(1) قول مناسبتر در رابطه با حروف مقطعهای که در اوایل برخی سورههای قرآن آمده، این است که بدون مستند شرعی از ذکر معنی برای آنها خودداری کنیم و در عین حال یقین داشته باشیم که خداوند اینها را بیهوده نازل نکرده است، بلکه در پس آن حکمتی است که ما از آن بی خبریم.
(2) خداوند متعال خبر میدهد و خبر او متضمّن فرمان دادن به بزرگداشت قرآن و توجّه به آن است، و میفرماید: (﴿تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ﴾) این قرآن از سوی خداوند نازل گشته است؛ خداوندی که متّصف به صفات کمال است و به تنهایی نعمتها را بخشیده است، پس همو معبود به حق است و دارای قدرت و حکمت کامل میباشد.
(3) سپس آن را با آیات و نشانههای آفاقی و نشانههایی که در خود انسان وجود دارد تایید کرد، آیاتی از قبیل: آفرینش آسمانها و زمین
(4) و جانورانی که خداوند در این میان پراکنده ساخته، و منافعی که در آن دو به ودیعه نهاده، و آبی که خداوند نازل کرده است که با آن به آبادیها و بندگان حیات و زندگانی میبخشد.
(5) پس اینها همه نشانههای روشن و دلایل واضحی هستند که بر صداقت و راستی این قرآن بزرگ؛ و بر صحّت حکم و احکامی که در قرآن است دلالت دارند؛ نیز بر کمال خداوند؛ و بر زنده شدن پس از مرگ و رستاخیز دلالت میکنند.
(6) پس اینها همه نشانههای روشن و دلایل واضحی هستند که بر صداقت و راستی این قرآن بزرگ؛ و بر صحّت حکم و احکامی که در قرآن است دلالت دارند؛ نیز بر کمال خداوند؛ و بر زنده شدن پس از مرگ و رستاخیز دلالت میکنند. سپس خداوند مردم را -با توجه به پذیرش نشانههای الهی و عدم پذیرش آن- به دو گروه تقسیم کرد: گروهی که به آیات و نشانههای خدا [بر عظمت و شکوه او] استدلال میکنند، و در آنها میاندیشند و از آنها بهرهمند میگردند، در نتیجه موجبات رفعت و والایی مرتبت خویش را فراهم میسازند؛ و آنان همان کسانی هستند که به خدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران و روز آخرت ایمان دارند؛ ایمانی کامل و بدون کم و کاست که به درجۀ یقین رسیده است، و در سایۀ چنین ایمانی عقلهایشان تزکیه یافته و دانش و معرفت و خِرَدشان افزایش یافته است. و گروهی دیگر کسانی هستند که آیات خدا را میشنوند، به گونهای که حجت بر آنان اقامه میشود، سپس از آنها رویگردان میشوند و تکبّر میورزند، انگار که آنها را نشنیدهاند؛ چراکه قلبشان را تزکیه و تطهیر ننموده است، بلکه به سبب استکبار و خود بزرگبینیشان بر طغیان آنان افزوده است
(7) آنان کسانی هستند که هرگاه آیات خدا را بشنوند و بشناسند، آن را به باد تمسخر و استهزا میگیرند. خداوند این گروه را مورد تهدید قرار داده و میفرماید: (﴿وَيۡلٞ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ﴾) یعنی وای به حال آنان که در گفتارشان بسیار دروغگو هستند، و در کارهایشان بسیار گناهکارند!
