قبل از آفرینش آسمان بوده است. همانطور که میفرماید: ﴿قُلۡ أَئِنَّكُمۡ لَتَكۡفُرُونَ بِٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ فِي يَوۡمَيۡنِ وَتَجۡعَلُونَ لَهُۥٓ أَندَادٗاۚ ذَٰلِكَ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ بگو: «آیا شما به کسی کفر میورزید که زمین را در دو روز آفرید، و برای او همتایانی قرار میدهید؟» این است پروردگار جهانیان. سپس میفرماید: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ﴾ وانگهی به سوی آفرینش آسمان قصد نمود. پس خدایی که آسمانهای بزرگ و انوار و اجرامی که در آن هست، و زمین ضخیم و آنچه را از ضروریات مردم که در خود دارد آفریده است، قطعاً انسانها را پس از مرگشان زنده میکند و آنها را طبق اعمالشان مجازات خواهد کرد. پس هرکس کار نیک کند، پاداش نیک دارد؛ و هرکس کار بد کند، جز خودش کسی را ملامت نکند.
(32) (﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ دَحَىٰهَآ﴾) بعد از آفرینش آسمان، زمین را هموار و آماده ساخت و منافع آن را در آن به ودیعه نهاد. و این منافع را چنین توضیح نمود: (﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا﴾) آب زمین و چراگاهش را از آن بیرون آورد، و کوهها را در زمین استوار و محکم گرداند. پس خداوند بر اساس این آیات، زمین را بعد از آفرینش آسمانها هموار نمود و گستراند. اما خود آفرینش زمین، قبل از آفرینش آسمان بوده است. همانطور که میفرماید: ﴿قُلۡ أَئِنَّكُمۡ لَتَكۡفُرُونَ بِٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ فِي يَوۡمَيۡنِ وَتَجۡعَلُونَ لَهُۥٓ أَندَادٗاۚ ذَٰلِكَ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ بگو: «آیا شما به کسی کفر میورزید که زمین را در دو روز آفرید، و برای او همتایانی قرار میدهید؟» این است پروردگار جهانیان. سپس میفرماید: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ﴾ وانگهی به سوی آفرینش آسمان قصد نمود. پس خدایی که آسمانهای بزرگ و انوار و اجرامی که در آن هست، و زمین ضخیم و آنچه را از ضروریات مردم که در خود دارد آفریده است، قطعاً انسانها را پس از مرگشان زنده میکند و آنها را طبق اعمالشان مجازات خواهد کرد. پس هرکس کار نیک کند، پاداش نیک دارد؛ و هرکس کار بد کند، جز خودش کسی را ملامت نکند.
(33) (﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ دَحَىٰهَآ﴾) بعد از آفرینش آسمان، زمین را هموار و آماده ساخت و منافع آن را در آن به ودیعه نهاد. و این منافع را چنین توضیح نمود: (﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا﴾) آب زمین و چراگاهش را از آن بیرون آورد، و کوهها را در زمین استوار و محکم گرداند. پس خداوند بر اساس این آیات، زمین را بعد از آفرینش آسمانها هموار نمود و گستراند. اما خود آفرینش زمین، قبل از آفرینش آسمان بوده است. همانطور که میفرماید: ﴿قُلۡ أَئِنَّكُمۡ لَتَكۡفُرُونَ بِٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ فِي يَوۡمَيۡنِ وَتَجۡعَلُونَ لَهُۥٓ أَندَادٗاۚ ذَٰلِكَ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ بگو: «آیا شما به کسی کفر میورزید که زمین را در دو روز آفرید، و برای او همتایانی قرار میدهید؟» این است پروردگار جهانیان. سپس میفرماید: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ﴾ وانگهی به سوی آفرینش آسمان قصد نمود. پس خدایی که آسمانهای بزرگ و انوار و اجرامی که در آن هست، و زمین ضخیم و آنچه را از ضروریات مردم که در خود دارد آفریده است، قطعاً انسانها را پس از مرگشان زنده میکند و آنها را طبق اعمالشان مجازات خواهد کرد. پس هرکس کار نیک کند، پاداش نیک دارد؛ و هرکس کار بد کند، جز خودش کسی را ملامت نکند.
(34) بنابراین به موضوع قیامت و جزا و پاداش آخرت پرداخت و فرمود: وقتی که رستاخیز و شدت و سختی بزرگ آن فرا میرسد، در این هنگام پدر، فرزندش را فراموش میکند؛ و دوست، دوست خود را فراموش مینماید.
(35) (﴿يَوۡمَ يَتَذَكَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ﴾) روزی که انسان تلاش دنیا و کار خوب و بدی را که انجام داده است به یاد میآورد، و آرزو میکند که ای کاش یک ذرّه به نیکیهایش افزوده میشد، و به خاطر یک ذرّه اضافه شدنِ بدیهایش اندوهگین میشود. و میداند که اساس سود و زیان، تلاشی است که در دنیا کرده است؛ و جز اعمالش، هر پیوندی را که در دنیا داشته است فراموش میکند.
