(1) خداوند در این سوره، ابتدای حالت انسان و میانه و انتهای آن را بیان کرده است. پس فرمود مدت زمانی طولانی بر انسان گذشت و او چیز قابل ذکری نبود. این همان زمانی است که انسان وجود نداشته است.
(2) وقتی خداوند خواست انسان را بیافریند، پدر انسان آدم را از خاک آفرید. سپس نسل او را (﴿مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ﴾) به صورت متسلسل از نطفهای آمیخته و بیارزش گسترش داد. (﴿نَّبۡتَلِيهِ﴾) با آن انسان را میآزماییم تا بدانیم آیا به حالت نخستین خود فکر میکند یا آن را فراموش میکند و مغرور میشود؟ پس خداوند انسان را آفرید، و به او تواناییهای ظاهری و باطنی مانند شنوایی و بینایی و دیگر اعضا عطا کرد، و اعضایش را کامل و سالم گرداند به گونهای که میتواند به وسیلۀ آن مقاصد خویش را به دست آورد.
(3) سپس خداوند پیامبران را به سوی انسانها فرستاد و کتابها را نازل کرد، و انسان را به راهی که او را به خدا میرساند رهنمود کرد، و راه را برایش روشن نمود و او را به برگرفتن آن تشویق نمود، و او را از نعمتهایی که نزد خداوند است آگاه کرد. سپس انسان را از راهی که او را به هلاکت و بدبختی میرساند آگاه نمود، و او را از آن برحذر داشت، و او را خبر داد که چه عذابی در انتظار اوست چنانچه آن راه را در پیش گیرد، و از این طریق او را آزمود. پس مردم به دو گروه تقسیم شدند: برخی نعمتهای پروردگار را سپاس گزارده و وظایفی را که خداوند آنها را بدان مکلف نموده است انجام دادند؛ و برخی به خداوند کفر ورزیدند و نعمتهای دینی و دنیوی خداوند را کفران نمودند، و راهی را که منجر به هلاکت و نابودی میگردد درپیش گرفتند. سپس خداوند متعال به بیان حال و اوضاع این دو گروه در زمان دریافت جزای اعمالشان میپردازد:
(4) ما برای کسی که به خداوند کفر ورزد و پیامبرانش را تکذیب کند و بر ارتکاب گناهان جرأت نماید، زنجیرهایی در آتش جهنم آماده کردهایم. چنانکه میفرماید: ﴿ثُمَّ فِي سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُكُوهُ﴾ سپس او را در زنجیری که هفتاد گز است به بند کشید. (﴿وَأَغۡلَٰلٗا﴾) و طوقهایی که دستهایشان را به گردنهایشان میبندد. (﴿وَسَعِيرًا﴾) وآتشی که جسمهای آنان را میسوزاند. ﴿كُلَّمَا نَضِجَتۡ جُلُودُهُم بَدَّلۡنَٰهُمۡ جُلُودًا غَيۡرَهَا لِيَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ﴾ هرگاه پوست جهنّمیان از بین برود و سوخته شود، پوستهای تازهای جایگزین آن میکنیم تا عذاب را بچشند. و این عذاب همیشگی است، و آنان جاودانه در آن میمانند.
(5) (﴿ٱلۡأَبۡرَارَ﴾) آنها کسانی هستند که به سبب معرفت خداوند و محبت الهی که در دلهایشان است و اخلاق زیبایی که دارند، پاکدل و نیکوکارند. پس خداوند خبر داد که ایشان (﴿يَشۡرَبُونَ مِن كَأۡسٖ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا﴾) از شراب لذیذی مینوشند که با کافور آمیخته شده است تا کافور آن را خنک کند و از تندی آن بکاهد. این کافور بسیار لذیذ است، و از هرعیب و آلودگیای که در کافور دنیا هست سالم و پاک میباشد. چون آفتهای دنیا در نعمتهای بهشتی وجود ندارد. همانطور که خداوند متعال میفرماید: ﴿فِي سِدۡرٖ مَّخۡضُودٖ وَطَلۡحٖ مَّنضُودٖ﴾ بهشتیان در میان درختان سدرِ بیخار، و درختان موز که میوههایشان روی هم چیده شده است میباشند. و ﴿وَأَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞ﴾ و همسران پاکیزه. ﴿لَهُمۡ دَارُ ٱلسَّلَٰمِ عِندَ رَبِّهِمۡ﴾ آنان در سرای امنیت نزد پروردگارشان میباشند. ﴿وَفِيهَا مَا تَشۡتَهِيهِ ٱلۡأَنفُسُ وَتَلَذُّ ٱلۡأَعۡيُنُ﴾ و در بهشت چیزهایی است که دلها در پی آنند، و چشمها از دیدن آن لذّت میبرند.