(8) سپس خداوند مردم را -با توجه به پذیرش نشانههای الهی و عدم پذیرش آن- به دو گروه تقسیم کرد: گروهی که به آیات و نشانههای خدا [بر عظمت و شکوه او] استدلال میکنند، و در آنها میاندیشند و از آنها بهرهمند میگردند، در نتیجه موجبات رفعت و والایی مرتبت خویش را فراهم میسازند؛ و آنان همان کسانی هستند که به خدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران و روز آخرت ایمان دارند؛ ایمانی کامل و بدون کم و کاست که به درجۀ یقین رسیده است، و در سایۀ چنین ایمانی عقلهایشان تزکیه یافته و دانش و معرفت و خِرَدشان افزایش یافته است. و گروهی دیگر کسانی هستند که آیات خدا را میشنوند، به گونهای که حجت بر آنان اقامه میشود، سپس از آنها رویگردان میشوند و تکبّر میورزند، انگار که آنها را نشنیدهاند؛ چراکه قلبشان را تزکیه و تطهیر ننموده است، بلکه به سبب استکبار و خود بزرگبینیشان بر طغیان آنان افزوده است
(9) سپس خداوند مردم را -با توجه به پذیرش نشانههای الهی و عدم پذیرش آن- به دو گروه تقسیم کرد: گروهی که به آیات و نشانههای خدا [بر عظمت و شکوه او] استدلال میکنند، و در آنها میاندیشند و از آنها بهرهمند میگردند، در نتیجه موجبات رفعت و والایی مرتبت خویش را فراهم میسازند؛ و آنان همان کسانی هستند که به خدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران و روز آخرت ایمان دارند؛ ایمانی کامل و بدون کم و کاست که به درجۀ یقین رسیده است، و در سایۀ چنین ایمانی عقلهایشان تزکیه یافته و دانش و معرفت و خِرَدشان افزایش یافته است. و گروهی دیگر کسانی هستند که آیات خدا را میشنوند، به گونهای که حجت بر آنان اقامه میشود، سپس از آنها رویگردان میشوند و تکبّر میورزند، انگار که آنها را نشنیدهاند؛ چراکه قلبشان را تزکیه و تطهیر ننموده است، بلکه به سبب استکبار و خود بزرگبینیشان بر طغیان آنان افزوده است
(10) و خداوند خبر داده است که چنین کسانی دارای عذابی دردناک هستند، و اینکه (﴿مِّن وَرَآئِهِمۡ جَهَنَّمُۖ شَيۡٔٗا﴾) جهنم در پشت سر آنان قرار دارد [و در انتظارشان میباشد]، جهنّمی که برای عقوبت و عذاب شدید آنان بس است! نیز خداوند متعال خبر داده است که (﴿وَلَا يُغۡنِي عَنۡهُم مَّا كَسَبُواْ﴾) آنچه از مال و دارایی به دست آوردهاند آنان را از [عذاب خدا] بینیاز نخواهد کرد. (﴿وَلَا مَا ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِيَآءَ﴾) [و نیز اولیاء و دوستانی را که به جز خدا برگرفته بودند، آنان را از عذاب قیامت بینیاز نخواهد کرد]. و آنان نمیتوانند از این یاوران [ناتوان] یاری بخواهند و آنان را به کمک بطلبند. بنابراین [این یاوران ناتوان] آنها را شرمنده و خوار میگردانند [و نمیتوانند کاری را برایشان انجام دهند] چرا که خود بیش از هرکسی به یاری نیازمندند.
(11) وقتی خداوند آیات قرآنی و نشانههای مشهود خویش را بیان کرد و یادآور شد که مردم دو گروه هستند، خبر داد که قرآن این مطالب والا و بلند را دربر دارد و مایۀ هدایت است و راهنما میباشد. پس فرمود: (﴿هَٰذَا هُدٗى﴾) یعنی همۀ قرآن هدایت است، و آدمی را بر شناخت خداوند متعال و صفتهای مقدّس و کارهای پسندیدهاش راهنمایی میکند، و انسان را به شناخت پیامبران خدا و دوستان و دشمنانش و صفتهایشان آشنا میسازد، و انسان را به کارهای شایسته رهنمود میشود و به آن فرا میخواند، و کارهای بد را بیان میکند و از آن باز میدارد، و سزا و جزای دنیوی و اخروی را بیان مینماید. پس هدایت یافتگان با آن راهیاب میگردند، در نتیجه موفق و خوشبخت میشوند. (﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ﴾) و کسانی که به آیات روشن و قاطع خداوند کفر ورزیدهاند ـ حال آنکه جز کسی که ستمگریاش شدّت یافته و سرکشی او دو چندان گردیده است بدان کفر نمیورزد ـ (﴿لَهُمۡ عَذَابٞ مِّن رِّجۡزٍ أَلِيمٌ﴾) عذابی دردناک از کیفری سخت درپیش دارند.
