(1) وقتی این امور وحشتناک اتفاق افتاد، مردم مشخص میگردند و هرکس میداند که برای آخرت خود چه کاری کرده است، و خوب و بدی را که انجام داده میداند. چون در روز قیامت، خورشید درهم پیچیده میشود و ماه بینور میگردد و خورشید و ماه در آتش انداخته میشوند.
(2) (﴿وَإِذَا ٱلنُّجُومُ ٱنكَدَرَتۡ﴾) و آنگاه که ستارگان تغییر کنند و پراکنده شوند.
(3) (﴿وَإِذَا ٱلۡجِبَالُ سُيِّرَتۡ﴾) و آن وقت که کوهها چون ریگ به حرکت درآیند، و سپس چون پشم رنگین به هوا روند. آن هنگام تغییر میکنند و به غباری پراکنده تبدیل میشوند، و از جای خود برکنده میشوند.
(4) (﴿وَإِذَا ٱلۡعِشَارُ عُطِّلَتۡ﴾) در آن روز، مردم گرانبهاترین اموال خود را که در همۀ اوقات مواظب آن بودند رها میکنند، چون چیزی آمده که آن اموال گرانبها را از یادشان برده است. به شتران مادهای اشاره کرد که بچههایشان به دنبالشان است. و این گرانبهاترین و ارزشمندترین اموال عرب بود.
(5) (﴿وَإِذَا ٱلۡوُحُوشُ حُشِرَتۡ﴾) و هنگامی که حیوانات وحشی در روز قیامت گرد آورده میشوند تا خداوند قصاص برخی را از دیگری بگیرد، و بندگان کمال عدالت و دادگری خداوند را میبینند؛ زیرا او انتقام بز بیشاخ را از بز شاخدار میستاند. سپس به آنها میگوید نابود شوید.
(6) (﴿وَإِذَا ٱلۡبِحَارُ سُجِّرَتۡ﴾) و هنگامی که دریاها افروخته شوند، و با آن وسعت و بزرگی به آتش تبدیل میگردند.
(7) (﴿وَإِذَا ٱلنُّفُوسُ زُوِّجَتۡ﴾) یعنی هرکس با همانند خود جفت میگردد؛ پس نیکوکاران با نیکوکاران جمع میشوند، و بزهکاران با بزهکاران جمع میگردند. مؤمن با حور بهشتی همسر و جفت میگردد، و کافر با شیطان جفت میشود. و این مانند آن است که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا﴾ و کافران گروه گروه به سوی دوزخ رانده میشوند. ﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ﴾ و پرهیزگاران گروه گروه به سوی بهشت برده میشوند. ﴿ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَأَزۡوَٰجَهُمۡ﴾ ستمکاران را به همراه همسرانشان گرد آورید.
(8) (﴿وَإِذَا ٱلۡمَوۡءُۥدَةُ سُئِلَتۡ﴾) و هنگامی که از دختر زنده به گور شده پرسیده میشود. جاهلان دختران را زنده به گور میکردند و آنها گناهی جز این نداشتند که پدرشان از فقر میترسید.
(9) پس پرسیده میشود: (﴿بِأَيِّ ذَنۢبٖ قُتِلَتۡ﴾) این دختران به چه گناهی کشته شدهاند؟ مشخص است که گناهی مرتکب نشدهاند، اما این سؤال برای سرزنش و توبیخ قاتلان آنها است.
(10) (﴿وَإِذَا ٱلصُّحُفُ نُشِرَتۡ﴾) و هنگامی که نامههای اعمال -که هر بد و نیکی در آن نوشته شده- گشوده میشوند و هر یک به صاحب آن داده میشود. پس برخی نامۀ اعمالشان را به دست راستشان گرفتهاند، و برخی نامۀ اعمال را در دست چپ یا پشت سر گرفتهاند.
(11) (﴿وَإِذَا ٱلسَّمَآءُ كُشِطَتۡ﴾) و هنگامی که آسمان از بین میرود، همانطور که خداوند متعال میفرماید: ﴿يَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلسَّمَآءُ بِٱلۡغَمَٰمِ﴾ روزی که آسمان با ابرها پاره میگردد. ﴿يَوۡمَ نَطۡوِي ٱلسَّمَآءَ كَطَيِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡكُتُبِ﴾ روزی که آسمان را درهم میپیچیم، همانطور که سجل، کتابها را درهم میپیچد. ﴿وَٱلۡأَرۡضُ جَمِيعٗا قَبۡضَتُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِۦ﴾ و تمام زمین در روز قیامت در قبضۀ اوست، و آسمانها با دست راست او پیچیده میشوند.