(6) (﴿عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا عِبَادُ ٱللَّهِ﴾) جام لذیذی که سر میکشند از تمام شدن آن هراسی ندارند، بلکه چشمهای دارد که تمام نمیشود و همواره روان است، و بندگان خدا هرجا و هرگونه که بخواهند آن را میبرند و روان میکنند. پس میتوانند آن را به سوی باغهای سرسبز و یا میان کاخها و منازل آراسته شده و یا به هر سمت و سویی جاری نمایند.
(7) سپس جملهای از کارهای آنان را بیان کرد و فرمود: (﴿يُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ﴾) به نذر و پیمانهایی که خود را بدان ملزم نمودهاند وفا میکنند. آنان به نذرهایی وفا میکنند که در اصل بر آنها واجب نبوده است، بلکه خودشان آن را بر خود واجب نمودهاند؛ پس آنان به طریق اولی فرایض را به جای میآورند. (﴿وَيَخَافُونَ يَوۡمٗا كَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِيرٗا﴾) و از روزی سخت که بلای آن گسترده و فراگیر است میترسند که بلایش به آنها برسد. از این رو هر آنچه که باعث گرفتار شدن به بلای آن روز میگردد را ترک گفته، و از آن دوری میجویند.
(8) (﴿وَيُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡكِينٗا وَيَتِيمٗا وَأَسِيرًا﴾) آنها در حالی که مال و غذا را دوست میدارند آن را به کسانی که از آنها نیازمندترند مانند بینوایان و یتیمان و اسیران میدهند؛ زیرا محبت خدا را بر محبت خود مقدم میدارند.
(9) هدفِ آنان از انفاق و خوراک دادن، جلب رضایت خداوند است و با زبان حال میگویند: (﴿إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا﴾) ما شما را فقط برای رضایت خداوند خوراک میدهیم، و از شما پاداش مالی نمیخواهیم، و همچنین از شما نمیخواهیم که ما را تعریف و تمجید کنید.
(10) (﴿إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا﴾) و از روزی سخت و وحشتناک که قیامت است هراس داریم.
(11) (﴿فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمِ﴾) پس خداوند آنان را از شر آن روز حفظ کرد، و مسلّماً وحشت بزرگ قیامت، آنان را پریشان نخواهد کرد، و فرشتگان با آنان روبهرو میشوند و میگویند: این همان روزی است که وعده داده میشدید. (﴿وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا﴾) و آنان را مورد عنایت خود قرار میدهد، و چهرههایشان را تر و تازه میکند، و دلهایشان را شاد میگرداند. پس هم نعمت ظاهری و هم نعمت باطنی به آنان میدهد.
(12) (﴿وَجَزَىٰهُم بِمَا صَبَرُواْ جَنَّةٗ وَحَرِيرٗا﴾) و به پاداش اینکه آنها بر طاعت خداوند شکیبایی ورزیدهاند، و به اندازۀ توان خود عبادت کردهاند و از گناهان دوری نمودهاند، و در برابر بلاهایی که خداوند برایشان مقدر نموده است صبر کردهاند، به آنان بهشت و لباس ابریشمی عطا مینماید؛ بهشتی که هر نوع نعمتی را در بر دارد. و از هر نوع آفت و بدی بهدور است. احتمال دارد که خداوند به این خاطر ابریشم را به طور ویژه ذکر کرد چون لباس ظاهری آدمی، نشانگر حالت و وضع صاحب لباس است. ﴿وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ﴾ و لباسشان در بهشت ابریشم است.
(13) (﴿مُّتَّكِِٔينَ فِيهَا عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ﴾) آنها در بهشت با آرامش و خاطر آسوده بر تختهایی که با پردههایی آراسته شده پوشیده شدهاند تکیه میزنند. (﴿لَا يَرَوۡنَ فِيهَا شَمۡسٗا وَلَا زَمۡهَرِيرٗا﴾) و در بهشت نه گرمای خورشید را میبینند و نه از سوز و سرما به آنها میرسد، بلکه در همۀ اوقات در سایهای گوارا که نه سرد است و نه گرم به سر میبرند، طوری که از آن لذت میبرند و با گرما و سرما اذیت نمیشوند.