(12) خداوند از فضل و احسان خویش بر بندگانش خبر میدهد که دریا را برایشان رام کرد تا کشتیها به فرمان او در آن حرکت کنند، (﴿وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ﴾) و تا با انواع تجارتهایی که از طریق دریا انجام میشود، از فضل او بهرهمند گردند. (﴿وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ﴾) و تا سپاس خداوند را به جای آورید؛ چون اگر شکر او را به جای آورید نعمتهای بیشتری به شما میدهد و در برابر سپاسگزاریتان پاداش فراوانی به شما خواهد داد.
(13) (﴿وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا مِّنۡهُ﴾) و همۀ آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است از سرِ فضل و احسان خویش برایتان مسخر گرداند، و این شامل اجرام آسمانها و زمین میشود. و نیز خورشید و ماه و ستارهها و سیّارهها و انواع حیوانات و درختان و میوهها و معادن را که در آسمانها و زمین وجود دارد ، برای شما مسخّر گردانده است؛ و دیگر چیزهایی که برای منافع بندگان و منافع چیزهایی که از نیازهای ضروری بندگان میباشد آفریده، و فراهم هستند. پس بندگان باید نهایت تلاش خود را برای به جا آوردن شکر و سپاس نعمت خداوند مبذول دارند، و در آیات خدا تدبر کنند. بنابراین فرمود: (﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ﴾) بیگمان در این امر برای گروهی که میاندیشند نشانههایی است. خلاصۀ مطلب اینکه آفرینش آسمانها و زمین و دیگر مخلوقات و تدبیر امور و مسخر گرداندن آن، بر نافذ بودن مشیّت و خواست خداوند و کمال قدرتش دلالت مینماید؛ و استواری و آفرینش زیبای آن بر کمال حکمت و آگاهی خداوند دلالت میکند؛ و پهناوری و گستردگی و فراوانی مخلوقاتش بر گستردگی فرمانروایی خداوند دلالت میکند؛ و ویژگیهای آن و چیزهای متضادی که در آن هست، دلیلی بر این است که خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد؛ و منافع دینی و دنیوی آن دلیل گستردگی رحمت او و فراگیر بودن فضل و احسان اوست. و همۀ اینها بر آن دلالت میکند که او خداوند معبود است، عبادت و کرنش و محبّت تنها شایستۀ او است؛ و پیامبرانش در آنچه آوردهاند راست گفتهاند. پس اینها دلایلی عقلی است که هیچ شک و تردیدی را برجای نمیگذارد.
(14) خداوند متعال بندگان مؤمن خویش را به اخلاق نیک و بردباری در برابر اذیّت و آزار مشرکان که به پاداش الهی امیدی ندارند و از کیفر و بلایی که خداوند بر گناهکاران میآورد نمیترسند، فرمان میدهد؛ چرا که خداوند هر گروهی را آنچه که کردهاند سزا یا پاداش خواهد داد. پس شما ای گروه مؤمنان! خدا شما را بر ایمانتان و گذشت و صبرتان پاداش فراوان میدهد
(15) و آنان اگر بر تکذیبشان پایداری کنند، آنچه که از عذاب و رسوایی شدید بر آنان وارد میشود، بر شما وارد نخواهد شد؛ بنابراین فرمود: (﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَسَآءَ فَعَلَيۡهَاۖ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ تُرۡجَعُونَ﴾) هرکس کار شایستهای بکند، به سود خود اوست؛ و هرکس بد کند، به زیان اوست؛ سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده میشوید.
