(1) در اینجا خداوند به زمانی سوگند میخورد که در آن کارهای گوناگون بندگان انجام میشود. پس فرمود: (﴿وَٱلَّيۡلِ إِذَا يَغۡشَىٰ﴾) سوگند به شب هنگامی که تاریکی آن همۀ خلق را فرو میپوشاند، و مخلوقات همه در جایگاه و محل خود آرام میگیرند، و بندگان از فرط خستگی به استراحت و آسایش روی میآورند.
(2) (﴿وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ﴾) و سوگند به روز وقتی که برای آفریدهها پدیدار میشود، و آنها از روشناییاش استفاده میکنند، و به دنبال منافع و کارهایشان میروند.
(3) (﴿وَمَا خَلَقَ ٱلذَّكَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ﴾) اگر «ما» موصوله باشد، خداوند به ذات بزرگوار خودش سوگند خورده است که او آفرینندۀ نر و ماده است. و اگر «ما» مصدریه باشد، خداوند به این سوگند خورده که نر و ماده را آفریده است. و کمال حکمت الهی در این است که از هر نوع حیوانی نر و مادهای را آفریده است تا نوع آن باقی بماند و از بین نرود، و هر یک را به وسیلۀ شهوت به سوی دیگری میکشاند، و هر یک را برای دیگری مناسب قرار داده است. پس خجسته است خداوندی که بهترین آفریننده است.
(4) (﴿إِنَّ سَعۡيَكُمۡ لَشَتَّىٰ﴾) این چیزی است که خداوند بر آن سوگند خورده است؛ یعنی سعی و تلاش شما گوناگون و متفاوت است، و این گوناگونی برحسب تفاوت کارها و مقدار آن و میزان فعالیتی است که برای آن صورت میگیرد، نیز با توجه به هدف و منظور از این کارها با یکدیگر فرق میکنند. اگر کارها با هدف جلب خشنودی خدا انجام شوند، باقی میمانند و انجامدهندگان از آن بهرهمند خواهند شد؛ و اگر هدفی فانی و از بین رفتنی از آن مد نظر باشد، باطل شده و نابود میگردند. و هر عملی که برای رضای خدا انجام نشود، چنین است.
(5) بنابراین خداوند عملکنندگان را فضیلت داده، و اعمالشان را توصیف نموده و فرموده است: (﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ﴾) و هرکس که عبادتهای مالی را که بر گردن اوست انجام دهد، و زکات و نفقات و کفاره و صدقات را بپردازد و در راههای خیر انفاق بکند، و عبادتهای بدنی مانند نماز و روزه و غیره را انجام دهد، و نیز عبادتهایی که بدنی و مالی هستند مانند حج و عمره و غیره را انجام دهد، (﴿وَٱتَّقَىٰ﴾) و از گناهان و کارهای حرامی که خداوند نهی کرده است پرهیز کند.
(6) (﴿وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ﴾) و «لا إله إلا الله» و آنچه را که بر آن دلالت مینماید، از قبیل باورهای دینی و پاداش آن را تصدیق کند.
(7) (﴿فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡيُسۡرَىٰ﴾) پس کارش را برایش آسان میکنیم، و هر کار خیری را برای او ساده و آسان میگردانیم. همچنین ترک کردن هر شر و بدی را برایش آسان مینماییم؛ چون او اسباب آسانی را فراهم کرده و خداوند کار را برایش آسان گردانده است.
(8) (﴿وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ﴾) و هر کس در ادای آنچه به آن امر شده بخل ورزد، و انفاق واجب و مستحب را انجام ندهد، و نفس او به وی اجازه ندهد تا آنچه را خدا بر او واجب کرده است ادا کند، (﴿وَٱسۡتَغۡنَىٰ﴾) و خود را از خداوند بینیاز بداند و عبودیت و بندگی خدا را ترک کند، و خودش را نیازمند خدا نداند؛ خداوندی که انسان راهی برای نجات و رستگاری ندارد مگر اینکه خداوند معبود و محبوب و مقصود او باشد
(9) (﴿وَكَذَّبَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ﴾) و عقائد و باورهای نیکی که خداوند تصدیق آن را بر بندگانش واجب گردانده است تکذیب کند
(10) (﴿فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡعُسۡرَىٰ﴾) پس او را برای سختی و خصلتهای زشت میسّر مینماییم، به این صورت که او را برای انجام شر و بدی ـ هرجا که باشد ـ آماده میسازیم، و انجام دادن گناه برایش آسان میشود. از خداوند عافیت میجوئیم.
(11) (﴿وَمَا يُغۡنِي عَنۡهُ مَالُهُۥٓ إِذَا تَرَدَّىٰٓ﴾) و وقتی که بمیرد، مال و داراییاش که او را سرکش کرده و به سبب آن خود را بینیاز دانسته و به آن بخل ورزیده چه سودی برایش خواهد داشت؟ مسلم است که چیزی جز عمل صالح با او همراه نخواهد بود. اما مال و ثروتی که حق واجب را از آن بیرون نکرده، و چیزی را برای آخرت از آن پیش نفرستاده است، وبال و عذابی برای او خواهد بود.
(12) ((إِنَّ عَلَيۡنَا لَلۡهُدَىٰ﴾) هدایت و راه راست، انسان را به خدا میرساند و به خشنودیاش نزدیک میکند؛ و اما گمراهی راهی به سوی خدا ندارد، و صاحب خود را به عذاب سختی میرساند.