(12) (﴿وَإِذَا ٱلۡجَحِيمُ سُعِّرَتۡ﴾) و هنگامی که جهنم برافروخته میشود و چنان شعلهور میگردد که قبلاً آن گونه مشتعل نبوده است.
(13) (﴿وَإِذَا ٱلۡجَنَّةُ أُزۡلِفَتۡ﴾) و هنگامی که بهشت برای پرهیزگاران نزدیک آورده میشود.
(14) (﴿عَلِمَتۡ نَفۡسٞ مَّآ أَحۡضَرَتۡ﴾) هرکس اعمالی را که نزد او حاضر و نمایان است و پیشتر انجام داده است، میداند. همانطور که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗا﴾ و آنچه را که کردهاند حاضر و آماده مییابند. این صفتهایی که خداوند برای قیامت بیان کرده است که دلها را به تکان، و بدنها را به لرزه درمیآورد، و هراس آن، همه را فرامیگیرد، و خردمند را تحریک میکند تا برای آن روز آمادگی حاصل نمایند، و آنها را از هر آنچه که باعث سرزنش میگردد باز میدارد. بنابراین برخی از سلف گفتهاند: هرکس میخواهد به قیامت بنگرد آن گونه که آن را با چشم خود مشاهده میکند، باید به سورۀ (﴿إِذَا ٱلشَّمۡسُ كُوِّرَتۡ﴾) بیندیشد.
(15) خداوند متعال به «الخنّس» سوگنده خورده است و آن ستارگانی هستند که از حرکت معمولی ستارگان به سوی مشرق باز پس میروند و آن ستارگان هفتگانه سیار هستند که عبارتند از «خورشید»، «ماه»، «زهره»، «مشتری»، «مریخ»، «زحل» و «عطارد». پس این هفت ستاره دو حرکت دارند، یکی حرکت به سوی مغرب به همراه همۀ ستارگان و افلاک. و دوم حرکت معکوس از جهت مشرق که فقط این هفت ستاره این گونه هستند.
(16) پس خداوند به اینها در حال بازماندن و حرکت کردنشان و پنهان شدنشان سوگند خورده است. و احتمال دارد که منظور همۀ ستارگان سیّار و غیره باشد.
(17) (﴿وَٱلَّيۡلِ إِذَا عَسۡعَسَ﴾) و سوگند میخورم به شب چون روی بیاورد. و گفته شده که، «عسعس» به معنی«پشت کننده» میباشد.
(18) (﴿وَٱلصُّبۡحِ إِذَا تَنَفَّسَ﴾) و به صبح وقتی که نشانههای آن آشکار گردد و روشناییاش به تدریج سیاهی شب را بشکافد تا اینکه کامل میگردد و خورشید طلوع میکند.
(19) اینها نشانههای بزرگی هستند که خداوند برای بزرگی و شکوه و محفوظ بودن قرآن از هر شیطان رانده شدهای به آنها قسم خورده است. پس فرمود: (﴿إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ كَرِيمٖ﴾) بیگمان قرآن برخواندۀ فرستاده بزرگواری است و او جبرئیل علیه السلام است که قرآن را از سوی خدا نازل کرده است، همانطور که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِنَّهُۥ لَتَنزِيلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ عَلَىٰ قَلۡبِكَ لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ﴾ و بیگمان، قرآن را پروردگار جهانیان فرستاده، و جبرئیل آن را بر قلب تو نازل کرده است تا از بیمدهندگان باشی. و خداوند جبرئیل را به بزرگواری توصیف نمود، چون رفتار او پسندیده، و او برترین فرشتگان است، و نزد خداوند مقامش از همه بالاتر میباشد.
(20) (﴿ذِي قُوَّةٍ﴾) او در اجرای فرمان الهی نیرومند است. از جمله نیرومندیاش این است که دیار و سرزمین قوم لوط را زیر و رو کرد، و آنان را نابود ساخت. (﴿عِندَ ذِي ٱلۡعَرۡشِ﴾) جبرئیل مقرب درگاه خداست، و نزد خداوند مقامی والا دارد، و خداوند این مقام ویژه را به او اختصاص داده است. (﴿مَكِينٖ﴾) و دارای مکانت و جایگاهی بالاتر از جایگاه همۀ فرشتگان میباشد.
(21) (﴿مُّطَاعٖ ثَمَّ أَمِينٖ﴾) در ملکوت اعلی از جبرئیل اطاعت میشود؛ چون او از فرشتگان مقرّب است و از نظر و فرمانش فرمانبرداری میشود. و امانتدار است و هرچه را به او فرمان دهند، بدون کم و کاست و بدون اینکه از حدودی که برایش مقرر شده است پا را فراتر بگذارد آن را انجام میدهد. اینها همه بر شرافت و عظمت قرآن در پیشگاه خداوند دلالت مینمایند. خداوند قرآن را با این فرشتۀ بزرگوار -که دارای اینچنین صفات کاملی میباشد- فرستاده است. و عادت بر این است که پادشاهان کسانی را که برایشان گرامی هستند، برای رساندن مهمترین و شریفترین پیامها میگمارند.