(16) یعنی به بنیاسرائیل نعمتهایی دادیم که به دیگر مردمان نرسیده است، و به آنها (﴿ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحُكۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ﴾) کتاب تورات و انجیل و داوری میان مردم و پیامبری دادیم، که مقام و منزلت نبوّت، آنها را ممتاز کرده بود، و نبوّت از نسل ابراهیم بیشتر در میان بنیاسرائیل بود. (﴿وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ﴾) و خوردنیها و نوشیدنیها و پوشاکهای پاکیزهای به آنان دادیم، و «مَنّ» و «سَلوی» را بر آنها فرود آوردیم. (﴿وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾) و با این نعمتها آنان را به جز امّت اسلام بر همۀ جهانیان برتری دادیم؛ زیرا امّت اسلام بهترین امّتی است که به سود مردم آفریده شدهاند. و سیاق آیات دلالت میکند که منظور از اینکه آنها را بر جهانیان برتری دادیم این است که آنان را بر دیگران برتری دادیم نه بر این امّت؛ زیرا خداوند نعمتهایی را که به بنیاسرائیل داده برای ما بیان مینماید، امّا فضیلتهایی از قبیل: کتاب و فرمانروایی و نبوّت و غیره که باعث برتری بنیاسرائیل گشته بود، این امّت از همۀ آن فضیلتها برخوردار است، و اضافه بر اینها فضیلتهای زیادی برای امّت و شریعت اسلام قرار داده شده، و شریعت بنیاسرائیل بخشی از شریعت اسلام است. و این کتاب بر همۀ کتابهای گذشته برتر و چیره است، و محمّد صلی الله علیه وسلم همۀ پیامبران را تصدیق مینماید.
(17) (﴿وَءَاتَيۡنَٰهُم بَيِّنَٰتٖ﴾) و به بنیاسرائیل نشانههای روشنی دادیم که حق را از باطل مشخّص میکرد (﴿مِّنَ ٱلۡأَمۡرِ﴾) از آن امر تقدیری که خداوند به آنان داد، و این نشانهها معجزاتی بود که آنها بر دست موسی مشاهده کردند. پس نعمتهایی که خداوند به بنیاسرائیل بخشیده است اقتضا مینماید تا دین را به کاملترین صورت انجام دهند، و همۀ آنان بر حقّی که خداوند برایشان بیان کرده است گرد آمده و متفق شوند. ولی قضیه برعکس شد، و آنها در برابر این نعمتها به عکس آنچه که لازم بود رفتار کردند، و به جای اینکه متّحد و یکپارجه شوند، دچار تفرقه شدند، بنابراین فرمود: (﴿فَمَا ٱخۡتَلَفُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡيَۢا﴾) پس جز بعد از آنکه دانش یافتند ـ که سبب میشود تا اختلاف نکنند ـ اختلاف نورزیدند؛ و آنچه آنها را به اختلاف واداشت، تجاوز و ستم آنها بر یکدیگر بود. (﴿إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ﴾) و بیگمان، پروردگار تو در روز قیامت در میان ایشان در رابطه با آنچه که اختلاف میکردند داوری میکند. پس در آن روز خداوند، حقگرا را از باطلگرا مشخص مینماید؛ و کسی را که هواپرستی و غیره او را به اختلاف واداشته است، از کسی که چنین نیست مشخص میگرداند.
(18) سپس برای تو ـ در امر شرع ـ شریعت و آیین کاملی مقرّر داشتیم که به هر خیر و خوبی فرا میخواند و از هر شرّ و بدی باز میدارد، (﴿فَٱتَّبِعۡهَا﴾) پس، از آن پیروی کن؛ چون پیروی از آن، سبب سعادت همیشگی و صلاح و رستگاری است. (﴿وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ﴾) و از خواستههای کسانی پیروی مکن که نمیدانند؛ یعنی خواستههایشان از دانش و آگاهی سرچشمه نمیگیرد و از علم و دانش تبعیّت نمیکند، بلکه اینها کسانی هستند که بر اساس هوای نفس و خواستههایشان با شریعت پیامبر صلی الله علیه وسلم مخالفت ورزیدهاند. اینها همه از زمرۀ هواپرستان نادان به شمار میآیند.
(19) (﴿إِنَّهُمۡ لَن يُغۡنُواْ عَنكَ مِنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗا﴾) آنها پیش خداوند هیچ سودی به تو نمیرسانند؛ و این گونه نیست که اگر از خواست آنها پیروی کنی بتوانند خیر و خوبی برایت فراهم آورند، و شرّ و بدی را از تو دور بدارند. و درست نیست که با آنها موافقت نمایی و با آنها دوستی کنی؛ زیرا تو و آنها دارای راهی متفاوت هستید. (﴿وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۖ وَٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُتَّقِينَ﴾) و ستمگران دوستان یکدیگرند، و خداوند یار و یاور پرهیزگاران است؛ و به سبب پرهیزگاری و فرمانبرداریشان، آنها را از تاریکیها به سوی نور بیرون میآورد.