(14) (﴿وَدَانِيَةً عَلَيۡهِمۡ ظِلَٰلُهَا وَذُلِّلَتۡ قُطُوفُهَا تَذۡلِيلٗا﴾) و میوههای بهشت چنان به آنان نزدیک میگردد که در حالت نشسته و ایستاده و در حالی که خوابیدهاند به آن دسترسی دارند.
(15) (﴿وَيُطَافُ عَلَيۡهِم بَِٔانِيَةٖ مِّن فِضَّةٖ وَأَكۡوَابٖ كَانَتۡ قَوَارِيرَا۠﴾) و پسران و خدمتگزاران اهل بهشت ظرفهای نقرهای و لیوانهای بلورین شراب را میان آنان میگردانند.
(16) (﴿قَوَارِيرَاْ مِن فِضَّةٖ﴾) لیوانهای بلورینی که از نقره هستند، اما همانند شیشه، شفاف و درخشاناند. و این بسیار عجیب است که نقره به آن ضخامت همانند بلور شفاف باشد. (﴿قَدَّرُوهَا تَقۡدِيرٗا﴾) خدمتگزاران بهشتی به اندازهای که آنان سیراب شوند در این لیوانها شراب میریزند؛ نه زیاد و نه کم، چون اگر از اندازه بیشتر باشد، از لذت آن کاسته میگردد؛ و اگر به اندازه نباشد، آنها سیراب نمیشوند. و احتمال دارد که منظور این باشد که بهشتیان آن را طوری اندازهگیری کردهاند که به دلخواه آنان است، و هرچقدر دلشان بخواهد فراهم میگردد.
(17) (﴿وَيُسۡقَوۡنَ فِيهَا كَأۡسٗا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلًا﴾) و در بهشت جامهای شرابی به آنان داده میشود که با زنجبیل آمیخته شده است تا مزّه و بوی آن بهتر شود.
(18) (﴿عَيۡنٗا فِيهَا تُسَمَّىٰ سَلۡسَبِيلٗا﴾) این چشمه به خاطر آنکه شفاف و لذیذ و زیباست سلسبیل نامیده میشود.
(19) (﴿وَيَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ﴾) و برای آوردن خوراک و نوشیدنی اهل بهشت و خدمتشان (﴿وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ﴾) نوجوانانی بر آنان رفت و آمد میکنند که جاودانهاند؛ یعنی برای بقا آفریده شدهاند؛ اینها تغییر نمیکنند و پیر نمیشوند و در نهایت زیبایی هستند. (﴿إِذَا رَأَيۡتَهُمۡ حَسِبۡتَهُمۡ لُؤۡلُؤٗا مَّنثُورٗا﴾) هرگاه آنان را در حالی که برای خدمت بهشتیان پراکنده هستند ببینی، از بس که زیبا هستند چنان میپنداری که انگار آنها مروارید پراکنده هستند. اهل بهشت از اینکه خدمتگزاران آنها نوجوانانی جاودان هستند کاملاً لذّت میبرند؛ نوجوانانی که بهشتیان از دیدن آنها شاد میشوند. آن نوجوانان با آرامش به دنبال بهشتیان وارد خانههایشان میشوند، و هر آنچه بخواهند برایشان میآورند.
(20) (﴿وَإِذَا رَأَيۡتَ ثَمَّ رَأَيۡتَ نَعِيمٗا وَمُلۡكٗا كَبِيرًا﴾) و هرگاه به اهل بهشت و نعمتهای کاملی که دارند نگاه کنی، نعمت بسیار و فرمانروایی بزرگی را میبینی. یک نفر بهشتی را میبینی که منازل و اتاقهای مزیّن زیادی دارد که قابل وصف نیست، و باغهای سرسبز و میوههای در دسترس و لذیذ و رودبارهای روان و باغهای زیبا و پرندگانی دارند که نغمههای دلانگیز سر میدهند و مایۀ شادی دلها میگردند. او همسرانی بینهایت زیبا دارد، و دارای هر نوع زیبایی ظاهری و باطنی میباشند که دلها از آنان سرشار از سرور و شادی میگردند. دراطراف هر بهشتی نوجوانان و خدمتگزارانی وجود دارد که همیشه نوجوان هستند و جاودانهاند و سبب آرامش و راحتیِ او میگردند. علاوه بر این و مهمتر از همه، این است که ساکنان بهشت رضایت پروردگار را به دست میآورند، و سخنان او را میشنوند، و از نزدیک بودن وی لذت میبرند، و از اینکه همیشه در بهشت ماندگار هستند و نیز از خشنودی خداوند شادمان و مسرور میگردند، و هر لحظه و هر زمان نعمتهایشان افزوده میگردد. پس پاک است صاحب فرمانروایی و خداوند حق، خداوندی که گنجینههای او تمام نمیشود، و خیر و برکت او کم نمیگردد. پس همانطور که اوصاف او نهایت و پایانی ندارد، نیکی و احسانش نیز بیپایان است.