(13) (﴿وَإِنَّ لَنَا لَلۡأٓخِرَةَ وَٱلۡأُولَىٰ﴾) این جهان و جهان آخرت همه در اختیار و تحت تصرف ما هستند، و هیچ کسی در آنها مشارکتی ندارد. پس علاقهمندان باید به خدا علاقهمند باشند، و امیدشان باید از مخلوق قطع گردد.
(14) (﴿فَأَنذَرۡتُكُمۡ نَارٗا تَلَظَّىٰ﴾) شما را از آتشی که شعله میزند و زبانه میکشد، بیم دادهام.
(15) (﴿لَا يَصۡلَىٰهَآ إِلَّا ٱلۡأَشۡقَى ٱلَّذِي كَذَّبَ﴾) بدان داخل نمیشود و نمیسوزد مگر کسی که خبر آن را دروغ انگاشته باشد، (﴿وَتَوَلَّىٰ﴾) و از دستور و فرامین الهی رویگردان شده باشد.
(16) (﴿لَا يَصۡلَىٰهَآ إِلَّا ٱلۡأَشۡقَى ٱلَّذِي كَذَّبَ﴾) بدان داخل نمیشود و نمیسوزد مگر کسی که خبر آن را دروغ انگاشته باشد، (﴿وَتَوَلَّىٰ﴾) و از دستور و فرامین الهی رویگردان شده باشد.
(17) ((وَسَيُجَنَّبُهَا ٱلۡأَتۡقَى ٱلَّذِي يُؤۡتِي مَالَهُۥ يَتَزَكَّىٰ﴾) کسی که هدفش از دادن دارائی و مالش، تزکیه و پاکیزه داشتن خود از گناهان باشد، و به قصد خشنودی خداوند مالش را بدهد، [از آتش دوزخ در امان میماند.] پس این آیه دلالت مینماید اگر انفاق مستحب، سبب ترکِ واجبی مانند قرض دادن یا نفقه و غیره شد، چنین انفاقی جایز نیست، بلکه بسیاری از علما آن را مردود میدانند؛ چون او کار مستحبی را انجام میدهد که سبب از دست رفتن واجب میشود.
(18) ((وَسَيُجَنَّبُهَا ٱلۡأَتۡقَى ٱلَّذِي يُؤۡتِي مَالَهُۥ يَتَزَكَّىٰ﴾) کسی که هدفش از دادن دارائی و مالش، تزکیه و پاکیزه داشتن خود از گناهان باشد، و به قصد خشنودی خداوند مالش را بدهد، [از آتش دوزخ در امان میماند.] پس این آیه دلالت مینماید اگر انفاق مستحب، سبب ترکِ واجبی مانند قرض دادن یا نفقه و غیره شد، چنین انفاقی جایز نیست، بلکه بسیاری از علما آن را مردود میدانند؛ چون او کار مستحبی را انجام میدهد که سبب از دست رفتن واجب میشود.
(19) (﴿وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُۥ مِن نِّعۡمَةٖ تُجۡزَىٰٓ﴾) و هیچ کسی از مردم بر ذمّۀ این مرد پرهیزگار منت و نعمتی ندارد که شایسته و سزاوار آن باشد او را بر آن پاداش دهد، مگر اینکه او را بر آن پاداش میدهد ، و فضل و منت او بعد از این پاداش دادن نیز همواره بر مردم باقی بماند. پس او فقط بندۀ خداست چون فقط احسان خدا بر گردن اوست. و اما کسی که مردم بر گردن او حق دارند و او پاداش آنان را نداده است، حتماً باید به جهت کسب رضایت مردم از کارهایی دست بردارد، و کارهایی را انجام دهد که سبب میشوند اخلاص او کم گردد. این آیه، شامل حال ابوبکر صدیق میشود، بلکه گفته شده در رابطه با ایشان نازل شده است؛ زیرا هرکس که بر او منّتی داشت که سزاوار آن بود وی را بر آن پاداش دهد، حتماً او را پاداش میداد؛ حتی در برابر کارهای نیکی که پیامبر صلی الله علیه وسلم با او میکرد وی را پاداش میداد [و برایش جبران میکرد]، به جز یک نیکی که پیامبر با او کرد و نتوانست وی را بر آن پاداش دهد، و آن عبارت بود از دعوت کردن به اسلام و تعلیم هدایت و دین حق. و خدا و پیامبرش بر هرکس منت دارند، منتی که پاداش دادن آن امکان ندارد. همچنین این آیه شامل هرکسی میشود که چنین حالتی را داشته باشد. پس هیچ کسی از مردم بر این انسان پرهیزگار منت و نعمتی ندارد که شایستۀ آن باشد بر آن پاداش داده شود مگر اینکه او را بر آن پاداش میدهد و اعمال او خالص برای خداست.
(20) بنابراین فرمود: (﴿إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِ ٱلۡأَعۡلَىٰ وَلَسَوۡفَ يَرۡضَىٰ﴾) بلکه برای رضایت پروردگار والاترش میبخشد، و به راستی این فرد پرهیزگار به خاطر نیکی و پاداشهایی که خداوند به او بخشیده است خشنود خواهد شد.
(21) بنابراین فرمود: (﴿إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِ ٱلۡأَعۡلَىٰ وَلَسَوۡفَ يَرۡضَىٰ﴾) بلکه برای رضایت پروردگار والاترش میبخشد، و به راستی این فرد پرهیزگار به خاطر نیکی و پاداشهایی که خداوند به او بخشیده است خشنود خواهد شد.