(20) (﴿هَٰذَا بَصَٰٓئِرُ لِلنَّاسِ﴾) این قرآن کریم پند حکیم و وسیلۀ بینش مردمان است؛ یعنی به وسیلۀ آن مردم در همۀ امور دارای بینش میگردند، و مؤمنان از آن بهرهمند میشوند. (﴿وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ﴾) و مایۀ هدایت و رحمت برای کسانی است که اهل یقین هستند؛ پس با آن در اصول دین و فروع آن به راه راست راهیاب میشوند، و به وسیلۀ آن خیر و شادمانی و سعادت دنیا و آخرت را به دست میآورند. و رحمت است؛ و جوهرۀ نفسشان با آن پاکیزه میگردد و خردشان افزایش مییابد و ایمان و یقینشان بیشتر میشود. و به وسیلۀ آن، حجّت بر کسی که بر کفر پای میفشارد و مخالفت میورزد اقامه میگردد.
(21) آیا بدکاران و کسانی که زیاد مرتکب گناه میشوند و در انجام حقوق پروردگارشان کوتاهی میورزند، گمان میبرند که (﴿أَن نَّجۡعَلَهُمۡ كَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾) آنان را همانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند؟ به این صورت که حقوق پروردگارشان را ادا نموده، و از ناخشنودیهای او پرهیز کرده، و همواره رضایت خدا را بر هوای نفس خود ترجیح دادهاند. (﴿سَوَآءٗ﴾) آیا گمان بردهاند که در دنیا و آخرت با آنها برابرند؟ چه بد گمانی کردهاند و چه بد حکمی نمودهاند! و این حکمی است که با حکمت داورترین داوران و بهترین دادگران مخالف است، و با عقلهای سالم و سرشتهای درست و با آنچه کتابها با آن نازل شدهاند و پیامبران به آن خبر دادهاند متضاد است. بلکه حکم نهایی آن است که مؤمنانی که کارهای شایسته کردهاند، پیروزی و رستگاری و سعادت و پاداش دنیا و آخرت از آن ایشان خواهد بود، و هر یک به اندازۀ نیکوکاریاش از آن بهرهمند خواهد شد. و خشم و اهانت و عذاب و بدبختی دنیا و آخرت از آن بدکاران است.
(22) خداوند آسمانها و زمین را به حکمت آفریده است، و علّت این آفرینش آن است که تنها او ـ که شریکی ندارد ـ پرستش شود. سپس کسانی را که به عبادت دستور داده و نعمتهای ظاهری و باطنی را به تمام و کمال به آنها عطا کرده است، مورد بازخواست قرار خواهد داد که آیا شکر خداوند را بهجای آورده و به دستورات او عمل کردهاند یا نه؟ و اگر شکر او را به جای نیاورده باشند، مستحق سزای ناسپاسان خواهند بود.
(23) خداوند متعال میفرماید: (﴿أَفَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ﴾) آیا مرد گمراهی را دیدهای که هوی و هوسش را معبود خویش قرار داده است؟ پس هرآنچه دلش میخواهد انجام میدهد، خواه خداوند از آن کار راضی باشد یا ناراضی، (﴿وَأَضَلَّهُ ٱللَّهُ عَلَىٰ عِلۡمٖ﴾) و خداوند از روی دانش او را گمراه ساخته است، چون میدانسته که او شایستۀ هدایت نیست. (﴿وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمۡعِهِۦ وَقَلۡبِهِۦ﴾) و خداوند بر گوش و دل او مهر نهاده است؛ پس آنچه را که به او سود میرساند نمیشنود، و دل او آنچه را که خیر است فرا نمیگیرد. (﴿وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِۦ غِشَٰوَةٗ﴾) و بر چشمانش پردهای قرار داده است که او را از نگاه کردن به حق باز میدارد. (﴿فَمَن يَهۡدِيهِ مِنۢ بَعۡدِ ٱللَّهِ﴾) پس چه کسی جز خدا میتواند او را راهنمایی کند؟ یعنی هیچ کس نیست که او را هدایت کند، چون خداوند درهای هدایت را به روی وی بسته، و درهای گمراهی را برایش گشوده است. و خداوند بر او ستم نکرده است، بلکه خودش بر خویشتن ستم نموده و سبب شده تا از رحمت خدا محروم گردد. (﴿أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴾) آیا پندی را که به شما سود میدهد، نمیپذیرید و آن را در پیش نمیگیرید؟ و آنچه را که سبب زیانتان است، نمیفهمید که از آن دوری کنید!؟