(21) (﴿عَٰلِيَهُمۡ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضۡرٞ﴾) لباسهای سبز ابریشمی که برخی نازک و برخی ضخیم است آنان را آراسته است. ابریشم نازک و ابریشم ضخیم بالاترین نوع ابریشم میباشد. (﴿وَحُلُّوٓاْ أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٖ﴾) و به دست زنان و مردان بهشتی دستبندهایی از نقره زده میشود. این وعدهای است که خداوند داده، و وعدۀ خداوند تحقّق یافتنی است؛ چون هیچ کس از خداوند راستگوتر نیست. (﴿وَسَقَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ شَرَابٗا طَهُورًا﴾) و پروردگارشان به آنان شرابی پاکیزه مینوشاند که هیچ آلودگی در آن نیست، و شکمهایشان را از هر بیماری و آلودگی پاک مینماید.
(22) (﴿إِنَّ هَٰذَا كَانَ لَكُمۡ جَزَآءٗ﴾) این پاداش فراوان جزای کارهاییست که در گذشته انجام دادهاید. (﴿وَكَانَ سَعۡيُكُم مَّشۡكُورًا﴾) و تلاش و کوشش شما مورد قدردانی واقع میشود، و در برابر تلاش کم شما، خداوند نعمتهای بسیاری به شما میدهد.
(23) وقتی خداوند نعمتهای بهشت را ذکر کرد، فرمود: (﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ تَنزِيلٗا﴾) بدون شک ما قرآن را به تدریج بر تو نازل کردهایم، و در قرآن وعده و وعید بیان شده است، و همۀ آنچه که بندگان نیاز دارند در آن بیان شده، و در آن به اطاعت از اوامر الهی و اجرای مقررات کامل خداوندی و شکیبایی بر آن امر شده است.
(24) بنابراین فرمود: (﴿فَٱصۡبِرۡ لِحُكۡمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعۡ مِنۡهُمۡ ءَاثِمًا أَوۡ كَفُورٗا﴾) در برابر حکم تقدیری خداوند صبر داشته باش، و بر اجرای فرمان دینی او شکیبایی کن، و نباید هیچ مانعی تو را از اجرای دستورات الهی باز دارد. و از مخالفانی که میخواهند تو را بازدارند، و گناهکارانی که مرتکب گناه میشوند و ناسپاسی میکنند، اطاعت مکن؛ چون اطاعت از کافران و بزهکاران و فاسقان، نافرمانی از خداست؛ زیرا آنها جز به آنچه هوای نفس میخواهد فرمان نمیدهند. و از آنجا که صبر و شکیبایی، ناشی از فرمانبرداری خدا و کثرت ذکر اوست، خداوند به این کار فرمان داد و فرمود:
(25) (﴿وَٱذۡكُرِ ٱسۡمَ رَبِّكَ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلٗا﴾) و در اول روز و آخر آن، پروردگارت را یاد کن. پس نمازهای فرض و نفل و ذکر و تسبیح و تهلیل و تکبیر دراین اوقات داخل است.
(26) (﴿وَمِنَ ٱلَّيۡلِ فَٱسۡجُدۡ لَهُۥ﴾) و در شب برای خدا بسیار سجده کن؛ یعنی بسیار نماز بگزار. (﴿وَسَبِّحۡهُ لَيۡلٗا طَوِيلًا﴾) و در بخش بزرگی از شب، او را به پاکی یاد کن. و این امرِ مطلق با آنچه قبلاً بیان شد مقیّد گردیده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُزَّمِّلُ قُمِ ٱلَّيۡلَ إِلَّا قَلِيلٗا نِّصۡفَهُۥٓ أَوِ ٱنقُصۡ مِنۡهُ قَلِيلًا أَوۡ زِدۡ عَلَيۡهِ﴾ ای جامه به خود پیچیده! شب را به نماز بایست مگر اندکی، نیمی از شب به نماز بایست، یا از نیمۀ آن بکاه، یا به آن بیفزای.