(22) پس وقتی که فضیلت فرشتۀ حامل قرآن را بیان کرد، فضیلت انسانی را که قرآن بر او نازل شده و به سوی آن دعوت کرده است نیز بیان کرد، و فرمود: (﴿وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجۡنُونٖ﴾) و همدم و معاشر شما محمد صلی الله علیه وسلم دیوانه نیست؛ آنطور که دشمنانش که رسالت او را تکذیب میکنند میگویند، و تهمتهایی به او برمیبندند و میخواهند با این گفتهها آنچه را با خود آورده است خاموش کنند. بلکه محمد صلی الله علیه وسلم از همۀ مردم عاقلتر و راستگوتر است.
(23) (﴿وَلَقَدۡ رَءَاهُ بِٱلۡأُفُقِ ٱلۡمُبِينِ﴾) و محمد صلی الله علیه وسلم جبرئیل علیه السلام را در بالاترین کرانۀ روشن و آشکار که با چشم دیده میشود دید.
(24) (﴿وَمَا هُوَ عَلَى ٱلۡغَيۡبِ بِضَنِينٖ﴾) و او بر آنچه خداوند به وی وحی نموده است بخیل نیست تا برخی از آن را از شما پنهان کند، بلکه او صلی الله علیه وسلم امانتدار اهل آسمان و زمین است، و پیامهای پروردگارش را به صورت آشکار میرساند. پس پیامبر صلی الله علیه وسلم در رساندن چیزی از آن به شما بخل نورزیده است، و هیچ چیزی از آن را از هیچ کس ـ نه از توانگر و نه از فقیر و نه از رئیس و نه از زیردست و نه از مرد و نه از زن و نه از شهرنشین و نه از روستایی ـ پنهان نکرده است. بنابراین خداوند او را در میان ملتی بیسواد و جاهل مبعوث کرد. پس پیامبر صلی الله علیه وسلم از جهان چشم فرو نبست مگر اینکه این افراد بیسواد و جاهل به علمایی ربانی و دانشمندانی خبره تبدیل شدند که دانشها و علوم به آنان منتهی میگشت، و آنها استاد، و دیگران شاگردانشان بودند.
(25) (﴿وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَيۡطَٰنٖ رَّجِيمٖ﴾) وقتی بزرگی کتاب و فضیلت آن را همراه با ذکر دو فرستادۀ بزرگوار که به وسیلۀ آنها به مردم رسیده است بیان کرد، و این دو فرستاده را ستود، هر نوع کمبود و آفت را از آن منتفی دانست که در صداقت و راستی قرآن عیبی شمرده میشود. و فرمود: (﴿وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَيۡطَٰنٖ رَّجِيمٖ﴾) و آن قرآن، گفتۀ شیطان رانده شده از خداوند نیست.
(26) (﴿فَأَيۡنَ تَذۡهَبُونَ﴾) چگونه چنین تصوری به ذهن شما خطور میکند؟ و اذهانتان به کجا رفته است؟ چگونه حقی را -که در بالاترین مراتب راستی و صدق است- به منزلۀ دروغ -که پائینترین باطل است- قرار میدهید؟ این چیزی جز وارونه کردن حقایق نیست.
(27) (﴿إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ﴾) آن قرآن، جز پند و اندرز برای جهانیان نیست که با آن به یاد پروردگارشان میافتند؛ و خداوند و صفتهای کمالی را که دارد به یاد میآورند، و زشتیها و عیبهایی را که خداوند از آن منزه است میدانند؛ و به وسیلۀ قرآن اوامر و نواهی و حکمتهای آن را به یاد میآورند؛ و احکام تقدیری و شرعی و جزایی را یادآور میشوند. خلاصۀ مطلب اینکه منافع هر دو جهان را به یاد میآورند، و به وسیلۀ آن برای سعادت هر دو جهان تلاش میکنند.
(28) (﴿لِمَن شَآءَ مِنكُمۡ أَن يَسۡتَقِيمَ﴾) برای کسی از شما که بخواهد راست کردار شود، بعد از آنکه هدایت از گمراهی روشن گردیده است.
(29) (﴿وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾) مشیّت و خواست او نافذ است، و امکان ندارد که چیزی با خواست خداوند مخالفت ورزد. این آیه و امثال آن ردّی است بر دو فرقۀ قدریّه و جبریّه که خواست و مشیّت خدا را نفی میکنند. والحمدلله.