(24) (﴿وَقَالُواْ مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا ٱلدُّنۡيَا نَمُوتُ وَنَحۡيَا وَمَا يُهۡلِكُنَآ إِلَّا ٱلدَّهۡرُ﴾) و منکرانِ زنده شدن پس از مرگ و رستاخیز گفتند: زندگی جز یک عادت، و تبعیّت از آداب و رسوم و مقرّرات شب و روز چیز دیگری نمیباشد؛ بعضی میمیرند و بعضی زنده خواهند ماند؛ و هرکس بمیرد به سوی خدا باز نمیگردد و به سبب عملش مورد مجازات قرار نخواهد گرفت. و این گفتهشان از علم و آگاهی سرچشمه نگرفته است، (﴿إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَظُنُّونَ﴾) بلکه آنها فقط از روی گمان و تخمین چنین میگویند، پس معاد را انکار کردند و پیامبران راستگو را بدون دلیل و برهان تکذیب نمودند.
(25) اینها گمانهایی بیش نیست، و تعجّبهایی عاری از حقیقت است. بنابراین فرمود: (﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ مَّا كَانَ حُجَّتَهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ ٱئۡتُواْ بَِٔابَآئِنَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾) و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، در برابر آن دلیلی جز این ندارند که میگویند: اگر راست میگوئید، پدران ما را زنده کنید و بیاورید. و این جسارت آنها نسبت به خداوند است که چنین پیشنهادی را مطرح کرده، و گمان بردهاند که راستگویی پیامبران متوقّف بر این است که پدرانشان را زنده کنند؛ و اگر پیامبرانشان هر نشانهای برایشان بیاورند ایمان نمیآورند، مگر اینکه پیامبران در آنچه آنها میگویند از آنان پیروی نمایند. آنها در آنچه میگویند دروغگو هستند، و بلکه هدفشان فقط این است که دعوت پیامبران را رد کنند، و هدفشان روشن شدن حق نیست.
(26) خداوند متعال فرمود: (﴿قُلِ ٱللَّهُ يُحۡيِيكُمۡ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يَجۡمَعُكُمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا رَيۡبَ فِيهِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ﴾) بگو: خداوند شما را زنده میکند، سپس شما را میمیراند، آنگاه شما را در روز قیامت -که شکّی در آن نیست- گرد میآورد، ولی بیشتر مردم نمیدانند. و اگر چنانچه آنها قلباً باور داشتند که قیامت خواهد آمد، برای حضور در روز قیامت خود را آماده میکردند؛ و کارهایی انجام میدادند که در آن روز به آنها سود برساند.
(27) خداوند متعال از گستردگی فرمانروایی و یگانگیاش در تصرّف و تدبیر ـ در همۀ اوقاتـ خبر میدهد و اینکه (﴿يَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ﴾) روزی که قیامت بر پا میشود و مردم در ایستگاه [=موقف] قیامت گرد میآیند، باطلگرایانی که باطل را آوردند تا با آن حق را درهم بشکنند زیان میبینند، و در روز قیامت اعمالشان باطل خواهد شد؛ روزی که در آن حقیقت روشن میگردد، و پاداش را از دست خواهند داد، و به عذاب دردناک گرفتار میآیند.