(36) (﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِمَن يَرَىٰ﴾) و دوزخ، آشکار و نمایان میگردد، و هرکسی آن را میبیند. و دوزخ برای دوزخیان آماده شده، و برای گرفتن آنها آماده گشته است، و فقط منتظر فرمان پروردگارش میباشد.
(37) (﴿فَأَمَّا مَن طَغَىٰ﴾) و امّا کسی که از حد گذشته و بر ارتکاب گناهان بزرگ به خود جرأت داده است.
(38) (﴿وَءَاثَرَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا﴾) و زندگانی دنیا را بر آخرت ترجیح داده، و برای زندگی دنیا تلاش کرده و تمام وقت خود را صرف لذّتهای آن نموده، و آخرت و عمل کردن برای آن را فراموش کرده است.
(39) (﴿فَإِنَّ ٱلۡجَحِيمَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ﴾) کسی که چنین باشد، جایگاه او دوزخ است.
(40) (﴿وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ﴾) اما کسی که از ایستادن در حضور پروردگار و از مجازات دادگرانۀ او ترسیده، و این ترس در دل او اثر گذاشته باشد. (﴿وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ﴾) و نفس را از هوی و هوس -که آن را از اطاعت خدا بازمیدارد- بازداشته باشد، و از آنچه پیامبر آورده است پیروی نماید، و با هوای نفس و شهوت که انسان را از خیر باز میدارند مبارزه کند.
(41) (﴿فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ﴾) کسی که این گونه باشد، بهشت -که هر شادی و نعمت و سروری را در بر دارد- جایگاه اوست.
(42) یعنی تکذیبکنندگان قیامت تو را درباره قیامت میپرسند که چه زمانی واقع میشود؟
(43) پس خداوند آنها را پاسخ داد و فرمود: (﴿فِيمَ أَنتَ مِن ذِكۡرَىٰهَآ﴾) اینکه بدانید کی واقع میشود، برای تو و آنها چه فایدهای دارد؟ پس دانستن این مطلب نتیجهای ندارد. بنابراین آگاهی مردم از زمان وقوع قیامت برای آنها هیچ مصلحت دینی و دنیوی ندارد، بلکه مصلحت در این است که بر آنها پوشیده بماند، و دانستن و آگاهی از زمان وقوع قیامت بر همۀ خلائق پوشیده میباشد. و کسی در این زمینه چیزی نمیداند، بلکه فقط خداوند زمان وقوع آن را میداند.
(44) (﴿إِلَىٰ رَبِّكَ مُنتَهَىٰهَآ﴾) آگاهی از زمان وقوع قیامت به پروردگارت برمیگردد. همانطور که خداوند متعال در آیهای دیگر میفرماید: ﴿ يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّيۖ لَا يُجَلِّيهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَ﴾ از تو دربارۀ زمان وقوع قیامت میپرسند که چه زمانی خواهد بود؟ بگو: «آگاهی از زمان وقوع قیامت فقط نزد پروردگارم میباشد، آن را آشکار نمیکند مگر در وقت آن.»
(45) (﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخۡشَىٰهَا﴾) بیم دادن تو فقط به کسی سود میبخشد که از آمدن قیامت بترسد، و از ایستادن در پیشگاه خداوند بیمناک باشد. چنین کسانی آنچه برایشان مهم است، فقط این است که برای قیامت آمادگی حاصل نمایند و برای آن کار کنند. و اما کسی که به قیامت باور ندارد، به عناد و لجاجت او نباید توجّه کرد؛ چون لجاجت او مبنی بر تکذیب و عناد است، و وقتی او به چنین حالتی رسیده است پاسخ دادن به او کار بیهودهای میباشد، و خداوند -که داورترین داوران است- از انجام دادن کار بیهوده پاک و منزّه است.
(46) (﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخۡشَىٰهَا﴾) بیم دادن تو فقط به کسی سود میبخشد که از آمدن قیامت بترسد، و از ایستادن در پیشگاه خداوند بیمناک باشد. چنین کسانی آنچه برایشان مهم است، فقط این است که برای قیامت آمادگی حاصل نمایند و برای آن کار کنند. و اما کسی که به قیامت باور ندارد، به عناد و لجاجت او نباید توجّه کرد؛ چون لجاجت او مبنی بر تکذیب و عناد است، و وقتی او به چنین حالتی رسیده است پاسخ دادن به او کار بیهودهای میباشد، و خداوند -که داورترین داوران است- از انجام دادن کار بیهوده پاک و منزّه است.