(27) (﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ يُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ﴾) کسانی که تو را تکذیب میکنند، با وجود اینکه آیات برای آنها بیان شده و تشویق شدهاند و بیم داده شدهاند، این آیات و تشویقها درحق آنان سودمند واقع نگردیده، بلکه همواره زندگی دنیا را دوست میدارند و به آن دل میبندند. (﴿وَيَذَرُونَ وَرَآءَهُمۡ يَوۡمٗا ثَقِيلٗا﴾) و برای روز دشواری که در پیش دارند، عمل نمیکنند و آن را فراموش مینمایند. و آن روز قیامت است که مقدار آن به اندازۀ پنجاه هزار سال است. و خداوند متعال میفرماید: ﴿يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ﴾ کافران میگویند: «این روزِ دشواری است.» پس کافران انگار فقط برای زندگی دنیا و اقامت در آن آفریده شدهاند.
(28) سپس بر زنده شدن آنها پس از مرگ، از یک دلیل عقلی استدلال کرد، و آن آفرینش نخستین است. پس فرمود: (﴿نَّحۡنُ خَلَقۡنَٰهُمۡ﴾) ما آنها را از عدم و نیستی آفریدهایم، (﴿وَشَدَدۡنَآ أَسۡرَهُمۡ﴾) و آفرینش آنها را با رگ و عصب و تواناییهای ظاهری و باطنی استوار و محکم کردهایم، به گونهای که بدن آنها کامل است و هرچه بخواهند، میتوانند انجام دهند. پس کسی که آنها را به این حالت آفریده است، میتواند آنان را پس از مردنشان برای سزا و جزا زنده کند. و کسی که در این جهان آفرینش آنها را به مراحل مختلفی درآورده است، شایستۀ او نیست که آنها را بیهوده و بیهدف رها کند بدون اینکه امر و نهی شوند و پاداش و سزا ببینند. بنابراین فرمود: (﴿وَإِذَا شِئۡنَا بَدَّلۡنَآ أَمۡثَٰلَهُمۡ تَبۡدِيلًا﴾) و اگر بخواهیم ذات آنان را برای رستاخیز، باری دیگر ـ به صورتی متفاوت [ولی] همانند آنها ـ میآفرینیم.
(29) (﴿إِنَّ هَٰذِهِۦ تَذۡكِرَةٞ﴾) همانا این پندی است که مؤمن از آن پند میپذیرد، و از ترساندن و تشویقی که در آن است بهرهمند میشود. (﴿فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلٗا﴾) و هرکس که بخواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد؛ یعنی راهی را در پیش بگیرد که او را به پروردگارش میرساند. پس خداوند حق و هدایت را بیان مینماید، سپس به انسان اختیار میدهد تا به وسیلۀ آن راه رهنمود گردد یا از آن گریزان شود، و این برای اقامۀ حجّت است.
(30) ﴿لِّيَهۡلِكَ مَنۡ هَلَكَ عَنۢ بَيِّنَةٖ وَيَحۡيَىٰ مَنۡ حَيَّ عَنۢ بَيِّنَةٖ﴾ تا هرکس که هلاک میگردد، از روی دلیل هلاک شود؛ و هرکس که زنده میگردد، از روی دلیل زنده بماند. (﴿وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ﴾) و شما نمیتوانید مگر اینکه خدا بخواهد؛ چون مشیّت و خواست خداوند نافذ است. (﴿إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا﴾) و خداوند دانای فرزانه است؛ و در هدایت کردن فرد هدایت یافته، و گمراه ساختن فرد گمراه، حکمت دارد.
(31) (﴿يُدۡخِلُ مَن يَشَآءُ فِي رَحۡمَتِهِۦ﴾) هرکس را که بخواهد، مورد لطف و توجّه خویش قرار میدهد و به او توفیق میدهد تا از اسباب سعادت استفاده ببرد و او را به راههای هدایت رهنمود میسازد. (﴿وَٱلظَّٰلِمِينَ أَعَدَّ لَهُمۡ عَذَابًا أَلِيمَۢا﴾) و خداوند برای ستمکارانی که شقاوت را بر هدایت ترجیح دادهاند، به جزای ستمگری و تجاوزشان عذاب دردناکی فراهم ساخته است. پایان تفسیر سوره انسان. ولله الحمد والمنة.