(28) سپس خداوند شدّت و هولناک بودن روز قیامت را بیان میکند تا مردم از آن بهراسند و بندگان برای آن آمادگی پیدا کنند، پس فرمود: (﴿وَتَرَىٰ كُلَّ أُمَّةٖ جَاثِيَةٗ﴾) و در آن روز هر ملّتی را میبینی که از ترس و هراس بر زانوها افتاده و بر زانو نشسته و منتظر حکم پادشاه مهربان هستند. (﴿كُلُّ أُمَّةٖ تُدۡعَىٰٓ إِلَىٰ كِتَٰبِهَا﴾) هر امّتی به شریعت پیامبرانشان که از سوی خدا برایشان آمده است فرا خوانده میشوند که آیا بدان عمل کردهاند که در آن صورت از پاداش و ثواب خدا بهرهمند خواهند شد؟ یا آن را تباه نمودهاند که در این صورت زیانمند خواهند گردید؟ (﴿ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾) امروز سزا و جزای کارهایی را که میکردهاید به شما داده میشود. پس امّت موسی به سوی شریعت موسی ـ علیه السلام ـ و همچنین امّت عیسی -علیه السلام- به سوی شریعت عیسی، و امّت محمّد به سوی شریعت محمّد صلی الله علیه وسلم فرا خوانده میشوند. و همچنین امّتهای دیگر به سوی شریعتی که بدان مکلّف شده بودند فرا خوانده میشوند. این یکی از احتمالات دربارۀ این آیه است، و این معنی درست است و شکّی در آن نیست. و احتمال دارد منظور از (﴿كُلُّ أُمَّةٖ تُدۡعَىٰٓ إِلَىٰ كِتَٰبِهَا﴾) این باشد که هر ملتی به نامۀ اعمالش و خیر و شرّی که در آن نوشته شده است فرا خوانده میشود، و هرکس به سبب آنچه خودش کرده است سزا و جزا داده میشود. همانند اینکه خداوند متعال فرموده است: ﴿مَّنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَسَآءَ فَعَلَيۡهَا﴾ هرکس کار شایستهای کند به سود خودش میکند، و هرکس بد کند به زیان خود میکند. و احتمال دارد که هر دو معنی از آیه مراد باشند. و (﴿هَٰذَا كِتَٰبُنَا يَنطِقُ عَلَيۡكُم بِٱلۡحَقِّ﴾) بر همین دلالت مینماید
(29) یعنی این کتاب ماست که بر شما نازل کردهایم، و به حق و عدالت داوری میکند. (﴿إِنَّا كُنَّا نَسۡتَنسِخُ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾) مسلّماً ما آنچه شما میکردید، مینوشتیم و این نامۀ اعمال است.
(30) بنابراین آنچه را که خداوند با هر یک از دو گروه میکند بهطور مفصل بیان کرد و فرمود: (﴿فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾) کسانی که ایمان درست آورده و ایمانشان را با انجام کارهای شایسته از قبیل: واجبات و مستحبّات تصدیق کردهاند، (﴿فَيُدۡخِلُهُمۡ رَبُّهُمۡ فِي رَحۡمَتِهِۦ﴾) پروردگارشان آنان را در رحمت خویش که بهشت است داخل میگرداند، و در میان نعمتهای پایدار و زندگی سالم جای میدهد. (﴿ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡمُبِينُ﴾) این است رستگاری آشکار؛ یعنی این است سود و رستگاری و نجات، و هرگاه بنده به رستگاری واضح و روشن دست یازد، هر خیر و برکتی برای او فراهم خواهد شد و هر بدی از او دور میشود.
(31) (﴿وَأَمَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ﴾) و کسانی که به خدا کفر ورزیدهاند، در قالب سرزنش و سرکوب به آنها گفته میشود: (﴿أَفَلَمۡ تَكُنۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ﴾) مگر آیههای من بر شما خوانده نمیشد که شما را به آنچه صلاحتان در آن بود راهنمایی میکرد، و از آنچه باعث زیانتان میشد نهی میکرد؟ و این بزرگترین نعمتی بود که به شما رسیده بود، اگر توفیق استفاده از آن را مییافتید. (﴿فَٱسۡتَكۡبَرۡتُمۡ﴾) امّا شما تکبّر ورزیدید و از آن روی گرداندید و به آن کفر ورزیدید و بیشترین جنایت و سختترین جرم را مرتکب شدید. پس امروز سزای کارهایی را میبینید که میکردهاید.
(32) و نیز بدان سبب مورد سرزنش و توبیخ قرار میگیرند که (﴿وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَٱلسَّاعَةُ لَا رَيۡبَ فِيهَا قُلۡتُم مَّا نَدۡرِي مَا ٱلسَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنّٗا وَمَا نَحۡنُ بِمُسۡتَيۡقِنِينَ﴾) هنگامی که گفته میشد: به درستی وعدۀ خداوند حق است و شکّی در رخ دادن قیامت نیست، شما آن را انکار میکردید و میگفتید: نمیدانیم قیامت چیست؟ ما آن را جز گمانی ضعیف نمیپنداریم و به آن یقین و باور نداریم.
(33) پس این حالتشان در دنیاست؛ قیامت را انکار کردند و سخن کسی را که خبر آن را آورده بود نپذیرفتند. خداوند متعال میفرماید: (﴿وَبَدَا لَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا عَمِلُواْ﴾) و در روز قیامت کیفرهای اعمالشان برایشان آشکار میگردد، (﴿وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ﴾) و عذابی که در دنیا، آمدن آن را به مسخره میگرفتند، و نیز کسی که خبر آن را میداد، مورد استهزا قرار میدادند، آنها را فرو میگیرد.
(34) (﴿وَقِيلَ ٱلۡيَوۡمَ نَنسَىٰكُمۡ﴾) و گفته میشود: امروز شما را از یاد خواهیم برد، یعنی شما را در عذاب رها میکنیم. (﴿كَمَا نَسِيتُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَا﴾) همان گونه که شما دیدار امروز را به فراموشی سپردید؛ چراکه سزا از نوع عمل است. (﴿وَمَأۡوَىٰكُمُ ٱلنَّارُ﴾) و آتش دوزخ جایگاه و سرنوشت شماست. (﴿وَمَا لَكُم مِّن نَّٰصِرِينَ﴾) و هیچ یاورانی ندارید که شما را در برابر عذاب خدا یاری کنند و کیفر او را از شما دور نمایند.
(35) (﴿ذَٰلِكُم﴾) عذابی که شما بدان گرفتار شدهاید (﴿بِأَنَّكُمُ ٱتَّخَذۡتُمۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ هُزُوٗا﴾) به سبب آن است که آیات خدا را به تمسخر گرفتید حال آنکه آیات الهی را باید با جدیّت و کوشش و شادمانی فرا گرفت. (﴿وَغَرَّتۡكُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا﴾) و زندگانی دنیا با فریبندگیها و لذّتها و شهوتهایش شما را فریفت، پس به آن مطمئن شدید و برای آن عمل کردید و سرای پایدار آخرترا به فراموشی سپردید. (﴿فَٱلۡيَوۡمَ لَا يُخۡرَجُونَ مِنۡهَا وَلَا هُمۡ يُسۡتَعۡتَبُونَ﴾) پس امروز مهلت داده نمیشوند و به دنیا باز نمیگردند تا از نو کارِ شایسته انجام دهند.
(36) (﴿فَلِلَّهِ ٱلۡحَمۡدُ﴾) پس ستایش ـ آن گونه که شایستۀ شکوه و بزرگی فرمانروایی پروردگار است ـ تنها خداوندی را سزاست که (﴿رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَرَبِّ ٱلۡأَرۡضِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾) پروردگار آسمانها و پروردگار زمین و پروردگار جهانیان است؛ یعنی ستایش سزاوار اوست، به خاطر اینکه او پروردگار همۀ مخلوقات است و آنها را آفریده و پرورش داده و نعمتهای ظاهری و باطنی به آنها بخشیده است.
(37) (﴿وَلَهُ ٱلۡكِبۡرِيَآءُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾) و او دارای شکوه و حشمت بزرگی است. حمد متضمن تعریف و تمجید خداست به وسیلۀ صفات کمال، نیز متضمن دوست داشتن خدا و شکر نمودن وی میباشد. و کبریا متضمن عظمت و شکوه اوست. و عبادت بر پایه و اساس دو چیز استوار است؛ یکی محبّت خداوند و دوم کرنش برای او، و این دو از آگاهی از محامد خداوند و شکوه و بزرگیاش نشأت میگیرند. (﴿وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾) و او بر هر چیزی چیره و غالب است، و با حکمت است و هرچیزی را در جای مناسب آن قرار میدهد. پس هر آنچه را که مقرّر و مشروع میدارد، بنا بر حکمت و مصلحتی مقرّر میدارد؛ و هر آنچهرا که میآفریند، به خاطر فایده و منفعتی پدید میآورد. پایان تفسیر سوره جاثیه.